زنده به حیات عشق اوئیم
پیوسته به عشق او نکوئیم
ما ساده دلیم و آینه هم
با او یک رو و رو بروئیم
گوئیم هر آنچه او بگوید
بی گفتهٔ او سخن نگوئیم
بحریم و حباب و موج و جوئیم
در آب نشسته آب جوئیم
ای عشق بیا که جان مائی
وی عقل برو که ما ولوئیم
نقشی که خیال غیر بندد
از چشمهٔ چشم خود بشوئیم
با سید خویشتن حریفیم
در خدمت بندگی اوئیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق عمیق و پیوسته به معشوق است. شاعر از ارتباط نزدیکی که با او دارد سخن میگوید و تأکید میکند که در کلام و رفتار خود باید تابع او باشد. شاعر خود را همچون آینهای میداند که تمامی وجودش منعکس کننده عشق و محبت به معشوق است. او به سادگی و عدم تعلق به امور دنیوی اشاره میکند و عشق را همچون جانی میداند که حیات اوست. در نهایت، شاعر به وحدت با معشوق اشاره میکند و از خدمتگزاری به او به عنوان هدف زندگی خود یاد میکند.
هوش مصنوعی: ما همواره به عشق او زندگی میکنیم و در سایه آن عشق، درخشان و نیکو شدهایم.
هوش مصنوعی: ما انسانهای سادهای هستیم و در مقابل او، مانند آینهای هستیم که فقط یک طرف را نشان میدهد و به صورت مستقیم به او نگاه میکنیم.
هوش مصنوعی: ما هر چه او بگوید را میپذیریم و بدون سخنان او چیزی نمیگوییم.
هوش مصنوعی: درکنار ساحل، آرامش و زیبایی را میجویم و در دل دریا به دنبال ماجراجویی و زندگی هستم.
هوش مصنوعی: ای عشق، بیا و به ما جان ببخش، ای عقل، دور شو که ما شیدای عشق هستیم.
هوش مصنوعی: تصویرهایی که ذهن دیگران در ما ایجاد میکند را با چشم خود پاک خواهیم کرد.
هوش مصنوعی: ما در خدمت سید خود در حال بندگی هستیم و با او مثل دوستانی نزدیک هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا کی همه مدح خویش گوییم؟
تا چند مراد خویش جوییم؟
بر خیره قصیده چند خوانیم؟
بیهوده فسانه چند گوییم؟
ای دیده بیا، که خون بگرییم
[...]
آزار دل کسی نجوییم
چیزی که نباشد آن نگوییم
بنشین نفسی که راز گوییم
احوال گذشته باز جوییم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.