گنجور

 
ادیب الممالک

سراج الهدی حاج ملاعلی

که نفسی زکی بود و حبری ملی

کنوز حکم در دلش مختفی

رموز هدی از لبش منجلی

دلش گنجی از ما سوی الله تهی

ز اسرار عین الیقین ممتلی

فلست اخاف من العاذلین

و لم اخش مما یقولون لی

چو فضلش برافروخت نارالقری

خرد مقتبس بود و او مصطلی

دبستان و محراب و منبر گذاشت

بفرزند فرزانه عبدالعلی

سفر کرد از این دارو در ماتمش

پریشان عدو گشت و گریان ولی

امیری به تاریخ گفتا لقد

قضی نحبه الحاج ملاعلی