گنجور

 
۱۱۲۱

ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۲

 

بهار لاله رخساری نگار سرو بالایی

گل و شمشاد زلفینی مه و خورشید سیمایی ...

ادیب صابر
 
۱۱۲۲

ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۴

 

... مگر امام همه نیکوان تویی که تو راست

زمشک و لاله همه ساله طیلسان و ردی

مگر امیر همه عاشقان منم که مراست ...

ادیب صابر
 
۱۱۲۳

ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۵

 

... گر چشم من به صورت تو ننگریستی

چندان کی آمدی گل و لاله به باغ و راغ

گر ابر نوبهار نه چون من گریستی

گر عکس عارضت نرسیدی به نوبهار

نه لاله لعل بودی و نه گل طریستی

پر سحر کرد باد سحر باغ و راغ را ...

ادیب صابر
 
۱۱۲۴

ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶

 

زهی زقد و رخت سرو و لاله را خجلی

به سرو عقل ربایی به لاله دل گسلی

به سرو برگذری سرو را بود خواری

به لاله در نگری لاله را بود خجلی

به باغ اگر نرسد سرو سرو را عوضی

به راغ اگر ندمد لاله لاله را بدلی

به لب عسل نبود لاله گرچه لعل بود

اگر تو لاله لعلی چرا به لب عسلی

نسیم گل ندهد سرو و رستنش ز گل است

تو رسته از دل و جانی و با نسیم گلی

زبان لاله تورا گوید ای به قامت سرو

مگر سرشته زآب گلی نه زآب و گلی

چگونه لاله و سرو آمدی که لاله و سرو

ز قد و روی تو خواهند هر زمان بحلی

به یاد لاله و سرو توام دهند سرور

نوای باربدی و نبید قطربلی

چو در غزل صفت سرو و لاله خواهم گفت

غزل به نام تو گویم که اصل آن غزلی

سیه نبود دلت تا رخت چو لاله نشد

مگر ز لاله بیاموختی سیاه دلی

دو لاله داری و یک سرو و ساعتی صد بار

بدان دو لاله و یک سرو جان و دل بخلی

نهال و تخم تو از باغ شمس دین بوده است ...

ادیب صابر
 
۱۱۲۵

ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۸

 

... نه نکو داری آنچه بستانی

بر رخ لاله قطر شبگیری

بر سر سرو شاخ ریحانی ...

ادیب صابر
 
۱۱۲۶

ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۹

 

... گشاده در او هر دلی را دری

به هر طرف او خرمن لاله ای

به هر گام او توده عنبری ...

... چو گردی در این بی نوا کردری

گهی جامه چون خرمن لاله ای

گهی دیده چون حوض نیلوفری ...

ادیب صابر
 
۱۱۲۷

ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۰

 

... هر کجا چشم افکنم بر کوه و دشت

پیش چشمم لاله زار آید همی

خوش بود عشق و شراب و باغ و گل ...

ادیب صابر
 
۱۱۲۸

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲

 

... چون زماهی بر فلک منزل بدل کرد آفتاب

از رخ نسرین و روی لاله و دیدار گل

سبزه را پر ماه و مریخ و زحل کرد آفتاب ...

ادیب صابر
 
۱۱۲۹

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳

 

... لرزنده شاخها چو زمین وقت زلزله است

وان ژاله ها به هم شده بر روی لاله ها

گویی که روی لاله ز ژاله پر آبله است

و اندر هوا زقطره باران قطارها ...

... وقت نظاره مردم یکدل چو ده دله است

بلبل همی به جام گل و لاله می خورد

جام آر و بلبله که گه جام و بلبله است ...

... گویی که صد هزار چراغ است و مشعله

از بس فروغ لاله که در لاله زارهاست

در رنگ و بوی همچو بنفشه ست آب جوی ...

... باغ از بهار حرمت بیت الحرم گرفت

سبزه ز لاله رتبت باغ ارم گرفت

پشت بنفشه از غم پیری به خم بماند ...

ادیب صابر
 
۱۱۳۰

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴

 

... ز آسمان نسرین به خدمت پیش نسرین آمده است

لاله پیش گل بپای و روی در خونابه غرق

راست پنداری که خسرو پیش شیرین آمده است ...

ادیب صابر
 
۱۱۳۱

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶

 

... عارض و روی تو دایم طعنه در سوسن زنند

لاله خود روی دیدی طعنه در سوسن زده

صدهزاران حوری اندر حسن و حور اندر بهشت ...

ادیب صابر
 
۱۱۳۲

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳

 

... یک قطره از او فدای هامون کن

تا لاله ستان کنیم هامون را

یک جرعه از او بریز در جیحون ...

ادیب صابر
 
۱۱۳۳

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹

 

... به می ماند اندر عقیقین قدح

سرشکی که در لاله ماوی گرفت

قدح گیر یک چند و دنیا مگیر ...

ادیب صابر
 
۱۱۳۴

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰

 

... چون چشم تو با خمارم از عشقت

زان روی که برگ لاله را ماند

دل سوخته لاله وارم از عشقت

زان زلف چو روزگار شوریده ...

ادیب صابر
 
۱۱۳۵

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱

 

... حاش لله که آهنگ زیان تو کند

لاله رخساری و چون لاله مرا سوخته دل

عشق رخساره چون لاله ستان تو کند

هر زمانم چو کمان چفته و چون تیر نزار ...

ادیب صابر
 
۱۱۳۶

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴

 

... هر قطره که شبگیر درافتد به سمن بر

از لاله همه دشت عقیق یمنی گشت

تاراج کی آمد ز خراسان به یمن بر ...

ادیب صابر
 
۱۱۳۷

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱

 

... ماه دیدستی ز مشک انگیخته

لاله پیش روی نرگس صف زده

گرد مرجان گرد عنبر بیخته ...

ادیب صابر
 
۱۱۳۸

ادیب صابر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵

 

... چون موی شدم در هوس موی میانی

از خون جگر چهره من لاله ستان است

تا دورم از آن چهره چون لاله ستانی

ای داده مرا وصل تو هر ساعت سودی ...

ادیب صابر
 
۱۱۳۹

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۷

 

تا نمودی عارض چون لاله ام

همچو بلبل با خروش و ناله ام

لیکن اندر گفتن اسرار خویش

خامشم گویی زبان لاله ام

ادیب صابر
 
۱۱۴۰

ادیب صابر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۳

 

گل رنگ ز روی لاله رنگ توبرد

در جنگ مرا ناله چنگ تو برد ...

ادیب صابر
 
 
۱
۵۵
۵۶
۵۷
۵۸
۵۹
۳۶۲