گنجور

 
۹۵۴۱

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۵۷

 

... ولی به گوش من این نغمه ها ترانۀ تست

بگیر داد من از چرخ پیر و بیدادش

مگر نه شیر فلک رام تازیانۀ تست ...

غروی اصفهانی
 
۹۵۴۲

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۶۵

 

... زهره نغمه زد آزادد مشتری دل از کف داد

از پی مبارک باد چرخ در صدا آمد

شد جوان زندانی بر سریر سلطانی ...

غروی اصفهانی
 
۹۵۴۳

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴

 

... هر آنچه می کند به من نگار ماهروی من

نه چرخ کجروش نه طالع و ستاره می کند

شب است روز تار من ز درد بی شمار من ...

غروی اصفهانی
 
۹۵۴۴

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۶

 

... خصوصا چون کنم باد از دهان پر ز قند تو

اگر بر چرخ اطلس برکشم دیبای مدحت را

بسی کوته بود بر سرو بالای بلند تو ...

غروی اصفهانی
 
۹۵۴۵

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷

 

... تو ز سیمین ساقها سیمین تری

با قد و بالایش ای چرخ بلند

از زمین پست هم پایین تری ...

غروی اصفهانی
 
۹۵۴۶

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۴ - نکنم اگر چاره

 

... نه چو وامقی همچون من گیتی دیده است

نه نشان دهد چرخ چو تو عذرایی را

همه جا غم عشق تو رفت و باز آمد ...

عارف قزوینی
 
۹۵۴۷

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۱۰ - از خون جوانان وطن لاله دمیده

 

... دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد

چه کج رفتاری ای چرخ چه بد کرداری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ نه دین داری نه آیین داری ای چرخ

از خون جوانان وطن لاله دمیده ...

... گل نیز چو من در غمشان جامه دریده

چه کج رفتاری ای چرخ چه بد کرداری ای چرخ

خوابند وکیلان و خرابند وزیران ...

... یا رب بستان داد فقیران ز امیران

چه کج رفتاری ای چرخ چه بد کرداری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ نه دین داری نه آیین داری ای چرخ

از اشک همه روی زمین زیر و زبر کن ...

... اندر جلو تیر عدو سینه سپر کن

چه کج رفتاری ای چرخ چه بد کرداری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ نه دین داری نه آیین داری ای چرخ

از دست عدو نالۀ من از سر درد است ...

... مردی اگرت هست کنون وقت نبرد است

چه کج رفتاری ای چرخ چه بد کرداری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ نه دین داری نه آیین داری ای چرخ

عارف ز ازل تکیه بر ایام نداده ست ...

... صد زندگی ننگ به یک نام نداده ست

چه کج رفتاری ای چرخ چه بد کرداری ای چرخ

سر کین داری ای چرخ نه دین داری نه آیین داری ای چرخ

عارف قزوینی
 
۹۵۴۸

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۱۱ - باد فرح‌بخش بهاری

 

... بود چو از خودسری

پنجۀ شاهین چرخ

بی درنگ ...

عارف قزوینی
 
۹۵۴۹

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۱۳ - گریه را به مستی ...

 

... از چه روی چون ارغنون ننالم

از جفایت ای چرخ دون ننالم

چون نگیرم از درد چون ننالم ...

عارف قزوینی
 
۹۵۵۰

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۱۶ - چه شورها

 

... سکون ز بیستون شد چو قصر کن فیکون شد

صدای شیون شیرین به چرخ بوقلمون شد

به چرخ بوقلمون شد به چرخ بوقلمون شد به چرخ بوقلمون شد

شه زنان به سرزنان و موکنان ...

عارف قزوینی
 
۹۵۵۱

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۲۵ - گریه کن

 

... آنچه بد که آن به ما نکردند

چرخ حیله گر زین دو بی پدر

ناخلف پسر زیر قبۀ قمر ندارد ...

عارف قزوینی
 
۹۵۵۲

عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۳۳

 

... شمعی و شهدی اندر اطاقی

چرخ پرکین دهر پر شور هرگز ندارد

جز دو رنگی و رسم نفاقی ...

... در جهان بر زنم احتراقی

چرخ گردون دور وارون هرگز ندارد

بهر آزادگان جز نفاقی ...

عارف قزوینی
 
۹۵۵۳

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۱۵ - عوض اشک

 

... مشک آمیز شد و غالیه گون می آید

عارف از دست تو با چرخ فلک در جنگست

که نفاق از فلک بوقلمون می آید

عارف قزوینی
 
۹۵۵۴

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۱۷ - مراد دل

 

گر مراد دل خود حاصل از اختر نکنم

آسمان ناکسم ار چرخ تو چنبر نکنم

مادر دهر اگر مثل تو دختر زاید ...

عارف قزوینی
 
۹۵۵۵

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۲۰ - مرگ دوست

 

... وحید عصر خودی عارفا بدان امروز

که از برای تو در زیر چرخ ثانی نیست

عارف قزوینی
 
۹۵۵۶

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۲۵ - دست به دامان!

 

... باده سازد جهان نمایانش

ساغر می به گردش آر که چرخ

نیست مستحکم عهد و پیمانش

عارف قزوینی
 
۹۵۵۷

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۴۹ - خوش آن زمان

 

... بنای کاخ تمدن به باد می دادم

اگر به دست من ای چرخ اعتباری بود

کشیده بار فراق تو بارها این بار ...

عارف قزوینی
 
۹۵۵۸

عارف قزوینی » دیوان اشعار » غزل‌ها » شمارهٔ ۶۳ - رؤیای راحتی

 

... جز طره پریش تو و روزگار خویش

ز اوضاع چرخ درهم و برهم ندیده ام

جز جام می که عقده گشای غم است و بس ...

عارف قزوینی
 
۹۵۵۹

عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبه‌ها) » شمارهٔ ۶ - قصیدهٔ علی‌جان

 

... راستی این راستان به دهر نبینند

راستی از چرخ کج مدار علی جان

مملکت اشرافی و من و تو به ذلت ...

... می گذرد روز روزه دار علی جان

چرخ امانم نداد چند صباحی

گیرم یک گوشه ای قرار علی جان ...

... هیز طبیعت محیط فاسد و مسموم

بشکند این چرخ کهنه کار علی جان

چشم سیاهی کند تپد دل من از ...

... گر فتدم فرصتی به دست برآرم

از فلک و چرخ دون دمار علی جان

گر تو و من متفق شویم عدو را ...

عارف قزوینی
 
۹۵۶۰

عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۳ - رونوشت از خط زیبای عارف که در آن تاریخ نوشته

 

... گر نکنی خم پی تعلیم پشت

چرخ کند خم کمرت را به مشت

ملتی از دانش اگر ماند دور ...

عارف قزوینی
 
 
۱
۴۷۶
۴۷۷
۴۷۸
۴۷۹
۴۸۰
۴۹۲