... نور چشمم به دیده بنشانش

موج و دریا به نزد ما آب است

جام و می را حباب می خوانش ...

... این است رموز سر مطلق

جانست چو موج و دل چو دریا

ماییم حباب و تن چو زورق ...

... عاشقان را گرچه خیلی دیده ام

تا محیط دیده بر زد موج عشق

هفت دریا را چو سیلی دیده ام ...

... زنده ملک جاودان گشتم

موج بودم ولی شدم دریا

این چنین بودم آن چنان گشتم ...

... از مسما کجا جدا باشیم

موج بحریم و عین ما آبست

ما درین بحر آشنا باشیم ...

... به از این خود دوا نمی دانم

صورتم موج و معنیم بحر است

ظاهرا این و باطنا آنم ...

... به چشم تو رخ تو بی حجاب می بینم

حباب و قطره و دریا و موج می یابم

نظر کنیم در این ها و آب می بینم ...

... از مسما کجا جدا باشیم

موج و بحریم و عین ما آبست

ما در این بحر آشنا باشیم ...

... آنچه داریم از کجا داریم

موج بحریم و عین ما آب است

موج از بحر چون جدا داریم

ساغر درد و درد می نوشیم ...

... بی گفته او سخن نگوییم

بحریم و حباب و موج و جوییم

در آب نشسته آب جوییم ...

... با همه آینه داران جهان یک روییم

موج دریای محیطیم و عجایب این است

عین آبیم ولی آب ز جو می جوییم ...

... اما تو کجا و ما کجاییم

بحریم و حباب و موج و جوییم

ماییم که هم حجاب ماییم ...

... هشیار را به مجلس خود کی رها کنیم

موج محیط و گوهر دریای عزتیم

ما میل دل به آب و گل آخر چرا کنیم ...

... بلکه او را به نور او بینیم

موج بحریم و سو به سو گردیم

آب در دیده سو به سو بینیم ...

موج دریا را به عین ما ببین

آب را در موج و در دریا ببین

جامی از می پر ز می بستان بنوش ...

... هم آب و حباب این عجب بین

در صورت موج و جو و دریا

ماییم حجاب این عجب بین ...

... در سرابستان جان عاشقان

موج و دریا نزد ما هر دو یکیست

یک حقیقت در ظهور این و آن ...

... صوفی صفه صفا انسان

موج و بحر و حباب قطره و جو

همه باشند نزد ما انسان ...

... در این صورت تو آن معنی نظر کن

حباب و موج و قطره جمله آبند

بجو این جمله در دریا نظر کن ...

... آبرو جویی درین دریا بجو

قطره و موج و حباب و بحر و جو

هر چه می خواهی بیا ازما بجو ...