گنجور

 
۱۹۵۲۱

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۵

 

... پهنای دشت هجران چون وسعت دو عالم

راه وصال جانان باریک از سر مو

از گلشن جمالت یک گل نچید طغرل ...

طغرل احراری
 
۱۹۵۲۲

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۱ - عبدالاقدر

 

... سر فرود آرد برای چاکری

راه و رفتار و روش گم می کند

از خرام و ناز تو کبک دری ...

طغرل احراری
 
۱۹۵۲۳

طغرل احراری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در مدح گلشنی

 

... وآنکه به دانش ازو بوعلی بیکار شد

آنکه ز راه سخن فصحت صحبان شکست

وآنکه به حسان مرا نسبت او عار شد ...

طغرل احراری
 
۱۹۵۲۴

طغرل احراری » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - فراقنامه

 

... سوای لاله و گل دیگری شود پیدا

یقین که چشم به راه وی است نرگس وار

تو ای فغان به سر کوی او رسی از من ...

طغرل احراری
 
۱۹۵۲۵

طغرل احراری » دیوان اشعار » مخمسات » شمارهٔ ۵ - بر غزل کمال خجندی

 

... گریه های تلخ من بینی و لب شیرین کنی

خاک شد این قالب افسرده در راه طلب

کام جان حاصل نشد با من ز لطفت جز غضب ...

طغرل احراری
 
۱۹۵۲۶

طغرل احراری » دیوان اشعار » مخمسات » شمارهٔ ۷ - بر غزل ناظم

 

قماش ناله را با ناقه تمکین درا کردم

فغان را سایبان محمل راه صدا کردم

به آهنگ جرس فریاد عشاق از نوا کردم ...

... ازآن روزی که شبدیز سعادت زیر بارم بود

چو ابراهیم ادهم شیوه تقوا شعارم بود

همیشه سبحه صد دانه زاهد شمارم بود ...

... به آیین جنون مجنون صفت با گور گردیدم

به راه عشقبازی رفتم از خود دور گردیدم

به مضراب فنا چون کاسه تنبور گردیدم ...

طغرل احراری
 
۱۹۵۲۷

طغرل احراری » دیوان اشعار » مخمسات » شمارهٔ ۹ - بر غزل گلشنی بخارایی

 

... پریشان خاطرم تا دیده ام زلف پریشان را

تنم کمتر ز خاک راه در راه تو می گردد

صبا بی جا ولی با دولت و جاه تو می گردد

ازآن همراه داغم سایه همراه تو می گردد

مه افلاک هر شب از رخ ماه تو می گردد ...

طغرل احراری
 
۱۹۵۲۸

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۲ - تمهید

 

... نظیری نیشابوری

راه شب چون مهر عالمتاب زد

گریه من بر رخ گل آب زد ...

... ای درای کاروان بیدار شو

زین سخن آتش به پیراهن شدم

مثل نی هنگامه بستن شدم ...

اقبال لاهوری
 
۱۹۵۲۹

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۳ - در بیان اینکه اصل نظام عالم از خودی است و تسلسل حیات تعینات وجود بر استحکام خودی انحصاردارد

 

... تا بیارد صبح فردایی بدست

شعله های او صد ابراهیم سوخت

تا چراغ یک محمد بر فروخت ...

... وسعت ایام جولانگاه او

آسمان موجی ز گرد راه او

گل به جیب فاق از گلکاریش ...

اقبال لاهوری
 
۱۹۵۳۰

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۵ - در بیان اینکه خودی از عشق و محبت استحکام می پذیرد

 

... هستی مسلم تجلی گاه او

طور ها بالد ز گرد راه او

پیکرم را آفرید آیینه اش ...

اقبال لاهوری
 
۱۹۵۳۱

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۰ - در حقیقت شعر و اصلاح ادبیات اسلامیه

 

... ای دلت از نغمه هایش سرد جوش

زهر قاتل خورده یی از راه گوش

ای دلیل انحطاط انداز تو ...

اقبال لاهوری
 
۱۹۵۳۲

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۱ - در بیان اینکه تربیت خودی را سه مراحل است مرحلهٔ اول را اطاعت و مرحلهٔ دوم را ضبط نفس، و مرحله سوم را نیابت الهی نامیده اند: «مرحلهٔ اول اطاعت»

 

... صبر و استقلال کار اشتر است

گام او در راه کم غوغا ستی

کاروان را زورق صحرا ستی ...

... خم نگردد پیش باطل گردنش

خوف را در سینه او راه نیست

خاطرش مرعوب غیر الله نیست ...

اقبال لاهوری
 
۱۹۵۳۳

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۲ - در شرح اسرار اسمای علی مرتضی

 

... چشم و گوش و لب گشا ای هوشمند

گر نبینی راه حق بر من بخند

اقبال لاهوری
 
۱۹۵۳۴

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۸ - اندرز میر نجات نقشبند المعروف به بابای صحرائی که برای مسلمانان هندوستان رقم فرموده است

 

... پیر تبریزی ز ارشاد کمال

جست راه مکتب ملا جلال

گفت این غوغا و قیل و قال چیست ...

... معنی اسلام ترک آفل است

چون ز بند آفل ابراهیم رست

در میان شعله ها نیکو نشست ...

اقبال لاهوری
 
۱۹۵۳۵

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۲۰ - دعا

 

... نغمه از فیض تو در عود حیات

موت در راه تو محسود حیات

باز تسکین دل ناشاد شو ...

... رهروان را منزل تسلیم بخش

قوت ایمان ابراهیم بخش

عشق را از شغل لا آگاه کن ...

اقبال لاهوری
 
۱۹۵۳۶

اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲ - پیشکش به حضور ملت اسلامیه

 

... ای نظر بر حسن ترسازاده یی

ای ز راه کعبه دور افتاده یی

ای فلک مشت غبار کوی تو ...

... آرزویی داشتم خون کردمش

تا ز راه دیده بیرون کردمش

سوختن چون لاله پیهم تا کجا ...

اقبال لاهوری
 
۱۹۵۳۷

اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۸ - در معنی اینکه در زمانه انحطاط تقلید از اجتهاد اولی تر است

 

... ملت از تقلید می گیرد ثبات

راه آبا رو که این جمعیت است

معنی تقلید ضبط ملت است ...

... زانکه چون جمعیتش ازهم شکست

جز براه رفتگان محمل نبست

ای پریشان محفل دیرینه ات ...

اقبال لاهوری
 
۱۹۵۳۸

اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲۳ - در معنی اینکه توسیع حیات ملیه از تسخیر قوای نظام عالم است

 

... تو که مقصود خطاب انظری

پس چرا این راه چون کوران بری

قطره یی کز خود فروزی محرم است ...

اقبال لاهوری
 
۱۹۵۳۹

اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲۸ - قل هوالله احد

 

من شبی صدیق را دیدم بخواب

گل ز خاک راه او چیدم بخواب

آن امن الناس بر مولای ما ...

اقبال لاهوری
 
۱۹۵۴۰

اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲۹ - الله الصمد

 

... حاجتی پیش سلیمانی مبر

راه دشوار است سامان کم بگیر

در جهان آزاد زی آزاد میر ...

... در جهان مثل حباب ای هوشمند

راه خلوت خانه بر اغیار بند

فرد فرد آمد که خود را وا شناخت ...

اقبال لاهوری
 
 
۱
۹۷۵
۹۷۶
۹۷۷
۹۷۸
۹۷۹
۱۰۱۶