گنجور

 
۴۴۰۱

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲۶

 

... به فکر خلق متن هرزه سعی جهل مباش

محیط ناشده زین موج ها چه می جویی

محیط شرم بقدر عرق گهر دارد ...

بیدل دهلوی
 
۴۴۰۲

بیدل دهلوی » ترجیع بند

 

... از ره جسم و جان گل و خاریم

گاه لطفیم موج آب حیات

دم سرگرمی غضب ناریم ...

... روزگاری ست از محیط بقا

همچو موج اوفتاده ایم جدا

یعنی از درس معنی اطلاق ...

... جوش زد ناگهان محیط وجود

موج تمییز علم شد پیدا

موج چون بر کنار بحر رسید

کرد ظاهر مظاهر اسما ...

... گشت حادث حقیقت اشیا

آسمان ها پدید شد زان موج

چون حباب از تلاطم دریا ...

... اعتبارات پوچ توفان کرد

محمل موج و کف روان گردید

تخم بشکست و ریشه صورت بست ...

... این من و ما همان اضافت اوست

موج پوشید روی دریا را

پرده از اسم شد مسما را ...

... به تردد محیط نتوان شد

موج بیهوده دردسر دارد

آبروی محیط عافیت است ...

... در ظهور است مختفی مظهر

با وجود است بی نشان موجود

همه بی پرده لیک در پرده ...

... نه هبوطی است در میان نه صعود

همچو موج و حباب از این دریا

عالمی جلوه کرد و هیچ نبود ...

... سنگ و آهن اگرچه از کان است

موج و کف جلوه می کند اما

از گهر آبروی عمان است ...

... در محیط تجدد امثال

موج تکرار جلوه ساز نکرد

گر تپش بود و گر شکیبایی ...

... شرم باید ز جزر و مد محیط

موج را فکر خیر و شر کردن

چند باید ز خجلت هستی ...

... زین چه فهمیده ای که آن بینی

در طلب دست و پا بزن چون موج

شاید این بحر را کران بینی ...

... در حقیقت کجاست راز و نیاز

گر به تحقیق موج پردازی

شوق دریاست پیچ و تاب انداز ...

... ذاتی ای بی خبر صفات کجاست

موج و کف گفت وگوست عمان باش

تا بهارت غم خزان نکشد ...

... بی نیازی شکسته است کلاه

غیر موجود نیست غفلت توست

گر تو غافل شوی که راست گناه ...

بیدل دهلوی
 
۴۴۰۳

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵

 

... ز شور عاشقان از هر طرف افغان شود پیدا

نمک می ریزد از موج تبسم بر دل ریشم

لب او هر کجا چون پسته خندان شود پیدا ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۰۴

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸

 

... خانه بردوشان در این دریا به هم پیوسته اند

دست همچون موج در آغوش هم داریم ما

قطره ای تا از می شوق تو باشد در ایاغ ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۰۵

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵

 

... چه ها دارد به سر این اختر دنباله دار امشب

خدا از فتنه های موج این طوفان نگه دارد

شدم دریا نشین از گریه بی اختیار امشب ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۰۶

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶

 

... عکس رخت چو عزم چراغان کند در آب

دریا زند چو فاخته از بال موج پر

سرو قدت چو جلوه مستان کند در آب ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۰۷

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹

 

... آگاه از گذشتن این بحر نیستی

هر چین موج بر تو ز رفتن اشاره ای است

باد مخالفش ز هواهای نفس تو است ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۰۸

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰

 

روز اول چون حباب از هم نشینی های موج

خانه ما را بنا کردند در بالای موج

سربلندی چیست راضی شو به پستی چون خزف

تا نیفتی همچو خس دایم به دست و پای موج

قلزم عشق است و در پایان به اندک سرکشی

جامه از زنجیر می برند بر پهنای موج

تا بود جان در تلاطم دل خطر دارد ز خویش

در محیط عشق جای من بود یا جای موج

هر چه با دل کرد چین ابروی دلدار کرد

کشتی ام قصاب طوفانی شد از دریای موج

قصاب کاشانی
 
۴۴۰۹

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷

 

آن سرو سیم اندام من چون از گلستان بگذرد

موج لطافت جو به جو از هر خیابان بگذرد

شب های هجر او دلم راضی نمی گردد اگر ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۱۰

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴

 

... آن کس که بر کشاکش این بحر تن نهاد

چون موج طوق گردن گرداب می شود

دورم به هرکجا که نشینم به یاد او ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۱۱

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۰

 

... از بزرگان خانه بردوشان به جایی می رسند

موج را دریادلان قصاب پهلو می دهند

قصاب کاشانی
 
۴۴۱۲

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴

 

... هنگامه غم تو به وقت طرب لذیذ

چین جبین چو موج تبسم تمام شهد

پیکان تیر غمزه چو شهد رطب لذیذ ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۱۳

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۷

 

... ابروی یار در نظر آمد هزار شکر

از چار موج دجله اضداد کشتی ام

بیرون ز ورطه خطر آمد هزار شکر ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۱۴

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۶

 

غرقه دریای عشقیم از کنار ما مپرس

خانه بر دوشیم چون موج از دیار ما مپرس

نخل سروستان تصویریم بر از ما مخواه ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۱۵

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷

 

... تکیه بر آسیا کند به غلط

دلم از موج صد خطر دارد

در سراب آشنا کند به غلط ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۱۶

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۰

 

... بنیاد دل غم زده را داده به طوفان

هر موج که برخاست ز دریای نگاهم

از ضعف برون پای ز مژگان نگذارد ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۱۷

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۳

 

... نه دشمنم به پهلوی خود جا دهد نه دوست

در آب همچو موج و در آتش زبانه ام

هرجا که دام وا شود آنجا مجاورم ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۱۸

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۸

 

... از این ناقوس افغان با زبان آهنین بشنو

خطر دریانشین را بیشتر از موج می باشد

ز طوفان های بی زنهار آن چین جبین بشنو ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۱۹

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۷

 

... چیست این تهمت که بر زلف پریشان بسته ای

در لبت موج تبسم بخیه دل های ما است

خون چندین زخم از گرد نمکدان بسته ای ...

قصاب کاشانی
 
۴۴۲۰

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۹

 

... در این بهار نخوردن شراب یعنی چه

چو موج بگذر از این بحر و چین بر ابرو زن

در آب خیمه زدن چون حباب یعنی چه ...

قصاب کاشانی
 
 
۱
۲۱۹
۲۲۰
۲۲۱
۲۲۲
۲۲۳
۲۶۳