چه افتری چه محال است این دروغ گفت
که شد فرشته عرشی و فرش خاکی جفت
هزار گنج معانی شد آشکار گر او
ز روی صورت در کنج خاک رخ بنهفت
ز منبع حکم الماس نطق دربارش
ز بس که از ره تحقیق در معنی سفت
ز مسند شرف الفاظ گوهرافشانش
ز بس که از سر تدقیق سر حکمت گفت
ملول گشت و غمی و رخ از جهان برتافت
برفت و خلوت کر و بیان گزید و بخفت
خدای داند کز بوستان حکمت و فضل
چنو نهال نرست و چنو گلی نشکفت
ز تیغ ملت اسلام زنگ شرک ببرد
ز روی عالم خاکی غبار جهل برفت
ز حوض کوثر در خلد حور ساقی اوست
جهان فانی مملو ز ذکر باقی اوست
چه حکم بود که تقدیر لایزالی کرد
که با بهین بشر دهر بدسگالی کرد
فتاد اختر افضال در حبوط وبال
مه تمام سپهر هدی هلالی کرد
زمانه آتش غم در دل معانی زد
سپهر خاک فنا بر سر معالی کرد
ز سهم واقعه نه روز آنچنان نالید
که زاد سروش از فرط نالی کرد
ستون سروش از رنج چون نهالی شد
چنانکه میل ز مسند سوی نهالی کرد
لقای حق چو به چشم خرد معاینه دید
سرای خاک ز مهمان پاک خالی کرد
سرش ز دست اجل گرچه زیر پای آمد
خدای مرتبتش چون سپهر عالی کرد
به روز مه شده طی بی زماه حجه تمام
به سال هجره خی و عین وبی به دار سلام
دریغ قصر مشید هدی که ویران شد
دریغ تخت سلیمان که بی سلیمان شد
دریغ و درد که خورشید نورگستر فضل
به زیر سایه این خاک تیره پنهان شد
وجود پاکش جان جهان فانی بود
کجا بماند باقی جهان چو بی جان شد
زلال خضر فروشد به خاک و روشن گشت
که خاک تیره بغداد آب حیوان شد
تن شریفش اگر در حضیض ایوان خفت
همای اوج عزیزش بر اوج کیوان شد
ازین سرای که زندان جان اهل دل است
دلش گرفت و مقیم سرای رضوان شد
بدید کز رصد فرش خاک هیچ ندید
به نور جان به سر سر عرش رحمان شد
به اعتقاد سپهر برین مریدش بود
به استفادت برجیس مستفیدش بود
کجا شد آنکه بدو بد قوام حکمت و شرع
که شد گسسته به مرگش نظام حکمت و شرع
کجا شد آنکه به کلک و بنان گوهربار
نگاهداشت عنان و زمام حکمت و شرع
کجا دهند ازین پس نشان فطنت و فضل
کجا برند دگربار نام حکمت و شرع
تمام بود در او اعتقاد و دین درست
شکسته شد پس ازو احترام حکمت و شرع
سپهر بود در این دور یار ملت و دین
زمانه بود در آن عهد رام حکمت و شرع
ز شرع و حکمت بس کن که شد به کام جهان
خوش آن زمان که جهان بد به کام حکمت و شرع
ز بحر لطف و معانی دو صد هزاران در
یتیم ماند به فوت امام حکمت و شرع
ملک به مرقد پاکش به خاکبوسی شد
کبود جامه به سوک نصیر طوسی شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به غم و اندوه از دست دادن امام و پیشوای بزرگ، دربردارنده مضامین عمیق فلسفی و مذهبی است. شاعر از مقام والای او، که فرشتهای عرشی با ویژگیهای انسانی بود، سخن میگوید و از اینکه چگونه علم و فضل او در دنیا پنهان مانده است، ابراز تاسف میکند. او تاکید میکند که فقدان چنین شخصیت بزرگی باعث تزلزل در نظام حکمت و شرع شده و جهل در دنیا گسترش یافته است. شاعر سعی دارد تا با تصویرسازیهای زیبا از مقام معنوی و علمی او، نشان دهد که فقدان او چه تأثیری بر جامعه داشته است، و چقدر نیازمند وجود چنین رهبری هستیم که نسبت به علم و دین متعهد باشد. در پایان، او از مصیبت مرگ او و دریغ از نام و یاد او سخن میگوید و به سوگ برمیخیزد.
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که چگونه چیز غیرممکنی میتواند به واقعیتی باورنکردنی تبدیل شود. دروغی که به طور غیرمحتملی موجب ایجاد یک همپوشانی بین موجودات آسمانی و زمینی شده است، به تصویر کشیده میشود. به عبارت دیگر، این عبارت به شدت از حیرت و شگفتی نسبت به چنین تحولی صحبت میکند.
هوش مصنوعی: هر چه معانی عمیق و ارزشمند وجود دارد، به وضوح نمایان میشود، اگر او (انسان یا یک روح) از روی ظواهر و ظاهرسازیها خارج شده و در دل زمین و در زیر خاک نیز چهرهاش را نشان دهد.
هوش مصنوعی: از آنجا که حقیقت را بهخوبی جستجو کردم، سخنهایش پر از ارزش و معنا شدهاند.
هوش مصنوعی: از جایگاه والای کلام او، که پر از درخشش و ارزش است، به خاطر دقت او در بیان حکمت و اندیشههای عمیقش، به خوبی میتوان فهمید که سخنانش چقدر گرانبها و حکمتآمیز هستند.
هوش مصنوعی: او از دنیا ناامید و غمگین شد و روی از آن برگرداند. به تنهایی رفت و به سکوت پناه برد و آرام گرفت.
هوش مصنوعی: خدا میداند که از باغ دانش و فضیلت، چه نهالی رشد نکرده و چه گلی شکوفا نشده است.
هوش مصنوعی: تیغ ملت اسلام با شدت و قدرت، زنگار شرک را از روی زمین زدود و غبار نادانی را نیز ریشهکن کرد.
هوش مصنوعی: از چشمه کوثر در بهشت حوری، ساقی ابدی هست. دنیاهای زودگذر پر از یاد اوست که باقی و جاودانه است.
هوش مصنوعی: تقدیر ابدی چه حکمتی دارد که با بهترین انسانها در این دنیا بدی و سختی میکند؟
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف یک ستاره یا اختر خاص میپردازد که به عنوان نماد فضیلت و خیر و خوبی در آسمان قرار دارد. این ستاره در مسیر خودش، میتواند باعث روشنایی و هدایت دیگران شود و برای افرادی که به آن نگاه میکنند، حس آرامش و امید ایجاد کند. همچنین، به بیان زیباییهای طبیعی و نقش آنها در زندگی انسانها اشاره شده است.
هوش مصنوعی: دنیا غم را در دل معانی روشن کرد و آسمان، گرد و غبار نابودی را بر سر هنرها و فضیلتها نشاند.
هوش مصنوعی: از شدت فاجعه و واقعهای که رخ داد، آنقدر ناله و فغان سر داد که حتی سروش (فرشته) نیز به خاطر شدت این نالهها به گریه افتاد.
هوش مصنوعی: ستون سروش به خاطر رنج و سختیها، مانند نهالی جوان و آسیبپذیر شده است، به طوری که تمایل دارد از جایگاه خود به سوی آن نهال برود.
هوش مصنوعی: زمانی که انسان به شناخت عمیق حقیقت و خداوند برسد، متوجه میشود که دنیا و زندگی مادی در نظر او کماهمیت و بیارزش میشود، به طوری که از این دنیای فانی و موقتی دست برمیدارد و به سوی حقیقت معنوی رهنمون میشود.
هوش مصنوعی: اگرچه سرش بر اثر سرنوشت به زیر پا افتاد، ولی مقام والای او را خداوند چون آسمانی بلند نشان داد.
هوش مصنوعی: در روزی که ماه به کمال میرسد، در حالی که سال هجرت در دویست و نود و هفت سال است، به درودی با سلام و خوشامد گفتن میپردازند.
هوش مصنوعی: متأسفم که قصر زیبای مشید نابود شد و همچنین برای تخت سلیمان که بدون خود سلیمان ارزشش را از دست داد.
هوش مصنوعی: متأسفانه، نور و فضیلت خورشید در زیر سایه این زمین تاریک پنهان شده و این موضوع حسرتانگیز و دردناک است.
هوش مصنوعی: وجود پاک او جان هر چیز فانی است. وقتی که این وجود پاک از میان برود، دیگر چیزی از جهان باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: آب زلال و شفاف خضر، به خاک فروخته میشود و این باعث میشود که خاک سیاه بغداد، به آب حیات تبدیل شود.
هوش مصنوعی: اگرچه تن باعزت او در پایینترین نقطه و در کنار دیوار آرمیده باشد، ولی مقام و شان او در آسمانها و بلندای کیوان (سیاره زحل) برقرار است.
هوش مصنوعی: از این مکان که برای روحهای شاد و اهل دل، همچون زندانی است، دلش تنگ شد و به اقامتگاه بهشت رفت.
هوش مصنوعی: دیده است که از نگاه به زمین، هیچ نوری نمیبیند و به واسطه روشنایی روح، به عرش رحمان (خداوند) صعود کرده است.
هوش مصنوعی: به نظر سپهر، این شخص به عنوان یک پیرو شناخته میشود و از موفقیتهای برجیس، بهرهمند شده است.
هوش مصنوعی: کجاست آنکه با وجود او، اصول حکمت و دین استوار بود؟ حالا که او از دنیا رفته، نظم و ترتیب حکمت و دین از هم گسسته شده است.
هوش مصنوعی: کجاست کسی که با قلم و دستش، امور حکمت و قوانین را به خوبی مدیریت کرد و آنها را به راه درست هدایت نمود؟
هوش مصنوعی: کجا میتوان نشانههای نبوغ و دانش را پیدا کرد و نام حکمت و قانون را دوباره کجا میتوان شنید؟
هوش مصنوعی: تمام اعتقادات و ایمانها تحت تأثیر او دچار تردید و زوال شد، و به دنبال آن، احترام به عقل و اصول دینی نیز آسیب دید.
هوش مصنوعی: در این زمان، آسمان یا بخت یاری برای ملت و مذهب بود و در آن دوران، دانش و قوانین به خوبی اجرا میشدند.
هوش مصنوعی: دیگر از قوانین شرع و علم دست بردار، زیرا زمانی که دنیا به خوشی خودش میرسد، آن زمان است که حکمت و قوانین شرع به نفع دنیا نیستند.
هوش مصنوعی: از دریای محبت و معانی، دو صد هزار نکته نادیده و بیسرپرست باقی ماندهاند، به خاطر از دست رفتن پیشوای حکمت و قوانین.
هوش مصنوعی: ملک به آرامگاه مقدس او رفت و به خاک آنجا بوسه زد و لباسش به خاطر غم نصیر طوسی رنگ آبی و کبود به خود گرفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.