سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۰ - نالیدن رستم از درگاه خداوند و زور خواستن او (و) و گوشه فرش گرفتن و پرت کردن، پهلوانان را
... رخ از آتش می چو گل برفروخت
دل لاله از آتش او بسوخت
طرنم سرایان پرده سرای ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۱ - جنگ گردن کید و همه هندیان با فرامرز و ایرانیان و گریختن کید و لشکراو
... دو رویه برافراشته پیل و مرد
یکایک زخون شد زمین لاله زار
برآمد ز هر خسته ای ناله زار ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۳ - رسیدن فرامرز به شهر نیک نور و جنگ کردن فرامرز با نوشدار و گرفتار شدن نوشدار به دست فرامرز
... همه بانگ خنیاگران در چمن
لب جوی پر لاله و نسترن
سمن خرمن گل به خروار بود ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶۹ - آمدن کید،پیش فرامرز و بردن فرامرز را به شهر خویش
... چو طهمور و شه مرد و هندی سپاه
گل و لاله بد بیکران ریخته
زمین مشک و عنبر برآمیخته ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۳ - سؤال کردن فرامرز از پیر برهمن در آخر کار و هویدا کردن دین
... چو او شد فلک آفتاب آورد
گل و لاله چون روید از تیره خاک
که در دیده بنهد چنین نورپاک ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹۰ - گرفتن فرامرز،حصار را و کشتن طورگ ونامه نوشتن به شاه کیخسرو و پاسخ یافتن
... رخش عکس افکنده بر جام می
گل و لاله و نسترن زیر پی
ز خورد و ز بخشش به روز دراز ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۰ - طلب کردن فرامرز،همایون را
... به پا ایستاده به کف جام می
گل و سنبل و لاله در زیر پی
می خوشگوار و زمین پرنگار ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۶ - بازگشتن فرامرز از هند به ایران زمین
... ز الحان بربط ز آواز چنگ
ز بوی گل و لاله خوب رنگ
هوا پر نوا و زمین پر نگار ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۹ - گذشتن فرامرز از آب و رزم کردن با مهارک
... ز پیکان پولاد جوشن گذار
زمین بر لب آب شد لاله زار
چو از تیر آن رزم را ساختند ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱۴ - کشتن فرامرز، مهارک هندی را
... ز شادی بیاراست گیتی به رنگ
ز رنگش همه کوه شد لاله رنگ
نشستند بر باره راه جوی ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱۹ - رفتن فرامرز به جزیره کهیلا و پذیره شدن شاه کهیلا،فرامرز را
... کهیلا جزیری به سان بهشت
تو گفتی که رضوان در او لاله کشت
زبس دلگشای و ز بس خرمی ...
... زبس لشکر سرو و ایوان و باغ
پر از سنبل و لاله هامون و باغ
فراوان درو گلستان و سرای ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲۰ - داستان سیه دیو با دختر شاه کهیلا
... که نوروز و در موسوم نوبهار
پر از سبزه و لاله گشتی جهان
زباد بهاری شدی نوجوان ...
... به هامون شدندی همه انجمن
میان گل و سنبل و لاله زار
بدین سان گذشتی به ایشان بهار ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲۲ - عاشق شدن دختر کهیلا بر فرامرز
... ز مژگان بسی ریخت بر چهر آب
چو بر لاله و نسترن در ناب
به زاری همی گفت بدبخت من ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲۳ - سخن گفتن دایه با فرامرز در کار دختر
... پری پیکر و مه رخ و مشک بو
سمن سینه و نوش لب لاله روی
گل اندام و گلرنگ و گلنار فام ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۴ - رفتن فرامرز به خاور زمین و کشتن مرغ را
... بدی مهر و ماه از خوشی چون بهشت
که فصل ربیع اندرو لاله کشت
بهاران خود از خرمی بد چنان ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۴ - رفتن فرامرز به سوی باختر و پراکنده شدن لشکر ایرانیان در کشتی از یکدگر
... همه بیشه پر بود از میوه زار
همه کوه و هامون پر از لاله زار
سوی آن جزیره نهادند روی ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۶ - نهادن فرامرز،پر سیمرغ را برآتش
... یکی جای خرم تر از نوبهار
پر از لاله و گل لب جویبار
درو کاخ و ایوان شاهنشهی ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۱ - رفتن فرامرز به شهر فرغان و کشتن فرغان خود را به دست خود و آمدن فرامرز به شهر فرغان به مهمانی بزرگان آن شهر
... از آن ژرف دریا به تخت مهی
بیاورد تخت از بر لاله زار
نشست از بر رود با میگسار ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۵ - گم شدن فرامرز از لشکر
... یکی مرغزاری چو خرم بهشت
تو گفتی که رضوان درو لاله کشت
پر آب روان و پر از میوه دار ...
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۸ - آوردن سیه دیو،گنج را به نزد فرامرز
... به کف ساغر می همه نیم مست
رخ لاله گون از عرق پر گلاب
چو بر برگ نسرین چکیده شراب ...