گنجور

 
۱۲۱

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۲ - مویه کردن ویس بر جدایى رامین

 

... چو باد از من بود دریا هم از من

نباشد کشتیم را موج دشمن

عدیل ماهیان باشم به دریاب ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۱۲۲

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

... جهان آشفته چون آشفته دریا

نوان در موجش این دل کشتی آسا

ز موج تند و باد سخت جستن

بخواهد هر زمان کشتی شکستن ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۱۲۳

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن

 

... ببسته راه رامین بی محابا

چو بندد راه کشتی موج دریا

تنش در برف بود و دل در آتش ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۱۲۴

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

... همی آمد ز مرو انبوه لشکر

چنان کز ژرف دریا موج منکر

به پیش شاه رفت آزاده رامین ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۱۲۵

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین

 

... نه از پیل دمان و شیر غران

نه از برف و دمه نز موج دریا

نه از باران نه از سرما و گرما ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۱۲۶

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷ - در مدح شاه ابوالخلیل

 

... پاسخ دشمنش روز کوشش هین است

تیغش مانند بحر خونین موج است

دستش مانند ابر در آگین است ...

قطران تبریزی
 
۱۲۷

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - در مدح ابودلف

 

... جهان همچو دریاست او همچو کشتی

زمانه چو موج و کف او چو لنگر

جهان از ستم کرد خالی و لیکن ...

قطران تبریزی
 
۱۲۸

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۰ - در مدح ابونصر

 

... فر تو بر نیکخواه تابد چون خور

تیغ تو بحر است و موج او همه آتش

دست تو ابر است و سیل او همه کوثر ...

قطران تبریزی
 
۱۲۹

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۹ - فی المدیحه

 

... هرچه آن دهی دگر نستانی تو باز پس

تو بحر بی کناری در جود و موج تو

در است و زر و موج بحار است خار و خس

چون کیقباد باشی در گنج و در بقا ...

قطران تبریزی
 
۱۳۰

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۵ - در مدح ابوالخلیل جعفر

 

... ای نهنگ روز جنگ و پیل روز نام و ننگ

ای بمردی رسته از کام نهنگ و موج نیل

هر که زور و در کشیدی رنجها خواهد کشید ...

قطران تبریزی
 
۱۳۱

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۸ - در مدح امیر شمس الدین و ابوالمعالی

 

... نه هیچ خلق بود تشنه بر لب جیحون

کفش چو بحری موج گهر بخارش جود

سنانش ابری بارانش سیل و سیلش خون ...

قطران تبریزی
 
۱۳۲

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۳ - در مدح ابونصر مملان

 

... سیل زر آید در بزم چو او گوید هان

موج خون خیزد در رزم چو او گوید هن

بهر مولای تو گنج طرب و کان نشاط ...

قطران تبریزی
 
۱۳۳

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۹ - فی المدیحه

 

... بماهی ماه نتواند میانش را کران کردن

کشیده گرد او کنده چسان دریای موج آور

که از هر یک توان بر دشت جیحونی روان کردن ...

قطران تبریزی
 
۱۳۴

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۰ - در مدح ابونصر مملان

 

... که نه آثار طوفانی و نه بنیاد سیلانی

نه موج بحر عمانی نه کف میر مملانی

ابو نصر آنکه یزدانش بنصرت داد ارزانی ...

... کهان را از تو آرایش مهان را از تو آسانی

اگر نه موج دریایی و گرنه سیل نیسانی

چرا با دوست و با دشمن بگاه جود یکسانی ...

قطران تبریزی
 
۱۳۵

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۲ - در مدح ابوالمظفر فضلون و شکایت از درد نقرس

 

... دست تو ابری کش سیل همه دیناری

تیغ تو بحری کش موج همه مرجانی

هر چه داود بپیوست بدین بگشایی ...

قطران تبریزی
 
۱۳۶

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۶

 

... عنقا صفت ز عالم وحدت کران گرفت

از خون دل کنار زمین موج زد چنانک

ز آسیب موج دامن مغرب نشان گرفت

طوفان درد کشتی دل را ز راه برد ...

قطران تبریزی
 
۱۳۷

منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۷ - در مدح سلطان مسعود غزنوی

 

... ابربینی فوج فوج اندر هوا در تاختن

آب بینی موج موج اندر میان رودبار

این چو روز بار لشکر پیش میر میرزاد ...

منوچهری
 
۱۳۸

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷ - لاف زدن تمرتاش پیش افراسیاب برای گرفتن بانو گشسب و دلخوش نمودن گرسیوز افراسیاب او را

 

... ز خون شد چو گویی بر چشمه سار

سراسر سرا پرده پر موج خون

تمرتاش در موج خون سرنگون

سرایندهٔ فرامرزنامه
 
۱۳۹

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۷ - گفتار اندر نامه نوشتن فرامرز برکید هندی(و) رفتن گستهم در هند

 

... زشیپور و آوای رویینه خم

زمین شد یکایک چو دریای موج

به هر سو دلیران همه فوج فوج ...

سرایندهٔ فرامرزنامه
 
۱۴۰

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۸ - جنگ فرامرز با گلنگوی (و) گرفتار شدن به دست فرامرز در صف جنگ

 

... بدو آفرین کرد نوشاد هند

که از موج تیغت چو دریای سند

ندارد همی شیر و پیل و نهنگ ...

سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۵
۶
۷
۸
۹
۲۶۳