بخش ۲۲۴ - امرکردن سلیمان علیه السلام پشهٔ متظلم را به احضار خصم به دیوان حکم
پس سلیمان گفت ای زیبا دوی
امر حق باید که از جان بشنوی
حق به من گفتهست هان ای دادور
مشنو از خصمی تو بی خصمی دگر
تا نیاید هر دو خصم اندر حضور
حق نیاید پیش حاکم در ظهور
خصم تنها، گر بر آرد صد نفیر
هان و هان بی خصم قول او مگیر
من نیارم رو ز فرمان تافتن
خصم خود را رو بیاور سوی من
گفت قول تست برهان و درست
خصم من بادست و او در حکم تست
بانگ بر زد آن شه ای باد صبا
پشّه افغان کرد از ظلمت، بیا
هین مقابل شو تو و خصم و بگو
پاسخ خصم و بکن دفع عدو
باد چون بشنید آمد تیز تیز
پشه بگرفت آن زمان راه گریز
پس سلیمان گفت ای پشه کجا؟
باش تا بر هر دو رانم من قضا
گفت ای شه مرگ من از بودِ اوست
خود سیاه این روز من از دود اوست
او چو آمد من کجا یابم قرار
کو بر آرد از نهاد من دمار
همچنین جویای درگاه خدا
چون خدا آمد شود جوینده لا
گرچه آن وصلت بقا اندر بقاست
لیک ز اول آن بقا اندر فناست
سایههایی که بود جویای نور
نیست گردد چون کند نورش ظهور
عقل کی ماند چو باشد سرده او
کل شیء هالک الا وجهه
هالک آید پیش وجهش هست و نیست
هستی اندر نیستی خود طرفهایست
اندرین محضر خردها شد ز دست
چون قلم اینجا رسیده شد، شکست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: سلیمان به زیبایی میگوید که باید حق را شنید و از خصمپرسشگر تنها، راهی برای قضاوت وجود ندارد. او تأکید میکند که تا زمانی که هر دو طرف دعوا در حضور نیستند، حق نمیتواند نمایان شود. به او گفته میشود که خصم به دست اوست و سلیمان تقاضا میکند که خصم به نزدش بیاید. سپس سلیمان به باد فرمان میدهد تا خصم را نزد او بیاورد. باد به سرعت میآید و پشهای که از ظلمت ناله کرده، توضیح میدهد که زندگیاش به خطر افتاده و نمیتواند در حضور خصم آرامش داشته باشد. سلیمان در نهایت بیان میکند که همه چیز در پیشگاه خداوند به فنا میرود و تنها وجههی خداوند باقی میماند. این داستان به بررسی حقایق وجود، جستوجوی نور و مفهوم فنا و بقا میپردازد.
هوش مصنوعی: پس سلیمان گفت: ای زیبا، باید در مورد حقیقتی مهم که از دل میشنوی، توجه کنی.
هوش مصنوعی: حق به من گفته است که ای دادور، به خصم خود توجه نکن و از دیگران بیخبر نباش.
هوش مصنوعی: تا زمانی که هر دو طرف دعوا در برابر خدا حضور نیابند، هیچ تصمیمی از سوی حاکم صادر نخواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر دشمن تنها باشد و صداهای زیادی به راه بیندازد، به هان و هان او توجه نکن؛ زیرا بدون دشمن، وعدههای او معتبر نیستند.
هوش مصنوعی: هرگز اجازه نخواهم داد که دشمنم با قدرت خود بر من غلبه کند. بیتردید باید به سمت من بیاید.
هوش مصنوعی: او میگوید که قول تو دلیل و شاهدی بر حقانیت اوست و دشمن من در دستان توست و تو در قضاوت بر او تبعیت میکنی.
هوش مصنوعی: آن پادشاه به باد صبا فرمان داد تا فریادی بلند برآورد و از تاریکی به سوی او بیاید.
هوش مصنوعی: برو جلو و به دشمن خود پاسخ بده و در برابر او ایستادگی کن.
هوش مصنوعی: باد وقتی این خبر را شنید، سریعاً به سمتشان آمد و پشه در آن زمان راه فرار را گرفت.
هوش مصنوعی: سلیمان گفت: ای پشه، کجا هستی؟ بمان تا بر هر دو پای تو قضا و سرنوشت را بیاورم.
هوش مصنوعی: ای پادشاه، مرگ من به خاطر وجود اوست و این روز سیاه من به خاطر دود اوست.
هوش مصنوعی: وقتی او میآید، من چگونه میتوانم آرامش را پیدا کنم؟ او از درون من همه چیز را به هم میریزد.
هوش مصنوعی: اگر کسی به دنبال درگاه خداوند باشد و خودش را به خدا نزدیک کند، در آن صورت او نیز در جوار خداوند قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر چه آن پیوند ابدی و جاودانه است، ولی از ابتدا این جاودانگی در فانی بودن است.
هوش مصنوعی: سایههایی که به دنبال نور نیستند، وقتی نور نمایان شود، همانند آنها خواهند بود.
هوش مصنوعی: عقل وقتی و باقی میماند که از سردی و بیتفاوتی فاصله بگیرد، زیرا همه چیز در این دنیا فانی و نابود میشود، جز جمال و زیبایی او.
هوش مصنوعی: در اینجا به حضور و نمایان شدن یک حقیقت عمیق اشاره میشود. این حقیقت ممکن است در یگانگی وجود و عدم تبلور یابد، جایی که به رغم نبودن چیزی، حقیقتی عمیقتر و غنیتر در پس آن نهفته است. این موضوع به نوعی بازی با مفهوم وجود و عدم را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: در این محیط، با وجود افراد با خرد و دانا، عقل و فکر مانند قلمی در دست از هم پاشیده و ناتوان شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.