امیرخسرو دهلوی
»
دیوان اشعار
»
مثنویات
»
شمارهٔ ۱۱ - امیر خسرو، در ایام نگاشتن اشعار قران السعدین هنوز مثنویهای خمسه را به جواب خمسه زنی می ننوشته است خود ملتفت است که این مثنوی او بر سبک نظامی است و آن استاد بزرگ را میستاید:
ور هوس مثنویات در دل است
حل کنم این بر تو که بس مشکل است
وز روشی کز تو نیاید مرو
گفت بَدَم مشنو و نیکو شنو
نظم «نظامی» به لطافت چو دُر
وز دُر او سر به سر آفاق پر
پخته ازو شد چو معانی تمام
خام بود پختن سودای خام
سِحروَرانی که در او دیدهاند
خاموشی خویش پسندیدهاند
مثنوی او راست، ثنایی بگو
بشنوش از دور و دعایی بگو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
سِحروَر: ساحر، کنایه است از شاعر.
عرصه و مُلک مثنوی متعلق به اوست، (کاری که از تو بر میآید این است که) مدیحهای بسرایی و از دور آفرین و ستایشی بگویی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.