گنجور

 
۹۰۴۱

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۱ - شرح حال

 

آه آه از جور چرخ چنبری

داد داد از دست ظلم روزگار ...

... حاش لله نیست از کس شکوه ام

جز ز بخت خویش و چرخ کجمدار

نه مرا در کیسه باشد سیم و زر ...

ترکی شیرازی
 
۹۰۴۲

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعه‌ها و تک‌بیتی‌ها » شمارهٔ ۸۴ - درد غربت

 

بی کس و بیچاره ام در خاک غربت کرد چرخ

آه آه از درد غربتف داد داد از بی کسی ...

ترکی شیرازی
 
۹۰۴۳

صامت بروجردی » افتتاح ریاض الشهاده (دیوان صامت) » شمارهٔ ۱ - بحر طویل

 

... بند هشتم

ماند یک دختر نیک اختر روشن گهر از بعد پیمبر به جهان زار ز درد و غم عظمای پدر در الم ماتم و او را بصر از خون جگر آمده گلگون کفن ختم رسل بود تر از غسل که آتش به در خانه اش افروخته گشت و دلش از محنت این جرات و این ظلم و جفاسوخته گردید وبه پهلوش رسید از لگد و ضرب در زحمت و آسیب که شد محسن ششماهه او سقط و به پیش نظر شوهرش آن شاه که می بود یدالله ز سیلی شده نیلی رخ آن بی کس مظلومه معصومه صدیقه محزونه افسرده غمدیده و تا بود مکانش به جهان روز و شبان گریه کنان اشک فشان بود ز هجران پدر زار چو مرغی که ز گلشن به قفس گشته گرفتار کشیدی ز درون آه شرر بارو شد از گوشه بیت الحزنش ناله چو یعقوب سوی گنبد دوار چو شب در نظرش روز جهان تار شد از کثرت فریاد و فغانش جگر اهل مدینه همگی خون و زن و مرد به تنگ آمده از ناله آن مرغ شب آهنگ و نمی کرد اثر بر دل آنان که نمودند زوی غصب فدک دست وی از زحمت دستاس به دنیای دنی بود به خون غرقه و مجروح ز بعد از پدر خود دو مه و نیم در این وادی غمناک دلی داشت ز غم چاک و همی ریختی از دوری روی شه لولاک به همراه حسین و حسن خویش به سر خاک و زدی شعله ز آه جگر سوخته در خرمن افلاک و کسی در برخ وی ز تسلی نگشود و نظریسوی جنابش به محبت ننمود و به هوای رخ زیبای پدر عاقبت الامر از این غمکده زندان به سوی خلد خرامیده به زخم دل احباب تمامی نیک غصه بپاشید و وصیت به علی کرد که شب دفن کند پیکر او را که نیایند پی دفن و نمازش برو ای چرخ جفاپیشه که اف بر تو و تا چند پسندی به رسول عرب و عترت و والاد وی از سنگدلی این همه جور و جفا را

بند نهم ...

صامت بروجردی
 
۹۰۴۴

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۳ - در نصیحت و وقایع سر مسلم(ع)

 

... تعلق را بنه از دست و عریان شو که عریانی

مکان دادست در چرخ چهارم مهر و رخشانرا

ز خورد و خواب نتوان بر بهایم تری بر حستن ...

صامت بروجردی
 
۹۰۴۵

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح حضرت امام موسی کاظم(ع)

 

... استماع لاتخف از خوف اژدر می کند

این همان موسی است کز یک حمله شیر چرخ را

از دم سبابه چون جوزا دو پیکر می کند ...

صامت بروجردی
 
۹۰۴۶

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - در مدح یعسوب الدین حضرت امیرالمومنین(ع)

 

... در قیامت قاسم فردوس و نیرانش کنند

چرخ اگر باشد نباشد خم چه در تعظیم او

طوق لعنت در گلو مانند شیطانش کنند ...

صامت بروجردی
 
۹۰۴۷

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - در مدح شاه اولیاء علی مرتضی(ع)

 

... لب گشایند به شکر نعم رب معید

تا بود مرکز مهر فلکی چرخ اثیر

تا کند مطربی عالم علوی ناهید ...

صامت بروجردی
 
۹۰۴۸

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - در مدح خامس آل عبا حضرت ابی عبدالله (ارواحنا فداه)

 

... حزب اللهی که آمد اندر سپهر تعظیم

چرخ فلک خیامش خیل ملک جنودش

باب الله کهی باشد جبریل را در او راه ...

صامت بروجردی
 
۹۰۴۹

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح قاتل کفار وصی احمد مختار است

 

... اگر در گردش لیل و نهار او نهی فرماید

کلید روز و شب را گم کند این چرخ مینایی

اگر دربانش از شاهان نماید منع فیروزی ...

صامت بروجردی
 
۹۰۵۰

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۶ - روایت معراج

 

... چه گویم آنکه شه دین چگونه کرد نماز

چسان نماز که از کربلا به چرخ اثیر

بلند بود ز تکبیر خصم غرش تیر ...

صامت بروجردی
 
۹۰۵۱

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۵ - اسلام آوردن زلیخا

 

... کرده خلقت تا خدای ذوالجلال

تا قیامت می نجوید چرخ پیر

جز علی اکبر برای وی نظیر ...

صامت بروجردی
 
۹۰۵۲

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۵ - ورود سر مطهر به دیر راهب

 

... زیر سم اسب جسمم پایمال

در کف دشمن ز دور چرخ پیر

شد حریم من اسیر و دستگیر ...

صامت بروجردی
 
۹۰۵۳

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۶ - در شکایت از سپهر و گریز به مصیبت

 

حسد چرخ نگر رونق دین بر شکند

جبهه انور زیبای پیمبر شکند ...

صامت بروجردی
 
۹۰۵۴

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۹ - در مصیبت عاشورا

 

... چادر عصمت چو بردند از سر زینب فکند

شب کلاه خسروی در چرخ از سر آفتاب

سر برهنه دید زینب را چو در بزم یزید ...

صامت بروجردی
 
۹۰۵۵

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۱۳ - وداع حضرت زینب(ع)

 

... مرا بدین بود کنم عروسی برای قاسم بدیده بوسی

ز جور این چرخ آبنوسی عجب عجب کامیاب رفتم

چون شد گل روی اکبر من ز جور گلچین خزان به گلشن ...

صامت بروجردی
 
۹۰۵۶

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۳۱ - ورود آل عصمت به زمین کربلا

 

... چشم د لب تشنه چو بر ماریه افتاد

از آه دل سوخته بر چرخ شرر زد

زینب چو سوی لشگر عدوان نظر انداخت ...

صامت بروجردی
 
۹۰۵۷

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۴۶ - همچنین مرثیه

 

تنی که داد به آغوش جا رسول امینش

به خاک کرب و بلا چرخ سفله داد مکینش

ز بعد کشتن اکبر گذشت از سر دنیا ...

صامت بروجردی
 
۹۰۵۸

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۵۴ - مصیبت صدیقه کبری (سلام الله علیها)

 

چو نشد جناب زهرا از دور چرخ اختر

قلب شکسته وی بعد پدر مکدر ...

صامت بروجردی
 
۹۰۵۹

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۷۴ - استغاثه امام(ع) در روز عاشورا

 

... گشت بانک کوس و نای نی در آن صحرا بلند

از غم مظلومی فرزند پیغمبر به چرخ

بود افغان و خروش از کافر و ترسا بلند ...

صامت بروجردی
 
۹۰۶۰

صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۷۶ - مرثیهٔ دیگر

 

ز بس که چرخ جفا کار و زشت کردار است

همیشه دشمن یار و معین اغیار است ...

صامت بروجردی
 
 
۱
۴۵۱
۴۵۲
۴۵۳
۴۵۴
۴۵۵
۴۹۲