گنجور

 
۱
۲
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱ - شکوه از حسود

 

ز شعر قدر و بها یافتند اگر شعرا

منم که شعر ز من یافته‌است قدر و بها

به پیش نادان گر قدر من بود پنهان

به پیش دانا باشد مقام من پیدا

همی نشاید گفتن که تیره شد خورشید

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - دل بزه کار

 

از من گرفت گیتی یارم را

وز چنگ من ربود نگارم را

وبرانه ساخت یکسره کاخم را

آشفته کرد یکسره کارم را

ز اشک روان و خاک به سرکردن

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۶۶ - دختر گدا

 

گویند سیم و زر به گدایان خدا نداد

جان پدر بگوی بدانم چرا نداد؟‌!

از پیش ما گذشت خدا و نداد چیز

دیشب‌، که نان نسیه به ما نانوا نداد

جان پدر بگوی بدانم خدا نبود

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۹۵ - بهاریه

 

رسید موکب ‌نوروز و چشم‌فتنه غنود

درود باد برین موکب خجسته‌، درود

کنون که بر شد آواز مرغ از بر مَرغ

شنید باید آوای رود بر لب رود

به کتف دشت یکی جوشنی است مینارنگ

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۴ - در وصف انگور

 

انگور شد آبستن هان ای بچهٔ حور

برخیز و به گهواره فکن بچهٔ انگور

آن بچهٔ نوزاده فروگیر که مادرش

شش ماه فرو خفته درآغوش مه و هور

اکنون شده آبستن و برگردش هر روز

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۸ - بهاریه و تشبیب

 

نگر به زلف و بنا گوش آن بت کشمیر

یکی ز ساده پرند و یکی ز سوده عبیر

دو پیشه دارد بر جان و دل دو طرهٔ او

یکی گذارد بند و یکی نهد زنجیر

شگفتم آید زان دل در آن بر سمین

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۰ - شب پائیز

 

روز بگذشت و شب تیره بگستردادیم

مسند از حجره به ایوان فکن ای نیک‌ندیم

بادهٔ روشن نیک است همه وقت و سماع

ویژه اکنون که شب تیره بگسترد ادیم

گل اگر چند نمانده است فزون‌، لیک هنوز

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۷ - آیین نو

 

بیا تا جهان را بهم برزنیم

بدین خار و خس آتش اندر زنیم

بجز شک نیفزود از این درس و بحث

همان به که آتش به دفتر زنیم

ره هفت دوزخ به پی بسپریم

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۵۸ - در هجو سید احمد کسروی

 

کسروی تا راند درکشور سمند پارسی

گشت مشکل فکرت مشکل‌پسند پارسی

هفت اختر را ستارهٔ هفت گردان نام داد

زان که‌خود بیگانه‌بود از چون‌وچند پارسی

فکرت کوتاه و ذوق ناقصش را کی سزد

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۶۰ - همسایهٔ مزاحم

 

ثانی شمر لعین حسین خزاعی

بسته میان تنک بر اذیت داعی

بر سر راهم‌ بریخته‌ است‌ بسی‌ سنک

هریک چون کلهٔ حسین خزاعی

سنگ‌و سقط‌هرچه‌بوده ربخته بیرون

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۶۲ - به یاد صحبت اخوان و اطاق آفتاب روی تهران

 

روزگار آشفتگی دارد بسر، کو همدمی

تا ز فیض صحبتش خاطر بیاساید دمی

آتش و ابر و دم و دودست پیدا در افق

کو مقامی امن و جایی محرم و دود و دمی‌؟

از خدا خواهم اطاق قبلی و یاری سه چار

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱

 

شب فراق تو گویی شبان پیوسته است

که زلف هرشبی اندرشب دگربسته است

دل از تمام علایق گسسته‌ام که مرا

خیال ابروی او پیش چشم‌، پیوسته است

نه خنجر و نه کمانست ابروان کجش

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱

 

درگوش دارم این سخن از پیر می‌فروش

کای طفل بر نصیحت پیران بدار گوش

خواهی که خنده سازکنی چون غرابه خند

خواهی که باده نوش کنی چون پیاله نوش

کآن یک‌هزار خنده نموده است و دیده تر

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸

 

نصیحتی است اگر بشنوی زیان نکنی

که اعتماد بر اوضاع این جهان نکنی

از این وآن نکشی هیچ در جهان آزار

اگرتو نیت آزار این و آن نکنی

ز صد رفیق یکی مهربان فتد، هش دار

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۴۴ - قول و غزل

 

ادیب‌الممالک ز طبع شکرزا

سوی بنده قند و عسل می‌فرستد

طمع‌دار روحم من از صحبت او

وی از شعر نعم‌البدل می‌فرستد

به قوس از برایم غزل می‌سراید

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۷۱ - به مناسبت کوتاه کردن زنان گیسوان خود را

 

شنیدم در امریکا گروهی

دل از عشق زنان یکسو کشیدند

ز دست بیوفایی‌های نسوان

در آغوش جوانان آرمیدند

همانگه دسته‌ای در شهر پاریس

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۳۸ - در سوگ پدر

 

دربغ و دردکه ازکید چرخ و فتنه دهر

بشد صبوری و ازکف ربود صبر جهان

دربغ از آن دل دانا که از جفای سپهر

گزید خاک سیه را ز بهر خویش مکان

صبوری آن ملک شاعران طوس برفت

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۵۴ - نی و بلوط

 

با نی گفتا بلوط شرمت باد

زان جسم نوان و پیکر ساده

از مادر دهر رو شکایت کن

تا از چه تو را بدین نمط زاده

بر من بنگرکه پیکرم چون کوه

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۷۰ - آرزوی محال

 

گر به آزادی زبان بودی

کار آزادگان روان بودی

وگر این سفلگی سخن گفتی

مردم سفله بی‌نشان بودی

چه شدی فضل اگر بدی ارزان

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۶۶ - نقش فردوسی

 

پژوهندگی را سپیده‌دمان

فرشته به خاک آمد از آسمان

بدانگه که‌مردم به خواب اندر است

دل دیو ریمن به تاب اندر است

بدانگه که یکسر غنوده است هوش

[...]

۱۳ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۴