گنجور

 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۲۰
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱

 

لاله را همچو بتان عارض دلجویی نیست

هست رنگی چو گل امّا ز وفا بویی نیست

حاصل این است که از روی نکوی تو مرا

حاصل عمر بجز طعنهٔ بدگویی نیست

با همه موی شکافی، خرد خرده شناس

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲

 

مرا از دل خبر جز بی دلی نیست

ز جان حاصل به جز بی حاصلی نیست

چو غنچه تنگدل زآنم همه عمر

که باغ دهر جای خوشدلی نیست

به قول بی دلان در مذهب عشق

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳

 

مرا که تحفهٔ جان در بدن هدایت توست

گناه کارم و امّید بر عنایت توست

تویی که غایت مقصود دردمندان را

نهایت کرم و لطف بی نهایت توست

امید هست کز این ره به منزلی برسیم

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴

 

نالهٔ دلسوز نی شرح غمی بیش نیست

گرچه سرودی خوش است لیک دمی بیش نیست

توسن توفیق را پای طلب در گل است

ورنه ز ما تا به دوست جز قدمی بیش نیست

از صُحف حسن تو بر ورق کاینات

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۵ - استقبال از کمال خجندی

 

نرگس خیال چشم تو در خواب ناز یافت

سرو از هوای قدّ تو عمر دراز یافت

نی را که رفته بود دل سوخته ز دست

چون از وصال تو خبری یافت باز یافت

خاک ره نیاز شو ای دل که چشم من

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶

 

نقدی ست دل که سکّهٔ محنت به نام اوست

آن طایری که سلسلهٔ عشق دام اوست

با جم چه کار مست خرابات عشق را

چون آب خضر باده و خورشید جام اوست

از محرمان خلوت خاص است هرکه را

[...]

۶ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۷

 

هر آن حدیث که در دعویِ محبّت توست

به قامت تو و عهدم که راست است و درست

از آن به راه غمت شاد می روم که مرا

بدین طریق روان کرد عشق روز نخست

ز سالکان ره عشق بر سر کویت

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸

 

هر خسته خاطری که چو نی چشم باز نیست

در پرده محرم سخن اهل راز نیست

پا در گل است همّت کوتاه دست تو

ورنه طریق کعبهٔ وصلش دراز نیست

پای از سرِ نیاز بنه در ره طلب

[...]

۶ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۹

 

هر دُر اشکی که آمد چشم گریان را به دست

بر سرِ بازار سودای تو بر وجهی نشست

شیوهٔ رفتار اگر این است ای سرو بهشت

شاخ طوبی را بسی بر طرف جو خواهی شکست

سرو اگر لافد به بالای تو آب او مبر

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰

 

هر دل که به عشق مبتلا نیست

واقف ز شکیب حال ما نیست

از فتنهٔ عشق سر کشیدن

در مذهب عاشقان روا نیست

رسم و ره یار بی وفایی

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۱ - استقبال از سنایی

 

هرکسی گوید که درد عشق را تدبیر چیست

ما سرِ تسلیم بنهادیم تا تقدیر چیست

ظاهراً با حلقهٔ زلف تو دارد نسبتی

ورنه مقصودِ دل دیوانه از زنجیر چیست

هر شب از آشفتگی زلف تو می بینم به خواب

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲ - استقبال از شمس مغربی

 

هرکه از دیدار جانان همچو من مهجور نیست

گر خبر ز اندیشهٔ دوری ندارد دور نیست

و آن که با سوز محبّت نیست چون پروانه گرم

گر همه ماه است شمع دولتش را نور نیست

ماه را گویی مگر نسبت به رویش کرده اند

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۳ - استقبال از امیرخسرو دهلوی

 

یار جز در پیِ آزار دل ریش نرفت

چه جفاها که از او بر منِ درویش نرفت

پای ننهاده به راه غم او سر بنهاد

اشک با آنکه در این ره به سر خویش نرفت

عقل می گفت مرو در پی دلدار ولی

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴

 

آزاد بنده‌ای که قبول دلی شود

خرّم دلی که خاک ره مقبلی شود

ناچار هرکه در خط فرمان کاملی ست

روزی به یمن همّت او کاملی شود

از جان سرشته‌اند تو را ورنه مشکل است

[...]

۷ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵

 

آن شاخ گل خرامان در باغ چون برآید

چون لاله از خجالت گل غرق خون برآید

چون در هوای رویش میرم عجب نباشد

هر سبزه ای ز خاکم گر لاله گون برآید

یاران به دور خطّش فالی اگر گشایند

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۶

 

آن گوهر حسنی که بدان فخر توان کرد

نقدی ست که صرّاف ازل با تو روان کرد

تا آب خِضِر لطف لبِ لعل تو را دید

در پردهٔ خاکی ز حیا روی نهان کرد

نافه چه خطا گفت که باد سحری دوش

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۷

 

آن دم ایاز خاص به مقصود می‌رسد

کز بندگی به خدمت محمود می‌رسد

ناموس چون محاب ده کوی وحدت است

زاین عقبه هرکه می‌گذرد زود می‌رسد

دریاب خویش را اگرت عزم کوی اوست

[...]

۶ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸

 

آنها که ز آیینهٔ دل زنگ زدودند

خود را به تو هر نوع که بودند نمودند

اهل نظر از آینهٔ وحدت از آن پیش

حیران تو بودند که موجود نبودند

تا چشم دل از غیر تماشای تو عشّاق

[...]

۶ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹

 

آه که نیش غمت خاطر من ریش کرد

وه که دلم جان و سر در پیِ آن نیش کرد

هرکم و بیشی که کرد یار ز جور و ستم

بیش مکن گفتمش رغم مرا بیش کرد

لاف سری می زند عقل ولی هرکجا

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰ - استقبال از عارفی هروی

 

از آتش دل هر کس در سینه غمی دارد

چون نی که به سوز خود گرم است و دمی دارد

گو تیغ مکش هر دم بر غیر که از غیرت

پیوسته دل ریشم بر جان المی دارد

از تیره شب بختم غافل منشین امروز

[...]

۵ بیت
خیالی بخارایی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۲۰
 
تعداد کل نتایج: ۳۹۹