امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰۱
آن مرغ که بود زیرکش نام
افتاده به هر دو پای در دام
در دام بلا فتاد ز آغاز
تا خود به کجا رسد سرانجام!
آیا تو کجا و ما کجاییم
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰۳
می خواستم که روزه گشایم نماز شام
سر بر زد آفتاب جهانسوز من ز بام
با قامتی که سرو سهی گر ببندش
یک پا ستاده تا به قیامت کند قیام
برداشت پرده از رخ و چون روز عرضه کرد
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مگر آرزوی دیدن ما در و دوستان و خویشان او را باز به دهلی آورد:
داد اجازت به رضای تمام
تا نهم اندر رهٔ مقصود گام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - اینک شاعر بیان می کند که چسان قران السعدین را به نظم آورد:
در رمضان شد به سعادت تمام
یافت قران نامهٔ سعدین نام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - امیر خسرو، در ایام نگاشتن اشعار قران السعدین هنوز مثنویهای خمسه را به جواب خمسه زنی می ننوشته است خود ملتفت است که این مثنوی او بر سبک نظامی است و آن استاد بزرگ را میستاید:
پخته ازو شد چو معانی تمام
خام بود پختن سودای خام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - (شرح حال پسری کیقبا دهلی):
ریخته ساقی می رنگین به جام
می ز لب شاه رسیده به کام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - (در اثر حدوث وقایع دیگر حرکت سپاه چند هفته به تاخیرافتاد، تاآنکه سپا بسوی منزل اول ، یعنی تلیت و افغان پور عازم شد )
یافت سرا پرده در آن جا مقام
دشت درآمد زرسنها به دام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰ - پیام پدر
کز پدر اول برسانش سلام
وآخرش آئین دعا کن تمام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - جواب پسر
گر گهر صلح پذیرد نظام
حلقه بگوشم، به رضای تمام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶ - (ناصرالدین محمود فرزند کهتر خود کیکاوس را با تحایف فرستاد)
جامه هندی که ندانند نام
از تنگی تن بنماید تمام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - ملاقات پدر و پسر لحظهٔ قران السعدین
باز پسر گفت که ، بالاخرام !
کز تو برد مایهٔ تخت تو نام !
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۹ - (اندرز پدر به پسر)
ریخت پس آن گاه به مهر تمام
داروی تلخش ز نصیحت به کام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۹ - (اندرز پدر به پسر)
گر شودت خصم به تدبیر رام
تیغ نشاید که کشی از نیام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۳ - صفت دهلی
از سه حصارش دو جهان یک مقام
و از دو جهان یک نفسش ده سلام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۴ - صفت زنان مطربهٔ هندی
جعد که پیچیده به پا در خرام
ماهی ساق آمده در پای دام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۶ - تشبیه و تمثیل
باده چو خورشید پگه تا به شام
کرده طلوعی و غروبی به جام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۶ - تشبیه و تمثیل
چرخ یکی شد به دو ماه تمام
بزم یکی شد به دو دور مدام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۸ - صفت معراج صاحبدلی، که از دو نون قاب قوسین، یک دائره میم محبت بنگاشت
براقی پیشکش کردش فلک گام
که وهم از وی به حجت تگ کند وام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷۳ - در سبب نظم این جواهر که زمرد وصف خضر خان واسطهٔ عقد اوست
چو آن را دیده شد آغاز و انجام
به هندی بود در وی بیشتر نام
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷۳ - در سبب نظم این جواهر که زمرد وصف خضر خان واسطهٔ عقد اوست
ز بیانصاف نتوان یافت این کام
که عمیا، بصره را به گوید از شام