گنجور

 
۱۱۴۴۱

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴

 

... طوبی لحاس کاس القناعه

بر بند اسرار از این جهان بار

تبا لمن صار یشری متاعه

حکیم سبزواری
 
۱۱۴۴۲

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۵

 

... یک ره ز اسیر خویش احوال نمی پرسی

مردم به سر بالین یک بار نمی آیی

اندر خور ما آمد این خرقه درویشی ...

حکیم سبزواری
 
۱۱۴۴۳

حکیم سبزواری » دیوان اشعار » ساقی نامه » شمارهٔ ۲ - مناجات

 

... کلید گنج معنی کن بیانم

شکر بار از حقیقت کن زبانم

چنان سرگرم عشق خود بسازم ...

حکیم سبزواری
 
۱۱۴۴۴

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷

 

... بی جهت بیرون خرام از پرده پندار ما

ذره جز در روزن دیوار نگشوده ست بار

جنس بی تابی به دزدی برده از بازار ما

از نم باران نشاط گل بدآموز تو شد

گریه ابر بهاری کرده آبی کار ما ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۴۵

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴

 

... وداع و وصل جداگانه لذتی دارد

هزار بار برو صدهزار بار بیا

تو طفل ساده دل و هم نشین بدآموزست ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۴۶

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱

 

... عیار جلوه نازش گرفتن ارزانی

هزار بار به تقریب امتحانم سوخت

مرا دمیدن گل در گمان فگند امروز ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۴۷

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰

 

گر بار نیست سایه خود از بید بوده است

باری بگو که از تو چه امید بوده است

شادم ز درد دل که به مغز شکیب ریخت ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۴۸

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۹

 

... شکافی ار جگر ذره نم برون ندهد

به وادیی که مرا بار در گل افتاده ست

در این روش به چه امید دل توان بستن ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۴۹

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

ایمنیم از مرگ تا تیغت جراحت بار هست

روزی ناخورده ما در جهان بسیار هست ...

... باد برد آن گنج باد آورد و غالب را هنوز

ناله الماس پاش و چشم گوهربار هست

غالب دهلوی
 
۱۱۴۵۰

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸

 

... ما را هنوز عربده با خویشتن بسی ست

غالب نخورد چرخ فریب ار هزار بار

گفتم به روزگار سخنور چو من بسی ست

غالب دهلوی
 
۱۱۴۵۱

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸

 

... قیامت ست دل دیر مهربان تو نیست

فریب آشتی ام ده ظفر مبارک باد

دل ستم زده در بند امتحان تو نیست ...

... شباهتی ست مر آن را که برنیامده است

وگر نه موی به باریکی میان تو نیست

ز حق مرنج و در ابرو ز خشم چین مفگن ...

... بدست مرگ ولی بدتر از گمان تو نیست

عیار آتش سوزان گرفته ام صد بار

به سینه تابی داغ غم نهان تو نیست ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۵۲

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲

 

... هرزه ز شرم باغبان جبهه گل تری گرفت

رای زدم که بار غم هم به رقم ز دل رود

نامه چو بستمش به بال مرغ سبکپری گرفت ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۵۳

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

... تا نفس باخته پیروی شیوه کیست

تندبادی که به تاراج غبار آمد و رفت

سبحه گردان اثرهای وجودست خیال ...

... گیر کامسال به رنگینی پار آمد و رفت

به فریب اثر جلوه قاتل صد بار

جان به پروانگی شمع مزار آمد و رفت ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۵۴

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵

 

... رهرو بادیه شوق سبک سیرانند

بار سر نیز درین مرحله بر دوش مباد

مفتیان باده عزیزست مریزید به خاک ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۵۵

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷

 

... فرو نیامدم از بس که بیخودم به طلب

هزار بار گذارم بر آشیان افتاد

به کوی یار ز پا افتم و کنم فریاد ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۵۶

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰

 

... ز ذوق گریه پرستم دل و تو می نگری

نگه مباد ز بار سرشک خم گردد

بدین قدر که لبی تر کنی و من بمکم ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۵۷

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷

 

... تنم از لاغری صد خرده بر موی کمر گیرد

نوردم نامه و دل بار بار از بدگمانی ها

نهد نقش تو پیش روی و خود را نامه بر گیرد ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۵۸

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶

 

... به کسان می رسد آن کس که به خود هم نرسد

هر کجا دشنه شوق تو جراحت بارد

جز خراشی به جگرگوشه ادهم نرسد

طوبی فیض تو هر جا گل و بار افشاند

جز نسیمی به پرستشگه مریم نرسد ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۵۹

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۸

 

نادان صنم من روش کار نداند

بر هر که کند رحم سر از بار نداند

بی دشنه و خنجر نبود معتقد زخم ...

... دل را به غم آتشکده راز نسنجد

دم را به تف ناله شرربار نداند

عنوان هواداری احباب نبیند ...

غالب دهلوی
 
۱۱۴۶۰

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۱

 

... ز قحط سخن ماندم خامه غالب

به نخلی کز آوردن بار ماند

غالب دهلوی
 
 
۱
۵۷۱
۵۷۲
۵۷۳
۵۷۴
۵۷۵
۶۵۵