گنجور

 
۴۶۱

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۲ - در مدح خواجه ابو یعقوب یوسف‌بن احمد

 

... در بار که از اصل تو هم زان در یایی

آفاق پر از گوهر و در کن چو برادر

کز علم و سخا حیدری و حاتم طایی ...

سنایی
 
۴۶۲

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۸ - اندر تجرید گوید

 

... چه برش جاهلان چه عالم عصر

ای برادر بر آذر تجرید

جگر خود کباب دان نه ثرید ...

سنایی
 
۴۶۳

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۳۹ - فی سلوک طریق الآخرة

 

... این نشان از کلیم پرس و خلیل

ور ز من پرسی ای برادر هم

باز گویم صریح نی مبهم ...

سنایی
 
۴۶۵

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۵۰ - فی رؤیا النّیّرین والکواکب الخمسة السیّارة

 

... مایه عیش و کام و آرامش

وآن دگر کوکبان برادر دان

گاه تعبیرشان برادر خوان

همچو یعقوب کین طریق نهاد ...

... مهر و ماهش پدر بد و مادر

کوکبان چون برادران در خور

بس کن از فال و زجر وز تعبیر ...

سنایی
 
۴۶۷

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیه‌السّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۴ - ستایش امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السّلام

 

... با ثریا ثری برابر شد

چون علی با نبی برادر شد

مرد را عقل رایزن باشد ...

... دو رونده چو اختر و گردون

دو برادر چو موسی و هارون

از پی سایلی به یک دو رغیف ...

سنایی
 
۴۶۸

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیه‌السّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۸ - فی مذمّة اعدائه و حسّاده

 

... عایشه به بود ز خواهر او

خال ما به بود برادر او

حفصه و زینب و دویم زینب ...

... جملگی مادران ما بودند

هریکی را برادران بودند

مصطفی را بسان جان بودند ...

سنایی
 
۴۷۲

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۲ - اندر بدایت پادشاهی بهرامشاه

 

مثل ابتدای دولت شاه

بود چون یوسف و برادر و چاه

بود از آغاز رنج و غم خوردن ...

سنایی
 
۴۷۴

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزل‌الامان » بخش ۲۳ - فی حفظ اسرارالملک و کفایته و کتمانه

 

... پای خود زان میان ره جوید

پادشاه ار ترا برادر خواند

دان که در قعر دوزخت بنشاند ...

سنایی
 
۴۷۶

سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین » بخش ۱۳ - اندر مذمّت برادران گوید

 

دوست جو از برادران بگسل

که برادر کند پر آذر دل

که بود غمز بر پدر خواند ...

... ور نه در دم کند به دو نیمت

نه برادر بود به نرم و درشت

کز برای شکم بود هم پشت

عقل نبود برادری کردن

از پی رنج دل جگر خوردن

رنج دل باشد و عنای جگر

به برادر دویدن از مادر

نه قبولش خوش و نه کردن رد ...

سنایی
 
۴۷۹

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - نیز در ستایش گوید

 

... عجب نباشد اگر ساخته شوند بطبع

ز یمن عدل تو چون دو برادر آتش و آب

فلک نباشد با تو برادر اندر قدر

چنانکه نیست بفطرت برابر آتش و آب ...

وطواط
 
۴۸۰

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۸۰ - در تهنیت ولادت دو فرزند ملک اتسز

 

... نبودست زین رو ز موسی و هارون

بعالم درون مثل این دو برادر

ز اولاد خوارزمشه صحن گیتی ...

وطواط
 
 
۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۹۵