گنجور

 
۱۱۰۲۱

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹ - در نکوهش حاجی میرزا آقاسی

 

... حاشا که ز عنقود وز شمراخ گریزد

چون باد خزان بار رزان جمله فرو ریخت

آسیمه به هر لانه و هر لاخ گریزد ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۲۲

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰ - اندرز به دوستی مزاحم

 

... مانند تو یک یار وفادار نباشد

چون است که این بار که باز آمدی از راه

رفتار و سلوک تو چو هر بار نباشد

در محفل عام آیی ازان رو که مبادا

در خلوتک خاص منت بار نباشد

وان گه به عبث با در و دیوار بجنگی ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۲۳

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۳ - در شکوه از والی عراق

 

... این مال به اطناب و به ایجاز ستاند

گفتم که چو شه عزم فراهان کند این بار

انصاف من از حاکم کزاز ستاند ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۲۴

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۶ - قائم مقام از قول میرزا شهدی گفته

 

... گر به روز عید فطر از من گناهی رفت رفت

عفو تو صد بار از آن جرم اعظم و اکبر بود

یاد خمر ار کس کند در عرف کی مجرم شود ...

... ور بود منکر کسی این ادعا را گو بیا

دفتر اخبار قوم این بنده را از بر بود

خسروا انصاف ده از راویان آخر بپرس ...

... من به لب نام شراب آوردم او جام شراب

حال او صد بار بایستی ز من بدتر بود

من ز احسان تو دارم چشم آنچ از بذل و فضل ...

... بنده را هم قسمتی زین گنج باد آور بود

کیل حظ بنده را اوفی کن از انبار خود

تا زگنج فضل سبحان حق تو اوفر بود ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۲۵

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۸ - این قصیده را قائم مقام در شکست ایران و استیلای روس از روی دل تنگی گفته است

 

... گه بلوری چند از آن جا بر سفاین حمل بندد

گه کروری چند از این جا بر هیونان بار دارد

هرچه زین اطوار دارد عاقبت چون نیک بینی ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۲۶

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۹ - قطعه

 

... دیده ای سحر که با معجزه یار آید

گر به هر سال به یک بار و به یک هفته

گل به یک بار در ایام بهار آید

طبع تو پاک بهاری است که اندردی

صد هزاران گل هر لحظه به بار آید

داد معنی به مدیح تو همی دادم ...

... دانی ای زبده احرارچه ها بر من

که همی زین فلک حادثه بار آید

من که فرسوده ایام خزانستم ...

... به دل روشنت ای روشنی دل ها

از غم دهر مبادا که غبار آید

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۲۷

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۲ - در شکست چوپان اوغلی و پیروزی ولی عهد

 

... طالع خیر الملوک و باطن خیر البشر

ناگهان از پره هامون غباری تیره خاست

کاندران شد چهره خورشید تابان مسنتر ...

... وزحدود و ناحیه مانند نار حامیه

بر حصون سامیه بارید باران شرر

تا به راهی بس دراز و پرنشیب و پرفراز ...

... در بلاد کفر و کین از آب تیغ اهل دین

از سران مشرکین نخل سنان شد بارور

دشنه ها تشنه به خون و تیغ ها شنگرف گون ...

... باز پرسیدش که چند از غازیان خواهی گزید

گفت یک تن بس ز سالاران دربار خطر

یک تن اما یک سپه در طاعت اعتاب شه ...

... گفتنش نغز و همه مغز و مفید و مختصر

این بگفت آن جا و از جا جست و از میران بار

برد با خود مهتری چونان که گفتم باهنر ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۲۸

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۳ - در شکایت از حاکم عراق

 

... برای لاشه من نیز چارپایی چست

خموش و بار کش وراهوارورام بیار

به شهر تبریز آمد شه از حدود عراق ...

... در آن مواکب اقبال و احتشام بیار

وز آن غبار که خیزد ز نعل مرکب شاه

ضیای دیده این عبد مستهام بیار ...

... و گر نثاری باید دلی که پیش تو بود

اگر نه بخشی باری به وجه وام بیار

اگر قبول نیفتد بیا و خانه طبع ...

... که باد نعمت شاهان بدو حرام بیار

و گر نیاری باری مگو ثنایی را

که این مقوله سخن را به اختتام بیار

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۲۹

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۶ - در موعظه به نایب السلطنه و نا به سامانی اوضاع آذربایجان

 

... نه خانه به ویرانه بگرفته چو آدم باش

صد بار بود کژدم نیکوتر از آن گندم

کز خوردن او گویند آواره عالم باش ...

... پس خلعت کرمنا می پوش و مکرم باش

صد معجز اگر آری تا بار به خرواری

در دست یهودی چند چون عیسی مریم باش ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۳۰

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۹ - قصیده شکوائیه از فتنه جوئی ابنای زمان و از بخت بد خود

 

... دانم که ز راه تربیت خواهد

باریک میان به سان یکرانم

نه خام و جمام و خورده و خفته ...

... من هر دو جهان بداده بگرفته

یک کف ز غبار راه سلطانم

آن یک کف اگر ز کف رود بالله ...

... داند که گریز پا نیم ورنه

هر بار چرا کند گریزانم

صد بار به بال اگر زند سنگم

زان بام بود محال طیرانم ...

... نزدیک هزار نار ونیرانم

هم باز چو بار قرب دریابم

آتش که بود شود گلستانم ...

... سیراب ز بحر جود و احسانم

زان سان که ز سر گذشت چندین بار

سیلاب سخا ز بحر طغیانم ...

... بل بین و فاش آشکار آن سانک

بارد به سر ابر فصل نیسانم

من نیز به سفره کیست کو گوید ...

... نه در غم خانمان تبریزم

نه در پی کار و بار طهرانم

ای شاه جهان بیا ترحم کن ...

... هر روز مبر به چنگ ضرغامم

هر بار مبر به کام ثعبانم

شاید که شنیده باشی از خارج ...

... وان حصه کازران و سیرانم

وان غصه کار و بار مغشوشم

وان انده خانمان ویرانم ...

... می گفتم من کهپیر کنعانم

یارب تو به فضل خویشتن باری

زین ورطه هولناک برهانم

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۳۱

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۳ - در مدح ظل السلطان علی شاه فرماید

 

نو بهارست بیا تا طرب از سر گیریم

سال نو بار غم کهنه ز دل بر گیریم

چون ربیع و رمضان هر دو به یک بار آیند

روزه گیریم ولی در مه دیگر گیریم ...

... گر به در یوزه یکی کوزه می دست دهد

بار این روزه سی روزه ز سر برگیریم

صوفیان گر همه پیرامن منبر گیرند ...

... از همه عالم امکانش برتر گیریم

آن که چون کلک گوهر بارش رفتار کند

جیب و دامان ورق پر در و گوهر گیریم ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۳۲

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۵ - قصیده ای است در شکایت از هم وطنان نادان

 

... آتش توپ و تفنگ معرکه تسکین

پس خبر آمد به بارگاه و به هر کس

واجب و لازم شد این تعنت و تهجین ...

... کافر بی دین به دست مالک سجین

نیزه سرباز و صالدات به یک بار

از دو طرف بر دو سینه آمده پرچین ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۳۳

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۷ - در زمان معزولی در شکایت از روزگار سروده

 

... و گر چون کبک کهساری ترا زخمی رسد کاری

ز شصت تیر زن باری نه دست پیرزن بینی

تو ای طوطی که در هندوستان بس دوستان داری ...

... همه گندم نما و جو فروشند ار نه یک من جو

چو بدهند از چه در دنبال آن صد بار من بینی

تو خود کوه ار شوی کاهی چو یک پر کاهشان خواهی

ببر زیشان طمع کاین کاستن از خواستن بینی

مده از عشق آخور هم چو خر تن زیر بار اندر

که بس بار محن آخر درین دار محن بینی

ز آخور دور شو گر خرشوی خرگور شو باری

که نه آب و علف خواهی و نه جل نه رسن بینی ...

... من این سرمایه را آوردم این جا و خطا کردم

تو باری پند وعبرت گیر چون بر حال من بینی

ندیدی مرمرا سی سال روز و شب درین درگه ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۳۴

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۵ - از نامه قائم مقام به فرزندش محمد

 

... منقل بگذار در شبستان

وان پرده بگوی تا به یک بار

زحمت ببرد زپیش مستان ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۳۵

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳

 

... ور هست زری به شعر بایست شمرد

وین بار گران که بستم این جان از شعر

احمال سفر به دوش خود باید برد

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۳۶

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۸

 

... زمین شد از سپیدی در سیاهی

خران بارکش را گاله بندند

به گاله بارکود از چاله بندند

به کود اندر کنند اطراف گوشن ...

... ز گل بر روی گلشن غازه بینی

برآید ابر و بارد نم به هر دشت

صبا آید به گلشن بهر گل گشت ...

... براند گاو و گوشن را کند خیش

چو فارغ گردد از شخم سه باره

به گوشن افکند تخم بهاره ...

... دروده دسته کرده کاه و دان را

به خرمن آرد آن بار گران را

به چرخ آهنینش خرد سازد ...

... جدا سازد به باد از کاه دانه

پس آن گه پر کند انبار خانه

پس آن گاهش برد در آسیایی ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۳۷

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۹

 

... بهشتی گشته در دنیا پدیدار

به هر بیننده داده بار دیدار

نه آن جنت که در عالم عیان نیست ...

... زر و سیم آرد از طهران به خروار

که لشکرها بیاراید دگر بار

حدود ملک را محروس دارد ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۳۸

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۲

 

... نشیند فرد و بنگارد وقایع

کسی را بار ندهد جز به اکراه

گریزد از مسیله گاه و بی گاه ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۳۹

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۶

 

... کز آسیب زمانه دور باشد

مبارک خاطرش مسرور باشد

نشسته شاد بر تخت همایون ...

... چو پروین گرد آن ماه دو هفته

شود رفع بلا بالمره یک بار

ز لطف قادر قیوم قهار ...

قائم مقام فراهانی
 
۱۱۰۴۰

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۷

 

... پی مقصود رفتم سوی بازار

برآوردی بشد بر خرج انبار

چه بعضی قرض و خرج دیگرم بود ...

... که زآدابش نباشی هیچ غافل

مرو چون اشتران پر بار و خاموش

برو آن روز کامد بر سرت هوش ...

قائم مقام فراهانی
 
 
۱
۵۵۰
۵۵۱
۵۵۲
۵۵۳
۵۵۴
۶۵۵