صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰
باذی نفسی نیست که او یکنفسی نیست
شد با همه کس تا که نگوید کسی نیست
هر زنده دلی دل ز مسیحا نفسی یافت
آنرا نفسی نیست که عیسی نفسی نیست
عالم همگی پرتو آن طلعت زیباست
[...]
صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹
مهر است مرا بر لب پیش لب قند تو
نارم بلب آن مطلب کان نیست پسند تو
بر لعل شکر خیزم خوان تا شکر انگیزم
گو حرف که جان ریزم بر قالب قند تو
گیسو چه کنی زنجیر پا بندیم از تدبیر
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۶۴ - باب الصاد صاحبالزمان و الوقت و الحال
شنو از صاحب وقت و زمان حال
تحقق باشد آن بر جمع افضال
که جمعیت باولی بر زخیت
بود اندر کمال معنویت
بود آگاه بر کل دقیاق
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۲۹ - عبدالخافض
ز عبدالخافضت گویم بیانی
اگر صافی دل و روشن روانی
بود آنکس که ز اشیاء در تذلل
در آید گاه رؤیت بیتامل
ز هر شیئی ببیند رؤیت حق
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۳۰ - عبدالرافع
زاسم رافعست اینجمله رفعت
که در اشیاءست پیدا وین مزیت
تو عبدالرافع آنرا دان بواقع
که بر وی جلوه گر شد اسم رافع
در اشیاء هر چه بیند او بموقع
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۳۱ - عبدالمعز
کند عبدالمعز را در تولی
حق از اسم معز بر دل تجلی
فزاید هر زمان بر اعتزازش
بهر شیئی نماید دلنوازش
بر اشیاء جمله او عزت پناهست
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۶۱ - عبدالولی
مگر عبدلولی دور از تکلف
ز استیلاست اولی بالتصرف
بگرداند ز کل ماسوا رو
ز هر سو رو نماید سوی بیسو
نگیرد جز خدا را بهر خود دوست
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۹۸ - عبدالنور
ز عبدالنور گویم اوست بینا
بنور حق که اشیاء زوست پیدا
بعبدالنور عالم مستبین است
که او خود نور حق در عالمین است
بود نور آنکه خود ظاهر بذاتست
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۰۹ - المسئله الغامضه
شنو زان مسئله کوهست غامض
کسی فهمد که بر ذوق است فایض
بود باقی تو گو اعیان ثابت
بمعدومیت از برهان ثابت
الا با آن تجلییی که از حق
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۵۱ - علامه ترک الغضب للمجاهد
سر خشم و غصب ببریده کی شد
بوقتی کت امید از خلق طی شد
چو خشمت از خلاف هر مراد است
امید ارشد مرادت هم بیاد است
امیدار شد دگر چون و چرا نیست
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۷۱ - ارشاد
بس این نفس را شأنی عظیم است
تو نشناسی که نفست بس سقیم است
خود او را با چنان لطف و شرأفت
عجین داری باقسام کثافت
اگر پاکش ز قاذورات سازی
[...]
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۸۳ - الواحدیه
شنو باز از نشان واحدیت
که هست آن اعتبار ذات حضرت
ز حیث انتشاء کل اسماء
از او گر باز دانی سر انشاء
تجلی حضرت آمد واحدیت
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۷ - بیان نمودن خضر سرّ افعال خود را
گوش کن تا با تو ای فرخنده کیش
باز گویم حاصل افعال خویش
از شکست کشتی ام گر طالبی
بود مقصد دفع شرّ غاصبی
کآن شه غاصب هر آن کشتی که دید
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۵۰- آیه ۱۰۴
ای گروه مؤمنان بهر ادب
بر نبی از «راعِنَا» بندید لب
در عرب شایع بد این لفظ از خبر
در قدیم اندر خطابِ یکدگر
بد رعایت قصدشان اندر مقام
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره البقره » ۶۹- آیات ۱۳۹ تا ۱۴۱
گو تخاصم می کنید آیا ز کین
در خدا و علم غیب و امر دین
اوست بر ما و شما جمله خدای
جمله مصنوعیم او را ز اقتضای
هست مر اعمال ما از بهر ما
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۳- سوره آل عمران » ۱۶- آیات ۴۸ تا ۵۱
پس کتاب و حکمتش آموخت حق
داده از تورات و انجیلش ورق
پس فرستادش بر اسرائیلیان
دارم از رب گفت ز آیتها نشان
هیئتی سازم ز گِل چون طیرها
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۳- سوره آل عمران » ۱۸- آیات ۵۶ تا ۵۸
وآن کسان که بر نبی کافر شدند
غافل از تعظیم پیغمبر شدند
هستشان از من عذابی در دو کون
بهر ایشان نه بود یاری نه عون
هست ایشان را در این دنیا عذاب
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۳- سوره آل عمران » ۳۵- آیات ۱۰۵ تا ۱۰۹
هم نباشید از ولای مطلقه
همچو ایشان در خلاف و تفرقه
یعنی آنها که نکردند التفات
بعد از آن کآمد بر ایشان بیّنات
کفر و غفلتشان عذابی شد عظیم
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۱۲- سوره یوسف » ۱۵- آیه ۴۲
چون رسید از ره به کنعان آن عرب
صبر کرد او تا که شد نیمی ز شب
جانب بیت الحزن برداشت گام
داد بر یعقوب در درگه سلام
چون صدا یعقوب پیغمبر شنید
[...]
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲۳- سوره المومنون » ۲- آیات ۱۲ تا ۱۴
آفریدیم آدمی را ما یقین
از خلاصه کآن شده بیرون ز طین
نسل او را پس ز نطفه در مقر
مستقر کردیم از روی اثر
پس بگرداندیم آن نطفۀ سفید
[...]