صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۸ - در بیان آنکه حقیقت عشق و مصداق آن مفهوم حضرت خامس آل عبا سید الشهدا علیه السلام است
... بر همه مستسقیان ساقی شوی
هرکه شد در راه جانان جان او
خود دیت باشد ورا جانان او
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۰ - درمعنی دل و عظمت و جلال ولی صاحبدل و نکته فی قلوب من والاه قبره
... گفته نیکو از زبان شاه عشق
در کتاب عشق مرد راه عشق
عشق از اول سرکش و خونی بود ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۴ - و له فی مقام الوحدانیه المطلقه
... شیخ کامل چون براو دادی تو دست
راه وسواس تو را در سینه بست
رو غرور از سر فکن درویش باش ...
... زود گردد صبح شام رهروان
نردبان عشق باشد راه شام
زآن به معراج آیی ای احمد مقام
راه شام ای جان من منهاج توست
زآن خرابه شام غم معراج توست ...
... هم تو را بر ناقه عریان سوار
تا شود مفتوح راه معرفت
بر همه خلقان ز آثار صفت ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۵ - در بیان سواری آن یکه تاز عرصه وحدت و میدان دار میدان هویت و رُفرُف سوار معراج ولایت و تعریف ذوالجناح آن جناب فرماید
... بحر امکان گردی از خاک سمش
چون عنان او سبک در راه شد
خاک صحرا هم صفات ﷲ شد ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۰ - در بیان اتصال روح سالک به حقیقت وجود درضمن آمدن حبیب ابن مظاهر و مسلم بن عوسجه از کوفه به کربلا به یاری آن دریای رحمت و جود
... آن حبیب بن مظاهر را به دل
سوی شهر کوفه وقتی مرد راه
صوفیانه شد برون از خانقاه ...
... کار عشق از رنگ و ره بیرون نگر
راه بی رنگی بجز یک گام نیست
راه عشق است این ره حمام نیست
صبغة الله است رنگ خم هو ...
... چیست بی رنگی در اینجا ای فقیر
یک جهت بودن به راه عشق پیر
رنگ ها را الغرض بگذاشتند ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۱ - در بیان اتمام حجت نمودن آن مولای بشر بنمودنِ آیت ﷲ اکبر بر نمرود سیرتان ابتر و تمامی شهادت جناب علی اصغر
... گشته از خرگاه هستی دست و بار
برگرفتش چست و عزم راه کرد
روی همت سوی قربانگاه کرد ...
... هر که را دیدیم دعوی کار بود
دزد راه فقر و دکان دار بود
جمله ء این داعیان دین فروش ...
... عالمان بی شریعت بی حدند
که به دزدی بر سر راه آمدند
این به عالم هم ندارد اختصاص ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۲ - در تحقیق نفس حق و نفس باطل و لطیفه ظهور حجت «قاهر، غالب، عادل»
... هر که نبود در لوای بوتراب
گمره است و غول راه و دزد باب
هست آن ابلیس آدم روی و بس ...
... هست در ره باش هشیار ای رفیق
دیده را بگشا مرو کورانه راه
ورنه اندازند غولانت به چاه
بندگی رهبری را کن قبول
تا نیندازد ز راهت نفس غول
هر که باشد پیر ره را بنده او ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۶ - در بیان احوال آن سالک طریق عشق ومودت و درویش مجرد قلندر سیرت که در یاری سلطان الست از قید هستی رست و از کشف حقیقت به حق پیوست
... جذب عشقت چون سوی آن پادشاه
می کشد ای طالب راه اله
هرچه داری از خودی برجا گذار ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱ - مقدمه
... رجوع به بیان مثنوی بعد از زمان متمادی به عون ولی هادی الی آخره
امید که مقبول نظر انور پیر روشن ضمیر ما گردد و اتمامش سبب قرب به آن حضرت شود به برکت اسم مبارک شاهنشاه اولیاء جناب سید الشهداء ارواح العالمین له الفدا که مقصود کلی از تألیف این کتاب تشویق طالبین راه هدایت به معرفت و حضور آن مولا صلوات الله العلی الاعلی
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۲
... بحر معنی ناگه افتادم ز جوش
از شه عشقم ز راه علتی
یافت کلک اندر نگارش مهلتی ...
... زآنکه آنجا غیر یک ﷲ نیست
هیچ وصفی را در آنجا راه نیست
چون تو اندر کثرتی ای بوالکرب ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳ - در جرح منکرین مشرب عرفان و معنی استقامت در اعمال و ایمان
... آنچه دفن استش به خاک مدرسه
می زند همواره راه از باطنش
تا بگرداند خیال فاطنش ...
... از کجا کردی یقین کاینجا ره است
این ولی از راه و مقصد آگه است
مر ندیدی اینکه هرجا چاه بود ...
... از چه نبود منتشر در خاص و عام
شرع را بنگر که باشد شاهراه
اندر این ره رو نیفتی تا به چاه
رو در این راهی که رفتند این رمه
هست راه شرع دور از واهمه
هست سلمنا طریقت هم رهی ...
... هست دکان دار و خواهد مشتری
نیست رهبر بلکه خود نبود به راه
چون توان رفتن ز دلو او به چاه
صد هزاران شبهه آرد اینچنین
تا ورا گرداند از راه یقین
ور به وسواسش خلیلی نگرود ...
... صوفیان سنی طریقند از قدیم
جمله گمراه از صراط مستقیم
شیعه را با سنی و صوفی چه کار ...
... قول آن خناس را باور کنند
جمله عالم زین سبب گمراه شد
کم کسی ز ابدال حق آگاه شد ...
... کی نهیب و اجتماع آن سپاه
گشت جانبازان حق را سد راه
جانب مطلب کش از کف هشته ام ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴ - در طلب اعانت و همّت از سلطان ولایت و اوّل مقصود اهل حقیقت و آخر منزل راهروان طریقت حضرت اسدالله الغالب علی بن ابیطالب علیه صلوات الله الملک الوهاب و فقنا الله لبیان هذه المطالب
... هر زمانی الرحیلی شاه عشق
می زند بر رهروان راه عشق
گرم تا گردند و بی افسر دوند ...
... زآن صدا عباس میر خافقین
دست و سر را داد در راه حسین ع
نوبت عباس و میدان داری است ...
... زآنکه نعمت از تو است و هم زبان
لیک زآن راهی که فرض بنده است
شکر منعم تا زبان گردنده است ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵ - در بیان میدان داری علمدار کربلا و سقای اهل بیت علی مرتضی، حضرت ابوالفضل العباس و اتمام حجت نمودن آن مولای ناس بر آن فرقه نسناس
... کای شه بی مثل و بی انباز و یار
گشته ام در راه عشقت دست و بار
ز ابر عشقت بر سرم بارش گرفت ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶ - در معنی طلب و قبح سوء ظن
... بی ادب را ره برآن درگاه نیست
می رود بی خود دلش در راه نیست
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۷ - در نصیحت برادران ایمانی به پاس حرمت اهل ﷲ
ای برادر زین فقیر خیرخواه
این نصیحت بشنو و رو کن به راه
دار پاس حرمت درویش را ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۸ - در بیان نصیحت کردن آن شیر بیشه ایجاد و قبله اقطاب و اوتاد بر اهل جور و عناد لعنت ﷲ علیهم الی یوم التناد
... زآن همی گویم به آواز بلند
بر شما از راه لطف این وعظ و پند
ورنه ما از جنگ روگردان نه ایم ...
... جمله دانید اینکه حیدر دوده ایم
راه صحرای فنا پیموده ایم
آنکه تن را پی کند در راه دوست
تیغ و زوبین نرگس و ریحان اوست ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۰ - در معنی فنا
... داند این را هر که در ره سالک است
بس تعین هاست بهر مرد راه
جان بود زآنها یکی بی اشتباه ...
... زبدة الاسرار را ای مرد دین
تا نخوانی رو منه در راه چین
زآنکه دارد راه چین افزون خطر
زین کتاب از راه گردی با خبر
اصطلاح چینیان اول بیاب
پس قدم در راه چین نه با شتاب
ذوق فهم زبدة الاسرار من ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۱ - در بیان آنکه تا سالک چشم از امید و آمال خویش نپوشد و در طاعت سلطان مملکت فقر به فنای خویش نکوشد به سرّ و ما التصلوا لا فرق بینهم و بین حبیبهم نرسد و در ضمن بیان به تفصیل این معنی خواهد رسید در شرح احوال جناب قاسم بن الحسن و شهادت آن مولا زادة ممتحن نکته را دریاب
... شور عشقی گر به سر داری بیاب
راه و رسم عاشقان را زین کتاب
زآنکه کار عشق فانی بودن است
راه صحرای عدم پیمودن است
این فنایت بی بقایی کی بود ...
... هر چه خواهی بخشدت بی بیش و کم
چون نخواهی هیچ اندر راه عشق
خواهش استت بندگی شاه عشق ...
... چونکه عم خویش را بینی غریب
بی مرادی کن به راهش ترک سر
وز مراد و نامرادی در گذر ...
... خود تو این تعویذ بگشا و ببین
تا شوی آگه ز راه و رسم چین
چین چه باشد عالم غیب الغیوب ...
... قاسم از دستور آن شاه ریوف
یافت چون از رسم و راه چین وقوف
برد آن تعویذ مرد راه عشق
پا و سر گم کرده نزد شاه عشق ...
... آمده در خانه از ره نی ز بام
با خبر از راه و رسم چین تمام
شاه فرمودش که پیر راه چین
شیخ ربانی حسن ع سلطان دین ...
... مر تو را در شهر چین سلطان کنم
چون تو جان در راه ما کردی فدا
محرمی اندر حریم راز ما ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در بیان معرفت وجود و شرح آنکه عارف کامل چون از تعینات آثاری رسته است لهذا آثار را عوارض بیند و مؤثر را در آثار نگرد و بلکه بجز مؤثر هیچ نبیند و این کمال معرفت اوست و بیان وحدت وجود و سیر سالک الی ﷲ و اتصال او در قوس صعود به حقیقت وجود در ضمن شهادت جناب علی بن الحسین علیه السلام فرماید
... برق عشقت سوخت یکجا خرمنم
سالک راه فنایت نک منم
هر که در راه تو سر داد آن ولی است
ترک سر کردن کنون کار علی است ...
... کار با مولا بود درویش را
ره رو اینک جان من در راه توست
واقف از حالم دل آگاه توست
آمدم تا از تو گیرم رخصتی
خضر راه عشق اینک همتی
سر چو بالا کرد آن رب غفور ...
... دار مخفی هرچه را بینی جلی
سالکان راه حق را ای پسر
هست افزون اندر این منزل خطر ...
... گرچه خود اندر طریقت شاه بود
عارفان را رهبر و همراه بود
لیک تا دانی تو ای فرخنده پی
کاینچنین باید نمودن راه طی
از پی ارشاد و تکمیل ای شگفت
راه افزون رفته را از سر گرفت
چون سراج معرفت وهاج شد ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۵ - خطاب به نفس ناطقه و بیان جذبه عارف
... گفت آن شاهی که بر ما بد شفیق
الرفیق ای راه جو ثم الطریق
هین چه گویی ای فقیر ره پناه
تازه گردیده است رخشم گرم راه
نه از جلو آگاه هستیم نه از قفا
گر سر همراهی ام داری بیا
گرچه رخشم دل به رفتن بسته است ...
... هین برو ای عقل ترک من بگو
وز من دیوانه همراهی مجو
من چه غم دارم که شد پای تو لنگ ...