صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷
دل غمدیده به تنهائی هجران خو کرد
تکیه بر زلف تو و باد و جهان یکرو کرد
گفتم آنروز که دل نکته ز خال تو شنید
رخنه در کار مسلمانیم این هندو کرد
چه عجب گر شب عاشق بغلط گشت سحر
[...]
صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳
دلا بموسم گل باده نوش و خندان باش
بده بنوش لبی خاطر و سخندان باش
به پیش از آنکه ز خاکت زمین شود آباد
بهل عمارت دنیا بخاک و ویران باش
هلاک غمزه ساقی بدور جام شدن
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۹۵ - فرقه من المتعرفین
یکی اندر لباس عارفانست
ولی بینور قلب و ذوق جانست
دهد بر خود به تنها دادن عرفان
که آیم از قیاس آباد عرفان
منم آبکس که عارف بوسعید است
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۲۸ - عبدالباسط
تو عبدالباسط آنرا دان که مبسوط
بود خیرش ز حق بر خلق و مضبوط
بنفس و مال و هر چیزی که واضح
بود باشد بخلق از حق مفرح
هر آن بسطی که آن باشد موافق
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۴۱ - عبدالشکور
بود عبدالشکور آنکس که دایم
بود کارش سپاس و شکر منعم
نداند نعمتی را جز ز حضرت
نه بیند هیچ از وی غیر نعمت
به صورت گرچه آن رنج است و نقمت
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۹۰ - عبدمالک الملک
دگر بشنو ز عبد مالک الملک
که او نوح است و عالم جمله چون فلک
ظهور مالکیت را بمطلق
ز حق بیند بکل ما سوی الحق
به بیند نفس خود را خاصه مملوک
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۴۵ - قدمالصدق
قدم کان با اضافه صدق خاست
بنیکی حکم سابق بر خواص است
بخوبان حکمش از سابق جمیل است
با خیارش مواهب بس جزیل است
بنیکی کرد حق حکم متین را
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۸۷ - مجمعالاضداد
هویت مجمعالاضداد باشد
که از کل قیود آزاد باشد
تخالفها در آنجا شد مرافق
همه اطراف دور از هم معانق
بسابق ذکر شد کاین اختلافات
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۴۴ - النفس الرحمانی
ز رحمانی نفس بشنو تو نیکو
اضافی است و وحدانی وجود او
بود وحدانی از حیث حقیقت
تکثر یابد اندر جمع کثرت
تکثر با صورهای معانی
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۷۰ - النفس الرحمانی
دگر نفسی است رحمانی زرحمان
وجود منبسط یعنی بر اعیان
وجود منبسط کو عام باشد
بر اعیانش بعین اتمام باشد
دگر هم از هیولا کوست حامل
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۹ - در مرتبه فنا و بقای درویش کامل واصل
جان چه در دل بر فنا شد زآن سر است
جان عاشق نیست جان دلبر است
کشتگان کربلا عین حقند
زآنکه غرق عشق هوی مطلقند
زین سببشان در خطاب و در سلام
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۴- آیات ۱۱ تا ۱۶
گفته شد بر آن گروه بی مراد
درگذارید این فضولی وین فساد
در جواب اهل حق گفتند زود
نیست ما را جز صلاح اندر وجود
مصلحیم و نیست حاجت وعظ و پند
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۲۳- آیه ۴۶
آن کسانی که بودشان در گمان
مر لقای رب خود با چشم جان
می کنند او را ملاقات از یقین
هم به او سازند رجعت بی معین
واندر آنجا نیست جز او یارشان
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۳۰- آیه ۶۲
آن گروهی کاهل ایمانند و دین
از ره تقلید و ظاهر نه از یقین
یعنی آن ایمانشان بر ظاهر است
باطن ایمان از ایشان ساتر است
آن یهود و آن نصاری هر که هست
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۴۶- آیه ۹۶
یافتشان خواهی همانا از جهات
احرص ایشان را ز مردم بر حیات
وز تمام مشرکین خاص از مجوس
که کنند انکار بعث اندر نفوس
گر یکی بر دیگری شد دوستدار
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۶۳- آیه ۱۲۴
وآن زمان که آزموده شد خلیل
یعنی ابراهیم از رب جلیل
بر کلامی چند بس کرد آن تمام
گفت، گردانم به خلقانت امام
گفت، هست این بهر فرزندان من؟
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۶۵- آیه ۱۲۶
گفت ابراهیم، که ای پروردگار
این بلد را امن گردان از عثار
واهل آن را رزق ده از هر ثمر
هر که ز ایشان آرد ایمان بی خطر
بر خدا و هم به روز واپسین
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۸۵- آیات ۱۷۴ تا ۱۷۶
آن کسانی که بپوشند از عتاب
آنچه نازل کرد حقشان از کتاب
میفروشند آن کمال بی عدیل
از ره نقصان به شیئی بس قلیل
نیست مقصود آنکه بفروشند باز
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۹۲- آیه ۱۸۸
نی خورید از روی ظلم و جور و شرّ
مالِ هم را در میان یکدگر
نی به حکّام از پی رشوت دهید
پاره ای زآن تا خورید و هم نهید
مال مردم گر کسی دانسته برد
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۱۰۱- آیات ۲۱۴ تا ۲۱۵
یا گمان کردید جز با امتحان
میتوان گردید داخل بر جنان
تا نیایید آن چنان در راه دین
کآمدند از روی طاعت پیش از این
میرسید از بهر ایشان مستدام
[...]