ای روزگار ساخته آموزگار تو
روز جهان برآمده در روزگار تو
تو شهریار و خسرو خلق زمانهای
واندر زمانه نیست کسی شهریار تو
کار زمانه ساخته کردی به عدل خویش
وایزد به فضل ساخته کردست کار تو
در زینهار خالق هفت آسمان تویی
خلق زمین به عدل تو در زینهار تو
صاحبقران ملک تویی در تبار خویش
داود همچنان بود اندر تبار تو
سعدین را مقابله بوده است بر فلک
روزیکه آفرید تورا کردگار تو
فغفور چین پیاده به خدمت دوان شود
گر بگذرد بهکشور چین یک سوار تو
ای چون علی و تیغ تو مانند ذوالفقار
دشمن به باد داده سر از ذوالفقار تو
هرگه که آفتاب تو را بیند ای ملک
خواهد که اوفتد ز فلک درکنار تو
گر بگذری به جانب دریا شهنشها
دریا خجل شود زکف بَدره بار تو
در ملت و شریعت پیغمبر خدای
نخجیر شد حلال زبهر شکار تو
شاهان بر انتظار شکارند خسروا
باشد شکار تو همه بر انتظار تو
از آرزوی آنکه یکی را کنی شکار
نخجیر برکشد رده بر رهگذار تو
از روزه آنچه رفت تو را بود حقگزار
باقی بود موافق و خدمتگزار تو
زانجا که دین توست ز هر مه که نو شود
پیوسته ماه روزه بود اختیار تو
تا چرخ را همیشه مدار است بر مدر
جز بر سریر ملک مبادا مدار تو
مداح تو معزّی و راوی شکر لبان
تو یار بندگان و خداوند یار تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تعریف و تمجید از یک شخصیت برجسته یا شاه اختصاص دارد و به ویژگیهای ایشان چون عدالت، فضل و قدرت میپردازد. شاعر میگوید که این شخصیت به عنوان شهریار و خسرو زمانه، کارهای خوبی برای جامعه انجام داده و در نظر مردم جایگاه والایی دارد. او به عنوان منبع رحمت و حمایت از خلق، در مقایسه با شخصیتهای تاریخی مانند داود و علی، ارجمند و قابل احترام است. همچنین از قدرت و عظمت این شخصیت در مقابل سایر پادشاهان و حتی عناصر طبیعی مانند دریا و آفتاب سخن میگوید و نقش او را در دین و شریعت به عنوان حلال و در خور توجه میداند. در نهایت، شاعر تأکید میکند که این شخصیت همواره در خدمت بندگان و در ارتباط با خداوند است و مورد حمایت و احترام است.
هوش مصنوعی: ای ایام، تو همچون معلمی هستی که روزگار را شکل دادهای؛ روزی که جهان آغاز شده، اکنون در زمان تو به وقوع پیوسته است.
هوش مصنوعی: تو پادشاه و بزرگترین شخصیت مردم زمانهای و در این زمان هیچ کسی به اندازه تو بزرگ نیست.
هوش مصنوعی: تو با عدالت خود، کارهای زمانه را سامان دادهای و خداوند به فضل و رحمت خویش، کارهای تو را به انجام رسانده است.
هوش مصنوعی: ای خالق هفت آسمان، تویی که زمین را به عدل خود خلق کردهای. من از تو سپاسگزارم و به تو پناه میآورم.
هوش مصنوعی: ای پادشاه قران، تو در اصل و نسب خود شبیه داود هستی و ویژگیهای او در نسل تو نیز وجود دارد.
هوش مصنوعی: سعدی و سعدین در آن روز که خدا تو را آفرید، با هم در برابر آسمان قرار گرفتند.
هوش مصنوعی: اگر یک سوار از کشور تو به چین برود، حتی فغفور چین (پادشاه چین) هم به خدمت او خواهد آمد و خویشتن را در پیش او به زحمت خواهد انداخت.
هوش مصنوعی: ای کسی که مانند علی هستی و شمشیر تو همچون ذوالفقار، دشمنان را به باد میکنی، سر آنها را با قدرت شمشیر تو از تن جدا میکنی.
هوش مصنوعی: هر بار که آفتاب تو را ببیند، ای پادشاه، آرزو میکند که از آسمان پایین بیفتد و در کنار تو قرار گیرد.
هوش مصنوعی: اگر به سمت دریا بروی، دریا از زیبایی و جلال تو شرمنده میشود و به خاطر بار و گنجی که با خود داری، خجالت خواهد کشید.
هوش مصنوعی: در میان مردم و قوانین دین پیامبر، خداوند شکار را برای تو حلال قرار داده است.
هوش مصنوعی: پادشاهان منتظر شکار هستند، اما تو تنها شکار آنان هستی که همه منتظر تو هستند.
هوش مصنوعی: از آرزوی این که کسی را شکار کنی، خودت به دام میافتی و باعث میشوی که در مسیرت مانع ایجاد شود.
هوش مصنوعی: از روزهایی که سپری شده، تنها وظیفهای که بر عهدهات بود را انجام دادی و باقیمانده زمان نیز به نفع تو و خدمت به تو پیش رفته است.
هوش مصنوعی: از آنجایی که دین تو است، هر گاه که ماه جدیدی ظهور کند، همواره این ماه به تو مرتبط خواهد بود و انتخاب با توست.
هوش مصنوعی: تا زمانی که حرکت دنیا ادامه دارد، مبادا که تو از فرمانروایی و قدرت خود خارج شوی.
هوش مصنوعی: مداح تو کسی است که در مقام تسلی دادن به others است و راوی شیرینی سخنان تو نیز همراه بندگان و خداوند، یاور توست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای شهریار یار تو بس کردگار تو
اندیشه نیست گر نبود خلق یار تو
تو دستگیر خلقی واو دستگیر تو
تو گوش دار خلقی و او گوش دار تو
ایزد ترا ز خلق جهان اختیار کرد
[...]
ای اختیار عالم در اختیار تو
وی پیشوای ملک و ملک پیشکار تو
بر آسمان دولت قطب کفایتی
بسته مدار مملکت اندر قرار تو
خورشید گشت همت گردون فروز تو
[...]
ای آنکه از کمال تو در روزگار تو
همچون بهشت گشته بلاد و دیار تو
انصاف کی بود که کشد جور روزگار
مداح پایگاه تو در روزگار تو ؟
بازی کزو شکار تو مرغی بود حقیر
[...]
ای اختیار دین و سخا اختیار تو
تو افتخار خلق و به خود افتخار تو
حاصل شود مراد دو عالم به یک نظر
آن را که دید طلعت تو روز بار تو
ایزد گواست بر من و بر اعتقاد من
[...]
گر باده می خورم به سر من خمار تو
ور در چمن روم به دلم خارخار تو
خون شد ز نالشم جگر سنگ و همچنان
با سنگ خویشتن دل با استوار تو
از دیدن تو مست و خرابم تمام روز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.