شمارهٔ ۲ - مگر آرزوی دیدن ما در و دوستان و خویشان او را باز به دهلی آورد:
من ز پی شرم خداوند خویش
رفته ز جای خود و پیوند خویش
مادر من پیرزن سبحه سنج
مانده به دهلی ز فراقم به رنج
روز و شب از دوری من بیقرار
سوختهٔ داغ من خام کار
حال خود ونامهٔ امیدوار
باز نمودم به خداوند گار
داد اجازت به رضای تمام
تا نهم اندر رهٔ مقصود گام
خرچ رهم زان کف دریا اثر
گرم روان کرد دو کشتی زر
تا زچنان بخشش مفلس پناه
شکرکنان پای نهادم به راه
شوق کشان کرد گریبان من
گریه زده دست به دامان من
حامل خون کرد غم مادرم
زاد همین بود به راه اندرم
قطع کنان راه چوپیکان تیز
بلکه چوتیر آمد اندر گریز
یک مه کامل بکشیدم عنان
راه چنین بودو کشش آن چنان
هم چو مه عید خوش وشاد بهر
درمه ذیقعده رسیدم به شهر
خنده زنان همچو گل بوستان
چشم گشادم به رخ دوستان
مرغ خزان دیده به بستان رسید
تشنهٔ به سرچشمهٔ حیوان رسید
مرده دل از حال پریشان خویش
زنده شد از دیدن خویشان خویش
دیده نهادم به هزاران نیاز
بر قدم مادر آژرم ساز
مادر من خستهٔ تیمار من
چون نظر افگند به دیدار من
پرده ز روی شفقت بر گرفت
اشک فشانان ببرم در گرفت
داد سکونی دل آشفته را
کرد وفا نذر پذیرفته را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات عمیق خود نسبت به مادرش و دوری از او میگوید. او به خاطر شرم از خداوند، از جای خود حرکت کرده و به سوی مادر پیر و بیمار خود میرود که به خاطر فراقش بسیار رنج میبرد. شاعر با دلتنگی و اشتیاق در مسیر سفر خود است و با تأکید بر محبت و وفاداری، به نزد مادر میرسد. دیدار مادر، آرامش و شوق را به زندگی او بازمیگرداند و او را از حال پریشان خارج میکند. در نهایت، او از عشق و وفای مادرش یاد میکند و تأثیر عمیق این دیدار بر زندگیاش را توصیف میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر شرم و احترام به خداوند، من از جایگاه و ارتباط خود دور شدهام.
هوش مصنوعی: مادر من که حالا سالخورده شده است، در روستا همچنان با درد جدایی من زندگی میکند و به یاد من همیشه در حال دعا و زمزمه است.
هوش مصنوعی: من در روز و شب به خاطر دوریام بیتاب و ناآرامم و مانند آتشی که از شدت داغی میسوزد، در حال سوختن هستم.
هوش مصنوعی: در حال و هوای خودم و نامهی امیدوارانهای که به خدا نوشتم، وضعیتام را بیان کردم.
هوش مصنوعی: اجازهام را به کاملترین خواستهها میدهم تا در مسیر رسیدن به هدفم قدم بردارم.
هوش مصنوعی: خرچ رهم زان کف دریا اثر گرم روان کرد دو کشتی زر به این معنی است که دریا با موجها و کفهایش تأثیری گرم و زنده بر دو کشتی طلایی گذاشت و آنها را به حرکت درآورد. به عبارتی، دریا با قدرت و زیباییاش، این کشتیهای ارزشمند را به جلو میبرد.
هوش مصنوعی: من به خاطر آن بخشش عظیم، که حتی بیچیزان را نیز پناه میدهد، به شکرگزاری پا در طریق حق گذاشتهام.
هوش مصنوعی: شوق و هیجان باعث شد که گریبانم را بگیرم و در حالتی از اندوه، دستم را به دامن کسی بزنم.
هوش مصنوعی: غم مادرم باعث شد که من هم به همین وضعیت دچار شوم و با درد و رنج به راه بیفتم.
هوش مصنوعی: به راه چابک زمانه بساطی برپا کن، تا در لحظهای که شتابان به سمت فرار میآیند، راه را برایشان مسدود کنی.
هوش مصنوعی: من به تمامقد حرکت کردم و سلسلهای از هدفها را به جلو بردم، اینگونه بود و نیرویی که مرا به این سمت کشید، اینچنین بود.
هوش مصنوعی: مانند ماه، خوش و شاداب به عید ذیقعده رسیدم به شهر.
هوش مصنوعی: با لبخند شاداب مانند گلهای باغ، به چهره دوستانم نگاه میکنم.
هوش مصنوعی: پرندهای که در فصل پاییز زندگی کرده، به باغ رسید و تشنه به آب زندگیساز شد.
هوش مصنوعی: دل مرده و بیاحساس او با دیدن کسانی که به آنها علاقه دارد، جان تازهای گرفت و دوباره زنده و سرزنده شد.
هوش مصنوعی: چشمم را به هزاران خواسته و آرزو به پاهای مادر آژرم میدوزم.
هوش مصنوعی: مادرم وقتی به من نگاه میکند، از مراقبت و دلسوزیاش خسته و نگران است.
هوش مصنوعی: بر اثر محبت و عشق، دل من به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و در حالی که اشکهایش میریزد، حالت عاطفی عمیقی بر من غلبه کرده است.
هوش مصنوعی: دل بیقرار و آشفته، در آرامشی که به ما داده شده، به فردی که وعده وفا داده، دیانت و اطمینان مییابد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.