چو پنچ و بیست ز سال هزار و سیصد رفت
از آنزمان که به یثرب ز مکه احمد رفت
سر آمد حکما محسن بن بوالقاسم
به میهمانی حق سوی خوان سرمد رفت
به سوق روضه رضوان روان پر نورش
بباغ خلد در آن عالم مخلد رفت
ز بیت رفعت و تمجید صدر و ضرب شکست
ز جمع حکمت و توحید اسم مفرد رفت
محقق صمدانی حکیم ربانی
امام نافذ الاحکام باسط الید رفت
دری ز درج امام الهدی علی گم شد
مهی ز برج رسول خدا محمد رفت
فغان و ناله مرغان سبز پوش چمن
بر آسمان ز نغیب غراب اسود رفت
زمانه گفت که شد شارسان علم خراب
سپهر گفت سلیمان دین ز مسند رفت
محققی که عطارد خمیده همچو کمان
بحضرتش پی تعلیم لوح ابجد رفت
بروز پنجم شهر جمادی الآخر بود
کزین رباط سفر کرد و سوی مقصد رفت
زد از مصیبت او مشتری دراعه به نیل
بسوگش افسر زرین ز فرق فرقد رفت
بماتمش ز حرم سیل اشک تا عرفات
ز بقعه نبوی تا بقیع غرقد رفت
نبیره علی و زاده پیمبر بود
وزین حظیره بدیدار جد امجد رفت
نشسته با دل بیدار در صوامع قدس
اگر چه در نظر خاکیان بمرقد رفت
امیری از پی تاریخ سال گفت ببین
که محسن بن القاسم بن احمد رفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به یادبود محسن بن بوالقاسم، دانشمند و حکیم ایرانی، پرداخته است که در سال 1325 هجری شمسی درگذشت. در آغاز شعر، به خروج احمد از مکه به یثرب اشاره میشود، و سپس به توصیف شخصیت علمی و روحانی محسن و تاثیر او در علم و دین پرداخته میشود. شاعر بیان میکند که با وفات او، علم و دانش در خطر افتاده و جامعه دینی دچار نقصان شده است. محسن به عنوان نوه علی بن ابیطالب و فرزند رسول خدا معرفی شده است و مخاطب را به یادآوری شخصیت او و خدماتش به دین اسلام در تاریخ دعوت میکند. در انتها، شاعر با ذکر تاریخ وفات او، این ضایعه را به صورت عمیق و احساسی به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: وقتی بیست و پنج سال از سال هزار و سیصد گذشت، از آن زمان که پیامبر احمد از مکه به یثرب (مدینه) رفت.
هوش مصنوعی: محسن بن بوالقاسم که حکیم و دانشمندی بزرگ بود، به مهمانی خاصی دعوت شد که در آنجا به ملاقات حقیقت و معانی والای هستی میپرداخت.
هوش مصنوعی: به سمت باغ بهشت که روشن و زیباست، روح او به آنجا رفت و در این دنیای جاویدان ساکن شد.
هوش مصنوعی: از مقام بلند و ستایش صدر و از تأثیر شکستها، به خاطر جمعبندی حکمت و یگانگی، نام واحدی به وجود آمد.
هوش مصنوعی: حکیم بزرگوار و عالمانه که دارای مقام والایی بود و قدرت تصمیمگیری مؤثری داشت، از دنیا رفت.
هوش مصنوعی: دری از معارف و علم امام هدایت، علی، گم شده است و نوری که باید از برج عظمت پیامبر، محمد، بتابد، از بین رفته است.
هوش مصنوعی: مرغان سبزپوش چمن به خاطر صدای نگرانکننده کلاغ سیاه ناله و فریاد سر میدهند و این صدا در آسمان طنینانداز میشود.
هوش مصنوعی: زمانه اعلام کرد که علم و دانش به نابودی رفته و اوضاع به هم ریخته است. آسمان نیز گفت که مانند سلیمان، دین از مقام و مرتبه خود سقوط کرده است.
هوش مصنوعی: محقق و دانشمندی که به اندازهی کمان خمیده و چابک است، به نزد او رفت تا در زمینهی آموزش و یادگیری الفبای علم و دانش، از او بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: پنجمین روز از ماه جمادی الآخر بود که او از این مکان به سفر رفت و به سوی مقصد خود حرکت کرد.
هوش مصنوعی: به دلیل درد و رنجی که او تجربه کرد، ستارهای در آسمان به رنگ نیلین، با شکوه و زیبایی، تاج طلایی را از سر ستاره دیگری به زمین میفرستد.
هوش مصنوعی: اشکهای بیپایان من از حرم تا عرفات جاری شده و از مکان پیامبر تا بقیع غرقد ادامه دارد.
هوش مصنوعی: نواده علی و فرزند پیامبر بود و از این دنیا به دیدار نیاکانش رفت.
هوش مصنوعی: نشستهام با دلی هوشیار در مکانهای مقدس، هر چند که در نظر مردم عادی، در خواب و مرگ به سر میبرم.
هوش مصنوعی: امیری به دنبال تاریخ سال است و به وقایع گذشته اشاره میکند، به خصوص رفتن محسن بن القاسم بن احمد را یادآوری میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.