گنجور

 
خیالی بخارایی

مرا از دل خبر جز بی دلی نیست

ز جان حاصل به جز بی حاصلی نیست

چو غنچه تنگدل زآنم همه عمر

که باغ دهر جای خوشدلی نیست

به قول بی دلان در مذهب عشق

طریقی خوشتر از لایعقلی نیست

به زنجیر سر زلف تو دل را

زدن لاف جنون از عاقلی نیست

خیالی را به اقبال غلامی

نشانی به ز داغ مقبلی نیست

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
انوری

بهاء الدین علی کز چرخ جودش

دمی دریا و کان را خوشدلی نیست

دلش با بحر اخضر توامانست

ولیکن او بدین بی‌ساحلی نیست

به نادر معدهٔ آزی بیابی

[...]

نظامی

دو دلبر داشتن از یکدلی نیست

دو دل بودن طریق عاقلی نیست

جهان ملک خاتون

مرا در عشق جز درد دلی نیست

چو از وصل نگارم حاصلی نیست

اگر پیش تو آسانست جانا

مرا چون روز هجران مشکلی نیست

بجز مهرت نمی ورزیم کاری

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه