گنجور

 
۴۸۱

عبادی مروزی » مناقب الصوفیه » بخش ۲۷ - فصل دوم: در فراست

 

... حسین منصور‑رحمة الله علیه‑گفته است چون حق تعالی بر سر بنده ای مستولی گردد جمله اسرار را مملوک او گرداند تا همه می بیند و چنانکه خواهد خبر می دهد

پیری را از فراست پرسیدند گفت گردش روح در ملکوت و اشراف در معانی اسرار غیب و حکایت کردن بعد ازان نظر به نطق مشاهدت و نفس زدن به نطق خبر و گمان و دولت فراست عطا است نه کسبی

ابوالحسن نوری‑رحمة الله علیه‑را پرسیدند که فراست نتیجه چیست گفت نتیجه و نفخت فیه من روحی هر که را نصیب از آن دولت بیشتر حضور او تمام تر و صدق فراست او محکم تر ...

عبادی مروزی
 
۴۸۲

عین‌القضات همدانی » لوایح » فصل ۹۴

 

... عن رؤیة الوجد مافی الوجد موجود

اما بعضی اضطراب از نقصان مضطرب در دید آید و بعضی از کمال واجد در نظر نیاید چنانکه سنگ زیرین آسیا که اندر کمال گردش بود در نظر ساکن نماید وتری الجبال تحسبها جامدة وهی تمر مر السحاب چون هستی عاشق در مبادی اشراق نور جمال سوزد لاحرقت سبحات وجهه ما انتهی الیه بصره حرکت یا سکون را در وی درین حال نشان نتوان کرد عجب چون نماند اضطراب که کند هستی عاشق عاریت است و در انتظار مشاهده مانده و بر خود درمانده هر زمان می گوید

انتظارم مده بر آتش و آب ...

عین‌القضات همدانی
 
۴۸۳

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱ - از قصیده‌ایست که در نصیحت و موعظت گفته و موجود از آن این است

 

... و امسال قوت تو چو پیرار و پار نیست

داننده ای که گردش لیل و نهار ساخت

داند که خیری از تو به لیل و نهار نیست ...

قوامی رازی
 
۴۸۴

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۲ - از ترجیع بندیست که اول آن ساقط و در مدح ابوالحسن علی بن الحسن البیهقی

 

... از اولیای دولت در هیچ روزگار

نه آورد چون تو گردش گردون تیز گرد

هستند پیش حمله تهدید امر تو ...

قوامی رازی
 
۴۸۵

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۵ - در مدح شاه بطور عام و عرض تسلیت بدو شاه خاص

 

... بی جهانیان جهان نیاید راست

تاز گردش فلک نیاساید

بر زمین شاه داد گر باید ...

قوامی رازی
 
۴۸۶

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۰۴ - در توحید و زهد و موعظت گوید

 

... طراز جامه عمر است گویی روز برنایی

که چشم روح را گردش به جای توتیا باشد

به باغ زندگانی در درختی دان جوانی را ...

قوامی رازی
 
۴۸۷

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۱۱۴ - در توحید و پند و زهد گوید

 

... برگی بکن که لشکر عمر تو کوچ کرد

گردی نشست بر سرت از گردش سنین

توحید و زهد کارقوامی است و آن منم ...

قوامی رازی
 
۴۸۸

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴

 

معشوقه به رنگ روزگارست

با گردش روزگار یارست

برگشت چو روزگار و آن نیز ...

انوری
 
۴۸۹

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷

 

... فتراک این سوار به تو کی رسد که خود

گردش هنوز بر سر سلطان نمی رسد

طوفان رسید در غمت و انوری هنوز ...

انوری
 
۴۹۰

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸

 

هر غم که ز عشق یار می بینم

از گردش روزگار می بینم

بیداد فلک از آنکه دی بودست ...

انوری
 
۴۹۱

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - در مدح خواجه ناصرالدین طاهر

 

... آنکه قضا در حریم طاعتش آورد

رقص کنان گردش شهور و سنین را

وانکه قدر در ادای خدمتش افکند ...

انوری
 
۴۹۲

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی

 

... تا بود مجبور سرد و گرم گیتی شیخ و شاب

پایه قدرت مباد از گردش گردون فرود

عالم عمرت مباد از آفت گیتی خراب ...

انوری
 
۴۹۳

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - در مدح ناصرالملة والدین ابوالفتح طاهر

 

... چه جنبش است که بی اولست و بی آخر

چه گردش است که بی مقطع است و بی مبداست

مرا ز گردش این چرخ آن شکایت نیست

که شرح آن به همه عمر ممکن است و رواست ...

انوری
 
۴۹۴

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷ - در مدح صاحب ناصرالدین و تهنیت منصب

 

... هرچه در قبضه قضا ظفرست

گردش آفتاب سایه تست

زیر فیضی کز آسمان زبرست

زانکه دایم همای قدر ترا

هرچه در گردش است زیرپرست

شوخ چشمی آسمان دان اینک ...

انوری
 
۴۹۵

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۳ - در صفت بغداد و مدح ملک الامرا قطب الدین مودود شاه

 

... هزار سال بقا باد شاه عالم را

که هست گردش گردون ملک را محور

پریر وقت سحر چون نسیم باد شمال ...

انوری
 
۴۹۶

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۳ - در تعریف عمارت و مدح صاحب ناصرالدین طاهر

 

... رستنیهاش چون نبات بهشت

فارغ از گردش خزان و بهار

سوسنش همچو منهیان گویا ...

انوری
 
۴۹۷

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۱ - در مناجات باری تعالی

 

... چو ظن بری که به خود برشد آسمان بلند

گهی ز گردش او روشنی و گاه غسق

نه بی نمایش خلاق شد مهیا خلق ...

انوری
 
۴۹۸

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۷ - در مدح ناصرالدین طاهر و وصف ربیع

 

... که کند با رخ آیینه به سوهان مصقل

وان کند عکس گل و لاله به گردش که به شب

عکس آتش بکند گرد تنور و منقل ...

انوری
 
۴۹۹

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۸ - در مدح دستور نظام‌الملک صدرالدین محمد

 

... بزرگوارا من بنده گرچه مدت دیر

به خدمتت نرسیدم ز گردش احوال

بخیر بر تو دعا کرده ام همی شب و روز ...

انوری
 
۵۰۰

انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۰ - در مدح کمال‌الدین ابی‌سعد مسعود بن احمدالمستوفی

 

... بزرگوارا شد مدتی که من خادم

به خدمتت نرسیدم ز گردش احوال

نه آنکه از دل و جان مخلصت نبودستم ...

انوری
 
 
۱
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۷
۱۳۰