گنجور

 
۴۴۶۱

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۴

 

... خورد از دست ساحل سیلی تأدیب رخسارش

به مژگانم فروشد موج اگر شادابی خود را

حزین در سایه گلشن به کف جام جمت باید ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۶۲

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۳

 

... ز غمخواری فتد در لجه خون سینه چاکم

که طوفان است موج بخیه این زخم نمایان را

نه آنم کز جفای عشق آسان دست بردارم ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۶۳

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۸

 

... چین پیشانی آن زهره جبین را بنگر

موج رحمت دریای بقا را دریاب

می شنیدم که سر بی سر و پایان داری ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۶۴

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۱

 

... هر نقطه ام چو نافه چین مشک ناب داشت

شد موج زن به قلزم اندیشه مطلعی

از بس که نبض خامه من اضطراب داشت ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۶۵

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۲

 

... جوش ایام بهارم به خزان افتاده ست

در فضایی که زند موج طلب حیرت ما

کعبه سرگشته تر از ریگ روان افتاده ست ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۶۶

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۵

 

... ز نام تقوی من بلکه سرگران شده ای

که از جبین تو چون موج باده چین پیداست

محبتم به دلت کرده گوییا اثری ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۶۷

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۶

 

... تهی از شور این سودا سری نیست

محیط موج خیز کبریا را

به غیر از دل گرامی گوهری نیست ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۶۸

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۰

 

... مژگان ز گریه بستم و طوفان فرو نشست

برخاست موج شکوه ولی دل ز تاب رشک

دم در کشید و شورش عمان فرو نشست ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۶۹

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۳

 

... دل گرم من و کباب یکی ست

بحر بحر است و موج در تکرار

ذره بسیار و آفتاب یکی ست ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۷۰

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۵

 

... از شهد هوس ذایقه عشق نفور است

کی می زند از نشیه می موج پریزاد

بی مغز کدویی که پر از باد غرور است ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۷۱

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۹

 

... گلشن تویی تو را به تماشا چه احتیاج

خون هزار دل ز لبت موج می زند

لعل تو را به باده حمرا چه احتیاج ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۷۲

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۴

 

... جنونم آنقدرها شور دارد در ره شوقش

که از موج نگاهم ناله زنجیر می آید

عیار عشق چون زد بر محک اندیشه دانستم ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۷۳

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۶

 

... سمند ناز را یک لحظه ننمایی عنان داری

تو را گر موج خون بی گناهان تا رکاب آید

سیاهی می برد از نامه های ما گنهکاران ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۷۴

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۸

 

فقرم کجا ز جلوه دنیا زبون شود

موج سراب دام ره خضر چون شود

سودای زلف یار به دیوانگی کشید ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۷۵

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۰

 

... ترسم ز گریه من دیوانه لاله سان

در موج خیز بادیه محمل به خون تپد

این جان که داده ای به حزین آنچنان مکن ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۷۶

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۱

 

دمی که از رخ ساقی خوی حجاب چکد

مرا ز هر بن مو موج پیچ و تاب چکد

به یاد آن لب میگون چو ناله پردازم ...

... سپهر خون شود از چشم آفتاب چکد

سپاه هوش جهان را دهد به موج فنا

کرشمه ای که از آن چشم نیم خواب چکد ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۷۷

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۳

 

... مگر که از تک و تاز آسمان بیاساید

چو موج قافله عمر را درنگی نیست

کسی چگونه درین کاروان بیاساید ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۷۸

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۸

 

... حکم نگاه مست تو ای سیل عقل و دین

چون موج باده در دل رگها روان بود

غافل - ز نشیه عشق کهن اسان ...

حزین لاهیجی
 
۴۴۷۹

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۳

 

... با بی قراری دل عاشق چه می کند

حسنی که آب آینه را موج دار کرد

در دیده بس که برق نگاه تو گرم بود ...

... این حلقه کمان چقدرها شکار کرد

موج تبسم خوش آن غنچه لب حزین

داغ دل مرا گل صبح بهار کرد

حزین لاهیجی
 
۴۴۸۰

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۶

 

... سراسر دو جهان را کرشمه زار کند

رود چو موج ز دستش عنان خودداری

خرام ناز تو آن را که بی قرار کند ...

حزین لاهیجی
 
 
۱
۲۲۲
۲۲۳
۲۲۴
۲۲۵
۲۲۶
۲۶۳