شاهنشهی که پوشید پیرایه از وجودش
بر قدخود ز هستی کونین و هر چه بودش
حزب اللهی که آمد اندر سپهر تعظیم
چرخ فلک خیامش خیل ملک جنودش
باب الله کهی باشد جبریل را در او راه
هم باعث هبوطش هم مایه صعودش
ثار اللهی که چون زد بر سر گل شهادت
خود خونبهای خونش شد خالق و دودش
وجه اللهی که او را از کثرت محبت
اندر حسین منی ختم رسل ستودش
روح اللهی که کردند این روسیاه امت
ظلمی بر او که عیسی نادیده از یهودش
گر عرش را نمیکرد قنداقهاش مزین
اینسان به سرفرازی کی تبه میفزودش
از بس وسیع باشد دریای رحمت او
غواص فهم مشکل پیدا کند حدودش
خاکی که آورد باد از کوی زائرانش
کحل الجواهر است آن باید بده سودش
از فیض تربت اوست فرش ار به عرش نازد
ورنه چه سربلندی زین مشت خاک بودش
جنات قرب عدنش گردد اگر میسر
کس را چه احتیاجست بر جنت و خلودش
هستند ریزهخوارش در طرف خوان نعمت
شیث و شعیب و شعیا الیاس و خضر و هوددش
دوران سفله پرور با آن عزیز داور
پیمان دوستی بست اما شکست زودش
شاه شهید را بود دایم پی شکستن
تا آن زمان که آورد در کربلا فرودش
کوفی به میهمانی او را طلب نمودند
لب تشنه سربریدند آن فرقه عنودش
گیرم تمام عالم دریای آب میبود
جز العطش در آن دشت بهر حسین چه بودش
آن ظالمی که میکرد دعوی دین ندانم
پس چون عمود دین را میزد بسر عمودش
پرواز حق نکردند وز سنگ کین شکستند
آن جبهه را که میبود در خاک در سجودش
هنگام دادن جان هر چند العطش کرد
یک تن خداپرستی فریادرسنبودش
جای کفن ز جسمش از بعد قتل بردند
آن جامه را که زهرا تابید تار و پودش
بر خیمه وی افکند شمر شریر آتش
آنان که تیره و تار شد نه فلک ز دودش
انگشتری وانگشت بر بجدل لعین داد
محروم تا نگردد آن بیحیا ز جودش
آن شب که شد سرش را جا در تنور خولی
زهرا به عرش میرفت فریاد روی رودش
زینب که از جلالت محسود عالمی بود
بر کوفه تیر طعنه از دل زدی حسودش
گر کوفه بود یا شام هر روز صبح تا شام
چون عندلیب میبود نام حسین سرودش
با آن همه محبت کو با سکینهاش بود
چون بود اگر که میدید آن عارض کبودش
شاهی که بهر حرمت نهی شراب میکرد
در بزم شرب دادند اهل زنا ورودش
فردا که نزد داور دعوی برد به محشر
لعل لب پر از خون کافی است بر شهودش
از دور زندگانی (صامت) ندید کامی
کاین ماتم دمادم سیر از جهان نمودش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف شخصیت امام حسین (ع) و وقایع عاشورا میپردازد. او از عظمت و مقام رفیع حسین به عنوان "شاه شهید" و "وجه الله" یاد میکند و اشاره دارد که حسین با قربانی کردن جان خود، رسالت و انسانیت را نجات داد.
شاعر به ظلمهایی که به حسین و یارانش در کربلا روا داشته شد، میپردازد و از موانع و ستمگران عصر او سخن میگوید. او به تمثیلهایی از رحمت و بخشش خداوند اشاره میکند و میگوید که با این رحمت، همه انسانها به نوعی در مدیون حسین هستند، حتی پیامبران.
وی همچنین به سرنوشت غمانگیز حسین بعد از شهادتش و تازیانههای دشمنان اشاره دارد و از عاطفه عمیق زینب (س) به عنوان خواهر حسین یاد میکند که پس از واقعه عاشورا در غم او میسوزد. در نهایت، شاعر از ظلم و بیعدالتیها در آن زمان سخن میگوید و به معنای زندگی و مرگ حسین در راستای حق و فلسفه شهادت میپردازد.
هوش مصنوعی: پادشاهی که زیبایی و جلال او از وجودش ناشی میشود و به خاطر قامتش از همه موجودات و آنچه که هست، فراتر است.
هوش مصنوعی: حزب اللهی که به میدان آمده، در آسمان به احترام درازای زندگی و عظمت خودش، مانند گردونهای از ملکوت و فرشتگان است.
هوش مصنوعی: درِ ورود به حقیقت الهی چه زمانی برای جبرئیل باز خواهد بود، که هم موجب نزول او شود و هم زمینهساز صعودش باشد؟
هوش مصنوعی: خون الگو و نشانهای از عشق و شهادت است که وقتی بر سر گلهای عاشقانه جاری میشود، خالق و اصل و نسب آن را به یاد میآورد و نشانهای از وجودش بر جای میگذارد.
هوش مصنوعی: محبت و عشق خداوندی که در عشق به حسین به کمال رسیده است، به قدری بینظیر است که پیامبر خاتم نیز او را ستایش میکند.
هوش مصنوعی: روح اللهی که در آن ظلم و ستم بر این مردم سیاهدل صورت گرفته، مانند عیسی است که به دست یهود مورد بیاحترامی قرار گرفت.
هوش مصنوعی: اگر آسمان با این زیبایی و شکوهی که دارد، زینت نمییافت، آیا کسی میتوانست به آن عظمت و جلال افزوده باشد؟
هوش مصنوعی: به قدری دریای رحمت او وسیع و عمیق است که حتی عالمان و متفکران نیز نمیتوانند به آسانی درک کنند که مرزهای آن کجاست.
هوش مصنوعی: خاکی که باد از محل زائران به همراه میآورد، همانند کحل و جواهرات گرانبهاست و این خاک باید ارزش و فایدهاش را بدهد.
هوش مصنوعی: اگر فرش به آسمان بالیده و افتخار میکند، این به خاطر برکتی است که از خاک او به آن رسیده است. در غیر این صورت، چه ارزشی میتواند داشته باشد که تنها از یک مشت خاک باشد؟
هوش مصنوعی: اگر کسی به مقام نزدیکترین به خداوند برسد، دیگر نیازی به بهشت و جاودانگی آن ندارد.
هوش مصنوعی: در کنار سفرهی نعمت، افرادی هستند که بهطور مداوم از آن بهرهبرداری میکنند و در واقع در جستجوی خوشی و بهرهوری از نعمتها و موهبتهای الهی هستند. این افراد میتوانند به شخصیتهای معروف و مذهبی اشاره داشته باشند که هر کدام در تاریخ و فرهنگ ما جایگاه ویژهای دارند.
هوش مصنوعی: در دوران حاکمیت افرادی ناکارآمد، کسی که مقام و احترام زیادی داشت، رابطه دوستی با آنها برقرار کرد، اما این دوستی خیلی زود به پایان رسید و شکست خورد.
هوش مصنوعی: شاه شهید همیشه به دنبال راهی بود تا شکسته شود، تا زمانی که در کربلا به زمین افتاد.
هوش مصنوعی: در یک میهمانی، عدهای به کوفی دعوت کردند، اما آنها با بیرحمی و خشونت، او را در حالی که تشنه بود، به قتل رساندند.
هوش مصنوعی: حتی اگر تمام جهان هم پر از آب بود، اما تشنگی در آن دشت برای حسین چه معنی داشت؟
هوش مصنوعی: ظالمی که خود را دیندار معرفی میکرد، وقتی که پایههای ایمان را زیر سؤال میبرد، در حقیقت به خود نیز آسیب میزد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر اشاره به نوعی تضاد و دگرگونی دارد. او میگوید که عدهای قادر به پرواز و رشد نبودند و به جبههای که به خاک افتاده و در حال سجده بوده، آسیب رساندهاند. به نوعی، این بیت بیانگر ناتوانی و کینتوزی افرادی است که جلوی دستاوردهای بزرگ و رو به جلو را میگیرند و بر افسوس زمینگیر کردن جایگاههای رفیع تأکید میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که فردی در حال از دست دادن جانش بود و حتی به شدت تشنه بود، هیچ کس به فریاد او نرسید تا به او کمک کند.
هوش مصنوعی: پس از قتل او، آن لباس را که زهرا به آن میبالید، به عنوان کفن از جسمش برداشتند.
هوش مصنوعی: شمر بدذات آتش را بر چادر او افکند و باعث شد که کسانی که دلهای سیاه و غمگینی دارند، به خاطر دود آن آتش تاریک و غمگین شوند، بهگونهای که آسمان نیز از این دود سیاه تحتالشعاع قرار گرفت.
هوش مصنوعی: محروم، انگشتری به دست و انگشت را بر دستان زشت و ناپاک گذاشت تا آن فرد بیشرم و بیحیا تحت تأثیر بخشش و سخاوتش قرار نگیرد و از رفتار ناپسندش دور شود.
هوش مصنوعی: آن شبی که سر امام حسین در تنور خولی قرار گرفت، فریادی از زمین به آسمان بلند شد و به عرش رسید.
هوش مصنوعی: زینب که به خاطر عظمت و مقامش باعث حسادت دیگران شده بود، در کوفه با کلامی تند و گزنده به حسودانش پاسخ داد.
هوش مصنوعی: اگر در کوفه یا شام بود، هر روز از صبح تا شام همچون بلبل، نام حسین را به زیبایی میخواند.
هوش مصنوعی: اگر او با تمام محبتش در کنار سکینهاش بود، حال او چه حالی داشت اگر آن چهرهی کبودش را میدید؟
هوش مصنوعی: فردی که به خاطر احترام و ارادت، در میانه بزم شراب مینوشید، حالا با اهل فساد و زنا از در وارد میشود.
هوش مصنوعی: فردا که به پیشگاه داور بروی و در مورد حقایق و دعاوی صحبت کنی، خونین بودن لبانت که از درد و رنجی که کشیدهای برآمده، برای شهادت بر تمام بیعدالتیها و حقایقی که تجربه کردهای، کافی است.
هوش مصنوعی: از دور، زندگی را بدون شادی و خوشی نگریسته و ندیده است، زیرا این اندوه دائمی او را به دنیای دیگر میکشاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.