گر به آزادی زبان بودی
کار آزادگان روان بودی
وگر این سفلگی سخن گفتی
مردم سفله بینشان بودی
چه شدی فضل اگر بدی ارزان
چه شدی جهل اگر گران بودی
چه شدی گر حقایق پنهان
بر خلق جهان عیان بودی
تا که نادان ز جهل و تیره دلیش
شرمگین پیش این و آن بودی
چه شدی گر دل خردمندان
ایمن از محنت زمان بودی
گر ز دانش کسی بلند شدی
سر دانا بر آسمان بودی
وگر آزادگی فزودی عمر
مرد آزاده جاودان بودی
کاش اخلاق خلق را هر سال
پرسش و فحص و امتحان بودی
آن که را خوی خوب راهبر است
به کفش سر خط امان بودی
وان که را خوی بد سرشته به طبع
بر جبینش یکی نشان بودی
کاش نفس پلید بهتانبند
چون سگان از پیش دوان بودی
یا ستمکاره بر مثال گراز
رُسته دونابش از دهان بودی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آنکه بوبکر را چو جان بودی
کی به فرزند او زیان بودی
کاشکی چارهای در آن بودی
که ز ما چشم بد نهان بودی
رخ تو فتنه جهان بودی
گر نه، از دیده نهان بودی
دل و دین رفت در سر غم تو
کاش باری امید جان بودی
ز رخت یادگار خواستمی
[...]
تو که خود مونس روان بودی
چون ز حشم دلم نهان بودی
من خود اندر حجاب خود بودم
ورنه با من تو در میان بودی
از تو می بافتم خبر، بگمان
[...]
گر نه اندر پناه کان بودی
لعل چون سنگ رایگان بودی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.