ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۲
... اگر که ماه نتابد چه روشنی بعیون
بعون ایزدی ایدون سفر گزیده ملک
که دارد ایزدش از حادثات دهر مصون
در این سفر که خدایش ز بد نگه دارد
ظفر دلیل دلست و خدای راهنمون ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۴ - قطعه
... وز پی نسخ کتاب ما فراز آرد کتایب
سفر یوحنا ز سویی صحف انگلیون ز یکسو
دوست از راهی بکین ما و دشمن از طریقی ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۷
... در بلندش باشد بهر غریب پناه
در آن سفر که بامر یک شد ز خاک فرنگ
بعهد خسرو مبرور ناصرالدین شاه ...
... بشهرهای بدیع و بملکهای وسیع
سفر گزید و نیاسود درگه و بیگاه
ز قله ای که نیارد پلنگ کرد گذر ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۴
... آیین مسلمانی شد با رمضان توأم
کردند سفر با هم از عالم جسمانی
آیینه تقوی شد از سنگ شقاوت خرد ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸ - ماده تاریخ حاجی آقا محسن عراقی
... بروز پنجم شهر جمادی الآخر بود
کزین رباط سفر کرد و سوی مقصد رفت
زد از مصیبت او مشتری دراعه به نیل ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵
... آمده باز رود رفته ز در بازآید
عادت روزه بر این است که چون شد به سفر
بعد یک سال هلالی ز سفر بازآید
سببی ساز خدایا که دگرباره ز در ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷
آمد ز سفر موکب والای ولیعهد
تابید چو مه طلعت زیبای ولیعهد ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳ - ماده تاریخ
... بخاکش کشد موزه از پا گلیم
چو رخت سفر بست ازین خاکدان
بفردوس جاوید و باغ نعیم ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳ - در ستایش پرنس ارفع الدوله
... مه ارفع الدوله که او بی مثل و مانند آمده
از خاوران در باختر با شاه ما شد در سفر
همراه وی در بحر و بر فضل خداوند آمده ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳ - مکالمه تخت و تاج بمناسبت وقعه هفتم محرم ۱۳۳۳
... دشت پر لشکر جنگی شود از کشور وحی
تاج گفت آری گر شاه کند عزم سفر
کس نماند که مراو را نشتابد از پی ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷
... بفرزند فرزانه عبدالعلی
سفر کرد از این دارو در ماتمش
پریشان عدو گشت و گریان ولی ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱
... در شاخ شجر برخاست آوای چکاوه
وز طول سفر حسرت من گشت علاوه
بگذر به شتاب اندر از رود سماوه ...
... وز باغ تو ریحان و سپرغم سپری شد
انده ز سفر آمد و شادی سفری شد
دیوانه به دیوان تو گستاخ و جری شد ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۹
شنیده ام که ازین خطه دیر گاهی علم
سفر گزید و سبک رخت عافیت بربست
گسست رشته پیوند خود ز مشرقیان ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۲ - شاه و وزیر و گربه دست آموز
... برآ ز چاه طبیعت که با چنین مالک
به مصر عالم فوق الطبیعتت سفر است
درون مهد طبیعت غنوده ای شب و روز ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۸ - ادیب الممالک
در سفر دوم که بآذربایجان آمده بودم این قطعه را از تبریز به کردستان خدمت خداوندزاده آقای عبدالحسین خان امیر تومان که به سالارالملک ملقب است و ایالت کردستان به وی مفوض می باشد فرستادم و در آن بر سبیل مطایبه اشعاری است بر اینکه میرزاعلی اکبر وقایع نگار که خود را در این دولت بقلب صادق الملکی ملقب کرده اسم مرا که صادق است به تقلب فرا گرفته
خدا یگانا از دستبرد چرخ دغل ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۹ - در تعزیت
... نقد دیدار رفیقان حضر مغتنم است
کز سفر یار سفر کرده نیاید هرگز
بنده بیش از تو خورد خون جگر میدانی ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۷۲
... مأیوس گشته است طبیبت رضاقلی
از این سفر بجای معاش و رسوم و دخل
حرمان و ناله گشت نصیبت رضاقلی ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۸۶
... چند کرت گرد گیتی گشتی و باز آمدی خوش
این سفر شاها کجا رفتی که دیگر می نیایی
می ندانم در کجا رفتی و چون آهنگ کردی ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۲۶ - ماده تاریخ دیگر هم
عبدالله راد امیر روشن دل ورای
چون عزم سفر کرد بجاوید سرای
زد کلک امیری پی تاریخ رقم ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۴۸ - ماده تاریخ در سوگ حسین خان فرزند نظام السلطنه مافی
... بهار شادی شده زمستان
گلی سفر کرد ازین گلستان
که در عزایش گریست بلبل ...