گنجور

 
۶۷۰۱

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱

 

... هزار سازد عود و شکوفه سوزد عود

شقیق نعمان از داغ لاله چون ستیان

رود در آتش سوزان همی بکیش هنود ...

ادیب الممالک
 
۶۷۰۲

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۲

 

... بساختند ز بید و اراک و عرعر و عید

همی بریزد باران به لاله پنداری

مسیحی است و بمعمودیه کند تعمید ...

... کسی تواند گفتن که لشکر دی ماه

دگر تواند گشتن بلاله زار برید

مگر ندیدی بردی بتاخت فروردین ...

... حلل به پیکر آراسته حلی در جید

دوباره لاله رخان بر فراز شاخه گل

لباس عزت پوشیده از پس تجرید ...

... ز تیغ تیز بگردن همی کنی تقلید

بشاخ لاله چو شد مظهر لطافت تو

هوا ببارد در نوبهار در نضید ...

ادیب الممالک
 
۶۷۰۳

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۴

 

... یا چو ارژنگ که آراست بچین مانی

از گل و لاله پر از نقش و نگار آید

یا چو ترکی که قدش سرو و لبش غنچه ...

ادیب الممالک
 
۶۷۰۴

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۵

 

... سبزه تر فرش نو بخاک بگسترد

لاله همه ناف خود بنافه بیاکند

ترکی از شاهدان خطه بابل ...

ادیب الممالک
 
۶۷۰۵

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۸

 

... فرشته ایست موکل در این سرا که مدام

خدای جل جلاله بر او نظر دارد

از آن قبل نظر حق بر این فرشته بود ...

... چو آن فرشته اردیبهشت و فروردین

که لاله را ز نم ابر و ژاله تر دارد

مدیر مدرسه ماست آن فرشته نور ...

ادیب الممالک
 
۶۷۰۶

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۲

 

... مگر حدیثی از آن لعل دلنواز آورد

گرفت لاله بفتوای پیر عشق قدح

برای عارف و عامی خط جواز آورد ...

ادیب الممالک
 
۶۷۰۷

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - هنگام شکستن دست ملک الشعراء بهار در آغاز جنگ عمومی و مهاجرت فرماید

 

... عصای مارکش و مار سحر خوار آورد

اگر سلاله آزر بنار نمرودی

بهار و لاله پدید از شرار نار آورد

کف کریم تو با ساعد مساعد فضل ...

ادیب الممالک
 
۶۷۰۸

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۱

 

... درید و دوخت ز نو جامه لطیف بر آن قد

به ژاله ای که چکد بر جبین لاله لالا

به شبنمی که فتد بر عذار ورد مورد ...

ادیب الممالک
 
۶۷۰۹

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۸

 

... از صحف رحمت مهیمن دادار

رویی دارد چو برگ لاله روشن

خویی دارد چو ناف نافه تاتار ...

... خیمه زد انسان که می نماند تنی زار

نیست دلی جز درون لاله پر از داغ

نیست تنی جز دو چشم نرگس بیمار ...

ادیب الممالک
 
۶۷۱۰

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۰

 

دی در هوای صحبت یاران غمگسار

زی بوستان شدم بتماشای لاله زار

دیدم گل و بنفشه و نسرین و یاسمن ...

... از نوبهار باغ بهار است پر بهار

از نوبهار لاله برآید همی بدشت

از نوبهار نغمه سراید همی هزار ...

ادیب الممالک
 
۶۷۱۱

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۷

 

... آبگیر از باد شبگیری کند سیمین زره

لاله از گلبرگ تر آراست یاقوتین حصار

جوی همچون نهر فرهاد است سرشار از لبن ...

... سبزه طرف جویباران هاشمی پوشد طراز

لاله بر گرد تل از عباسیان خواهد شعار

چون نجوم آسمان طالع نجوم اندر زمین ...

... باز همچون ذویزن شد کبک همچون ذوجدن

لاله همچون ذوشناتر سرو همچون ذوالمنار

در میان بوستان بر شاخهای خشک و تر ...

ادیب الممالک
 
۶۷۱۲

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۷

 

... وین چو غزالی گشوده دیده ناعس

در صف بستان نبشت لاله نعمان

منذر دی را صحیفه متلمس ...

... برگ سمن چون قرآن و کبک مفسر

لاله کتاب آمد و هزار مدرس

گل چو یکی راکب است و گلبن مرکوب ...

... بلبل شیدا ببوستان متذکر

لاله لالا ز دوستان متجسس

مرغ دگر باره شد بباغ تو گویی ...

ادیب الممالک
 
۶۷۱۳

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۲

 

... ابری دمید هایل و تاری رنگ

بارید لاله را بشکم باران

افشاند سبزه را به جبین افشنگ ...

ادیب الممالک
 
۶۷۱۴

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۴ - در نکوهش محمدعلی میرزای مخلوع هنگام بستن و کشتن مشروطه خواهان در باغ شاه تهران

 

... چگونه باغی کز هر طرف در او نگری

ز خون بیگنهان لاله رسته رنگارنگ

نغوذبالله از آن دیولاخ تیره که هست ...

... کدیورش همه دژخیم چهره پر آژنگ

ز سیر سبزه سبزش جگر چو لاله بداغ

ز دیدن گل سرخش چو غنچه دلها تنگ ...

ادیب الممالک
 
۶۷۱۵

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۵

 

... دلش بلرزد چون کوه آهن از زلزال

چنانکه لاله تر از نسیم باد صبا

همی بلرزد در جویبار باغ شمال ...

ادیب الممالک
 
۶۷۱۶

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۷

 

... ز پای مرغکان این دام بگسل

ایاغ لاله پرکن در صف باغ

چراغ گل برافروزان بمحفل ...

... بگو با گل نقاب از رخ فروهل

بگو با لاله کاتش برفروزد

بگو با سرو کاویزد حمایل ...

... ز شاخ سرو بگزینم منابر

ببرگ لاله بنویسم رسایل

صفوف قاریانم از قماری ...

ادیب الممالک
 
۶۷۱۷

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۱

 

... راغ دلجوی تر از باغ ارم

لعلگون لاله نعمان گویی

رسته از خون سیاوش بقم ...

... از هوا ریزد بر گل شبنم

در دل لاله یکی تیر چنان

چشم رویین تن و تیر رستم ...

ادیب الممالک
 
۶۷۱۸

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۴

 

... با دو صد کشی چون سیده جرهم

لاله بر کرسی بنشست وصبا بروی

آیت الکرسی برخواند و قل اللهم ...

... محفل از باده چو گردون شده از خورشید

گلشن از لاله چو افلاک شده ز انجم

روشنی چشم همه مردم می باشد ...

ادیب الممالک
 
۶۷۱۹

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۶ - چکامه

 

... آذر آبادگان ز مهرش آباد

فضل و هنر اندرو چو لاله و ریحان

من دخله کان آمنا نبشته است ...

... چون دل عاشق بروز وعده جانان

تا بدمد اندرین فیافی لاله

تا بچمد اندرین مراتع حیوان ...

ادیب الممالک
 
۶۷۲۰

ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۷

 

... زده بلقیس بالا طرف دامن

نگون شد لاله اندر شاخ گویی

فرامرز است اندر دار بهمن ...

ادیب الممالک
 
 
۱
۳۳۴
۳۳۵
۳۳۶
۳۳۷
۳۳۸
۳۶۲