گنجور

 
۸۱

عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱ - در مدح شیخ حمیدالدین احمد واعظ

 

... تا ببینم ماه تابان را

ور تماشای خلد خواهی کرد

بطلب راه کوی جانان را

بگذر از روضه قصد جامع کن

تا ببینی ریاض رضوان را

نرمکی طره از رخش وا کن ...

عراقی
 
۸۲

عراقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - در مرثیهٔ بهاء الدین زکریا

 

... وندر اقطار ذات یافت مکین

او روان کرده سوی رضوان انس

ما ز شوقش تپان چو روح القدس ...

... دوحه روضه منور تو

رشک گلزار خلد ازهر باد

عراقی
 
۸۳

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۱

 

... باز آرزوی جان ها از راه جان درآمد

باز از رضای رضوان درهای خلد وا شد

هر روح تا به گردن در حوض کوثر آمد ...

مولانا
 
۸۴

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳۴

 

... ز غصه آجر و حجره و حصیرش

نثارش آید از رضوان جنت

کنارش گیرد آن بدر منیرش ...

... سعادت یافت آن نفس فقیرش

خجسته باد باغستان خلدش

مبارک باد آن نعم المصیرش

مولانا
 
۸۵

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴۴

 

... سرخیل عشرت ها شوی گرچه ز غم چون مو شوی

هم ملک و هم سلطان شوی هم خلد و هم رضوان شوی

هم کفر و هم ایمان شوی هم شیر و هم آهو شوی ...

مولانا
 
۸۶

مجد همگر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲

 

... کز اوست ملتمس خاطر ترا ایجاب

به خلد ننگرم ار پیش آیدم رضوان

به راه حج نروم گر نخواندم بواب ...

مجد همگر
 
۸۷

مجد همگر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶

 

... ز روی عالم خاکی غبار جهل برفت

ز حوض کوثر در خلد حور ساقی اوست

جهان فانی مملو ز ذکر باقی اوست ...

... ازین سرای که زندان جان اهل دل است

دلش گرفت و مقیم سرای رضوان شد

بدید کز رصد فرش خاک هیچ ندید ...

مجد همگر
 
۸۸

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰

 

... در خود به غلط شدم که این اوست

رضوان در خلد باز کردند

کز عطر مشام روح خوش بوست ...

سعدی
 
۸۹

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷

 

... دهان چون غنچه بگشای و چو گلبن در گلستان آی

دمادم حوریان از خلد رضوان می فرستندت

که ای حوری انسانی دمی در باغ رضوان آی

گرت اندیشه می باشد ز بدگویان بی معنی ...

سعدی
 
۹۰

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۱

 

... حرف ما را هیچ برهان گو مباش

خلد درویشان صادق خلوت است

خلد ما را هیچ رضوان گو مباش

چون نزاری هست ما خود نیستیم ...

حکیم نزاری
 
۹۱

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۹

 

... می زیبد ار ز عالم بالا کند نصیب

رضوان خلد را که بود استوار باغ

زاهد اگرچه صایم دهر ست و متقی ...

حکیم نزاری
 
۹۲

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۸

 

... پیش ما روشن کنید آیین و رسم این زمین

قابض خم خانه رهبان است یا رضوان خلد

دافع غم آب انگورست یا ماء معین ...

حکیم نزاری
 
۹۳

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷۱

 

... ایزد گل آدم را بی فایده نسرشته

بر بوی خط غلمان بر یاد خط رضوان

بنگر به لب سبزه بنشین به سر کشته

نظاره گهی دارم صحراش ریاض خلد

یک روز نمی آیی با ما سر آن پشته ...

حکیم نزاری
 
۹۴

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸۴ - رسیدن خضر خان بادلدانی، و با او چون بخت خویش با دولت جفت گشتن

 

... ولیکن نی ز رنج خویش بیش است

در انگشت برادر گر خلد خار

نه چون انگشت خویشت باشد آزار ...

... رسانیدند با صد عزت و ناز

به رضوان گاه تخت آن حور طناز

خبر دادند عاشق را نهانی ...

امیرخسرو دهلوی
 
۹۵

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰۰

 

... از رخش امروز اگر توشه شود نعمتی

بهر چه فردا به خلد منت رضوان برید

دست به دامان او نیست به بازوی کس ...

امیرخسرو دهلوی
 
۹۶

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١۵١ - ایضاً له

 

بیا تا عشرت آبادی چو خلد جاودان بینی

چه خلد جاودان کین را بسی خوشتر از آن بینی

خرد نپسندد ار خواند کسی خلدش ز بهر آنک

که تا گشتست این پیدا ز شرم آنرا نهان بینی

یکی هم میتوانش گفت خلد از روی اینمعنی

که چون رضوان درو عاقل فراوان باغبان بینی

نباشد در جهان چندان شگفت ار باغ بیند کس ...

ابن یمین
 
۹۷

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳

 

... آنجا که وصل اوست چه محراب و چه کنشت

جانها فدای دوست که رضوان بباغ خلد

طوبی براستی چو سهی سرو او نکشت ...

ابن یمین
 
۹۸

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۷

 

... و ز هجر او قرار ز دلها رمیده بود

بر صورتیکه دیده رضوان بباغ خلد

حوری نظیر آن بت زیبا ندیده بود ...

ابن یمین
 
۹۹

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۴

 

... معتکف آستان حلقه خدمت بگوش

از سر کویت سوی خلد برین نگذرم

ور بطلب آیدم از بر رضوان سروش

ایدل اگر بایدت مرتبه عاشقی ...

ابن یمین
 
۱۰۰

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۵١

 

... هست چون باغ ارم از گلرخان سرو قد

هست چون خلد برین از دلبران سیمبر

مجلسی زینسان و صاحب مجلسی زآنسان که اوست

هر که بیند روضه رضوانش آید در نظر

ابن یمین
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۱۲