گنجور

 
۱۳۴۱

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۰۶

 

... کز خطاب و نام او دارد علم بر آستین

دهر با او یک دل است و چرخ با او یک زبان

سعد با او همره است و بخت با او همنشین ...

امیر معزی
 
۱۳۴۲

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۰۷

 

زمان چو خلد برین شد زمین چو چرخ برین

کنون که صدر زمان شد وزیر شاه زمین

ز فر شاه زمین و ز قد ر صدر زمان

همی بنازد خلد برین و چرخ برین

مقدری که فلک را به صنع و قدرت خویش ...

... نگین و خاتم دولت تویی علی الاطلاق

زه ای نگین که تورا هست چرخ زیر نگین

اگرکمال تو دیدی ز گوهر آدم ...

امیر معزی
 
۱۳۴۳

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۱۲

 

... ز دست دولت او دامن شهور و سنین

به شکل حلقه انگشتری است چنبر چرخ

ز بخت اوست در انگشتری نشانده نگین ...

... که هست بر سر تو پر جبرییل امین

ز چرخ بر تو ثنا وزستارگان احسنت

ز بخت بر تو دعا وز فرشتگان آمین ...

امیر معزی
 
۱۳۴۴

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۱۴

 

... تا سرفراز گشتی ز این هر چهار چیز

شد خاک پای همت تو چرخ هفتمین

ای گشته دولت ازلی با تو هم عنان ...

... تا در زمانه دور شهورست با سنین

بر چرخ عقل باد جمال تو آفتاب

در باغ فضل باد خصال تو فرودین ...

امیر معزی
 
۱۳۴۵

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۱۵

 

... که بخت صاحب و صاحبقران شدند قرین

اگر خبر شود از رزم تو به چرخ بلند

وگر نشان رسد از بزم تو به خلد برین ...

امیر معزی
 
۱۳۴۶

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۱۷

 

... کنون که گشت بیاض زمان چو ساحت عدن

کنون که گشت سواد زمین چو چرخ برین

سواد فایده خاطر از بیاض بیار ...

امیر معزی
 
۱۳۴۷

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۱۸

 

... تو همیشه در مکان شاهی و شادی مکین

روشن از رای تو گیتی همچو چرخ از آفتاب

خرم از عدل تو عالم همچو باغ از فرودین

امیر معزی
 
۱۳۴۸

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۲۰

 

... چو دانه گیرد در ژاغر آسمان و زمین

وگر زهمت او چرخ چنبری سازد

برون شوند بدان چنبر آسمان و زمین ...

امیر معزی
 
۱۳۴۹

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۲۲

 

... که روشن اند همه اختران ز اختر او

اگر خلاف کند باهواش چرخ فلک

زهم گشاده شود بی خلاف چنبر او ...

... چراغ من ندهد نور در برابر او

همیشه تا که بود جنبش ستاره و چرخ

زمانه تابع او باد و بخت رهبر او ...

امیر معزی
 
۱۳۵۰

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۲۵

 

... از شرم خوی گشاده شدست از مسام او

چون مرکبی است بخت تورا چرخ زودگرد

هستند اختران همه طرف ستام او ...

امیر معزی
 
۱۳۵۱

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۲۶

 

... پیوسته ماه روزه بود اختیار تو

تا چرخ را همیشه مدار است بر مدر

جز بر سریر ملک مبادا مدار تو ...

امیر معزی
 
۱۳۵۲

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۲۹

 

ای چرخ پیر بنده تدبیر و رای تو

ای اختران چرخ همه خاک پای تو

هرچند روشن اند و بلند آفتاب و ماه ...

... چون مهر و چون سپهر لقا و بقای تو

هرگز برون مباد سر چرخ چنبری

یک دم زدن زچنبر عهد و وفای تو

امیر معزی
 
۱۳۵۳

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۳۰

 

... پنجاه سال بیش بود گر کنی شمار

تا هست دور چرخ به کام و هوای تو

پاک و منزه است ز کبر و ریای خلق ...

... وز شرق تا به غرب رسیده ضیای تو

چرخ بلند را نبود قدر بخت تو

ماه دو هفته را نبود نور رای تو

در گوش چرخ حلقه سزد نعل اسب تو

در چشم ماه سرمه سزد خاک پای تو ...

امیر معزی
 
۱۳۵۴

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۳۱

 

... دوستانت را همی بینم ز دوران چار چیز

سعد بخت و زور چرخ و فر مهر و نور ماه

ای شهنشاهی که هستی داور یزدان پرست ...

امیر معزی
 
۱۳۵۵

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۳۲

 

... سخنوران همه بر فرش تو نهاده جباه

شمرده سیصد و پنجاه سال گردش چرخ

ز سال دولت و عمر تو سیصد و پنجاه

امیر معزی
 
۱۳۵۶

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۳۳

 

... بلند همت و کوتاه دست دستوری

که قدر چرخ بلند است پیش او کوتاه

مقدم است و منزه زعار و عیب چنانک ...

... زمانه با ز ره آمد به روشنایی ماه

جباه ناموران را همی ببوسد چرخ

که پیش او به زمین بر همی نهند جباه ...

... کجا وزیر تو باشی ملک سزد خورشید

ستاره لشکر و چرخ بلند لشکرگاه

تو راست همت حشمت فروز بد عت ...

امیر معزی
 
۱۳۵۷

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۳۶

 

... فرش زفر مهدی عدلش زعدل عیسی

چرخ است شهریاری وایین شاه کوکب

لفظ است پادشاهی و آثار شاه معنی ...

امیر معزی
 
۱۳۵۸

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۳۷

 

ای تو را بر مه و زهره ز شب تیره ردی

زهره از چرخ به زیبایی تو کردندی

نه عجب گر کند از چرخ ندا زهره تو را

تا به مه بر ز شب تیره تو را هست ردی ...

امیر معزی
 
۱۳۵۹

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۳۸

 

... به چاه ژرف به نور ضمیر او شب تار

سها ببیند بر چرخ دیده اع۫می

اگر به قوت ملک چون بشر بدی محتاج ...

امیر معزی
 
۱۳۶۰

امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴۴۲

 

... ماه اگر هستی برابر با مه منجوق شاه

چرخ کیوان زیر و چرخ ماه بر بالاستی

وز فزونستی سپهر از وصف و وهم فیلسوف ...

امیر معزی
 
 
۱
۶۶
۶۷
۶۸
۶۹
۷۰
۴۹۲