گنجور

 
۶۳۴۱

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۲۴

 

... روی هوا ز دود جگرهاست دوده رنگ

پشت زمین ز خون بدن هاست لاله گون

استاده پیش چشم تو اینک به جنگ جای ...

صفایی جندقی
 
۶۳۴۲

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۴۲

 

... یک ذره التفات بفرما به خواهرم

رخ ژاله بار ز اشک و دل از داغ لاله زار

افغان کشید باز که آه ای قتیل زار

صفایی جندقی
 
۶۳۴۳

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۴۷

 

... وز خون نوخطان خداخوان خاک خفت

چون طرف باغ بادیه را لاله زار بین

این خیل داغ دیده هجران کشیده را ...

صفایی جندقی
 
۶۳۴۴

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۵۸

 

... تا در صف محاربه مخضوب شد به خون

چون لاله خط و زلف جوانان گل عذار

کش آبیار ابر به دامان دشت و کوه ...

صفایی جندقی
 
۶۳۴۵

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۷۱

 

... دل های لخت لخت و جگرهای ریش ریش

جوشید جای لاله ز بستان کربلا

زقوم کفر و زندقه و شاداب و شادخوار ...

صفایی جندقی
 
۶۳۴۶

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۷۲

 

... سیراب دم یکی لب عطشان کربلا

از داغ لعل لاله رخان سر زند هنوز

گل های آتشین ز گلستان کربلا ...

صفایی جندقی
 
۶۳۴۷

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۷۳

 

... بر داغ زخم های تو گلگون کفن دمید

هم رنگ لاله سنبل و ریحان کربلا

از یادکام خشک تو هرچ آب خورده بیش ...

صفایی جندقی
 
۶۳۴۸

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۸۱

 

... خفتند خشک لب همه بر خاک و خونشان

تر کرد لاله و خس ربع و دمن دریغ

در نینوا به نصرت دین نبی نبود ...

صفایی جندقی
 
۶۳۴۹

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۸۸

 

... از خون نوخطان خس و خاشاک کربلا

هفتاد روضه لاله و گل داد بی دریغ

بر باد فتنه صرصر هتاک کربلا ...

صفایی جندقی
 
۶۳۵۰

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۹۱

 

هر گه به سیر لاله نظر در چمن کنم

یاد از علی اکبر گلگون کفن کنم ...

صفایی جندقی
 
۶۳۵۱

صفایی جندقی » دیوان اشعار » ترکیب ۱۱۴بندی عاشورایی » بند ۱۱۲

 

... تا شد شقایق تو شبه گون ز تشنگی

گل های آتشین دمد از لاله زار ها

سیراب از اشک ما چو نشد تشنه ای چه سود ...

صفایی جندقی
 
۶۳۵۲

صفایی جندقی » دیوان اشعار » رقیه‌نامه » بخش ۲

 

... کرد چون پیراهنش از تن برون

پای تا سر دیدش از خون لاله گون

پشت و پهلو کتف و بازو دست و پای ...

صفایی جندقی
 
۶۳۵۳

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحه‌ها » شمارهٔ ۱

 

... هر امیری را رو به جنگ آمد

پشت خاک از خون او لاله رنگ آمد

هر صغیری را حلق و لب پاره ...

صفایی جندقی
 
۶۳۵۴

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحه‌ها » شمارهٔ ۴

 

جز ماریه آمد کی پیش رخ خواهرها

چون لاله ستان دشتی از خون برادرها

فرزند پیمبر رایک تن نکند یاری ...

صفایی جندقی
 
۶۳۵۵

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحه‌ها » شمارهٔ ۵

 

... گلستان کرده از خون روی هامون ز جفایت

یکی را لاله زار از خون کنار است ز جفایت

یکی را دامن از خون لاله زار است ز جفایت

تن قومی تپان در لجه خون ز جفایت ...

صفایی جندقی
 
۶۳۵۶

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحه‌ها » شمارهٔ ۱۰

 

... ز ما هفتاد تن یک یک برون آمد

که خاک از خون پاکش لاله گون آمد

پدر تنها عدو بی رحم و ما بی کس ...

صفایی جندقی
 
۶۳۵۷

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحه‌ها » شمارهٔ ۱۵

 

... این باد مخالف ز کجا خاست که آمیخت

هفتاد چمن لاله و گل با خس و خاشاک

نگذاشت اثر اهل زنا ز آل پیمبر ...

صفایی جندقی
 
۶۳۵۸

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحه‌ها » شمارهٔ ۳۸

 

... این ستم را هیچ کس صادر نگشت

گشته از خون شهیدان لاله گشت

چون فضای گلستان دامان دشت ...

صفایی جندقی
 
۶۳۵۹

وحدت کرمانشاهی » غزلیات » شمارهٔ ۷

 

... سرنوشت ازلی بود که داغ غم عشق

جای دادند به دل لاله صحرایی را

آنکه سر باخت به صحرای جنون می داند ...

وحدت کرمانشاهی
 
۶۳۶۰

وحدت کرمانشاهی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳

 

... از کوهکن نشان و ز مجنون خبر دهند

گل ها و لاله های تلال و جبال ها

جانا قسم به جان عزیزت که تا سحر ...

وحدت کرمانشاهی
 
 
۱
۳۱۶
۳۱۷
۳۱۸
۳۱۹
۳۲۰
۳۶۲