در سفر دوم که بآذربایجان آمده بودم این قطعه را از تبریز به کردستان خدمت خداوندزاده آقای عبدالحسین خان امیر تومان که به سالارالملک ملقب است و ایالت کردستان به وی مفوض می باشد فرستادم و در آن بر سبیل مطایبه اشعاری است بر اینکه میرزاعلی اکبر وقایع نگار که خود را در این دولت بقلب صادق الملکی ملقب کرده اسم مرا که صادق است به تقلب فرا گرفته.
خدا یگانا از دستبرد چرخ دغل
سه سال نام من از نامه ی جهان گم شد
چو از صحیفه ایام محو شد نامم
دلم چو دیده ز اندیشه در تلاطم شد
برای یافتن وی بدست باد صبا
کتابتم به خراسان و ساوه و قم شد
نشان نیافتم از وی به هیچ شهر و دیار
شرار آهم ازین رو به چرخ هشتم شد
سپس شنیدم کس برده خواجه افسر کرد
بدان مثابه که خود نیز در توهم شد
گرفته نام مرا از برای خویش لقب
وزین شرف به همه خلق در تقدم شد
دلم بسوخت از این درد و دود ازو برخاست
چنانکه دیدی آتش بخشک هیزم شد
غمین شدم که چرا کرم پیله افعی گشت
سته بدم که چرا عنکبوت کژدم شد
چگونه خود را صادق کند خطاب کسی
که او مکذب نصب امیر در خم شد
هر آنکه بشندی این قصه در تحیر ماند
هر آنکه برخواند این نکته در تبسم شد
نبشتمش که خدا را بخویش نام مرا
مبند زانکه نخواهد شعیر گندم شد
پلنگ باید سیاح کوه سهلان گشت
نهنگ باید مساح بحر قلزم شد
ز نام نیکان کس نیکنام می نشود
ببایدت پی نیکان گرفت و مردم شد
به عجز و لابه ام آن سنگدل نبخشود ایچ
بلی به بره کجا گرگ را ترحم شد
جواب من همه از خامه اش سکوت آمد
سلام من همه در حضرتش علیکم شد
چو بود جایش در آستان میر اجل
کمینه نیز در آنجا پی تظلم شد
وصول بنده و آهنگ وی به رسم فرار
قرینه گشت و سر گاو رفته در خم شد
بسوی خانه خود شد ز آستان امیر
ز خوان نعمت در بسترم تنعم شد
خدایگانا بهر خدا اگر روزی
به چرخ کاخ تو هم سلک عقد انجم شد
بگیر نام رهی را از او و باز فرست
که مر ترا به هزاران چو وی تحکم شد
وگر به محضر شرعم روان کنی گویم
ز کره گی خرک لنگ بنده بی دم شد
و گر به من ندهد گوش هوش خواهد دید
که عنقریب دو گوشش جریمه دم شد
پی مطایبه این طرفه چامه بربستم
اگر چه بر صفت تسخر و تهکم شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، نویسنده به سفر خود به آذربایجان و ارسال شعری برای آقای عبدالحسین خان امیر تومان میپردازد. او در شعری به نقد و تمسخر شخصی به نام میرزاعلی اکبر وقایع نگار میپردازد که به خود لقب "صادق الملک" داده و نام نویسنده را به ناحق به تقلب به خود نسبت داده است. نویسنده از گم شدن نام خود در طول زمان و تلاش برای یافتن آن شکایت میکند و با کلمات زیبا و طنزآمیز به این موضوع میپردازد که چگونه نام نیکان باید باقی بماند و کسانی که خود را به دروغ بزرگ میکنند، سزاوار نخواهند بود. او همچنین به بیتفاوتی میرزاعلی اکبر اشاره میکند و خواستار این است که نام واقعیاش برگردانده شود. در نهایت، نوشتار نیز به طعنه و شوخی به پایان میرسد.
هوش مصنوعی: در سفر دومم به آذربایجان، این متن را از تبریز به کردستان برای آقای عبدالحسین خان امیر تومان که به سالارالملک معروف است و مسئولیت ایالت کردستان را دارد، فرستادم. در این متن به صورت شوخی اشعاری نوشتهام درباره میرزاعلی اکبر وقایعنگار که خود را به عنوان صادق الملک معرفی کرده و نام من که صادق است را به نادرست به کار برده است.
هوش مصنوعی: خداوند یکتا از آسیبهای زمانهی فریبکار محافظت کرده و به مدت سه سال نام من از دفتر جهانی محو شده است.
هوش مصنوعی: وقتی نامم از یاد ایام پاک شد، دلم مانند چشمی که در فکر فرو رفته، به شدت دچار تلاطم و آشفتگی شد.
هوش مصنوعی: برای پیدا کردن او، نامههایم را به باد صبا سپردم و به مناطق خراسان، ساوه و قم فرستادم.
هوش مصنوعی: من هیچ نشانهای از او در هیچ شهری پیدا نکردم، به همین دلیل آتش دل شورو اشتیاقم به آسمان هشتم رسید.
هوش مصنوعی: سپس شنیدم که کسی، تاج و نشان خواجه را به طریقی برده است که او نیز به همین دلیل دچار خیال و توهم شده است.
هوش مصنوعی: او نام مرا به عنوان یک لقب برای خودش انتخاب کرده و به این ترتیب، شرافت و مقام من را در برابر همه مردم به نمایش گذاشته است.
هوش مصنوعی: دل من از این درد به شدت سوخت و از آن دود برخواست، مانند آتش که بر روی هیزم خشک شعلهور میشود.
هوش مصنوعی: من ناراحت شدم از اینکه کرمپیچ به شکل افعی در آمده و دلم گرفت که چرا عنکبوت تبدیل به کژدم شده است.
هوش مصنوعی: چطور میتواند کسی که در برابر یک فرد معتبر و قدرتمند قرار گرفته، خودش را راستگو و صادق معرفی کند، در حالی که آن فرد، به او اعتقادی ندارد و او را رد کرده است؟
هوش مصنوعی: هر کسی که این داستان را بشنود، در حیرت و تعجب فرو میرود و هر کسی که این نکته را بخواند، لبخند بر لب میآورد.
هوش مصنوعی: من او را به خاطر خدا نوشتم، پس نام مرا به خودت نچسبان، زیرا خداوند نخواهد اجازه داد که دانه گندم به صورت جو درآید.
هوش مصنوعی: پلنگ باید مانند سیاح در کوهها سفر کند و نهنگ نیز باید در دریاها و اعماق دریایی به جستوجو بپردازد.
هوش مصنوعی: برای اینکه کسی به نام نیک مشهور شود، کافی نیست فقط به نام نیکان اشاره کند. بلکه باید تلاش کند تا رفتار و منش خود را به خوبی تغییر دهد و به آنها اقتدا کند تا در جامعه انساندوست و نیکوکار شناخته شود.
هوش مصنوعی: به هر حال، دل سنگی او از من هیچ رحم نکرد. حتی اگر به برهای هم رحم شود، آیا گرگ میتواند به آن ترحم کند؟
هوش مصنوعی: جواب تمام سوالات من از خامهی او به سکوت درآمد و سلام من هم به حضورت همواره رسید.
هوش مصنوعی: زمانی که جایگاهش در درگاه فرمانروای مرگ است، حتی فرد کم اهمیت نیز در آنجا به دنبال حق خود میگردد.
هوش مصنوعی: دسترسی و توجه من به بنده مانند حرکت به سوی دوری و فرار شد، و مانند سر گاوی که در گوشهای مانده، به سختی افتاده است.
هوش مصنوعی: به سمت خانهاش رفت و از درگاه امیر جدا شد، در حالی که از سفره نعمت بهرهمند شده بود.
هوش مصنوعی: ای پروردگار، اگر روزی در آسمان، کاخ تو همتراز با ستارگان قرار بگیرد، برای خداوندی توست.
هوش مصنوعی: اینجا از تو میخواهد که نام کسی را که در مسیر زندگیات تأثیرگذار بوده، بگیری و دوباره به او برگردانی، زیرا ممکن است برای تو هم مانند او بسیار از خود اقتدار و تأثیرگذاری نشان دهد.
هوش مصنوعی: اگر به محضر شرع بروی، میگویم که به خاطر ناراحتی و نقصهایم، مثل الاغی که لنگ میزند و دم ندارد، بینقص و کامل نیستم.
هوش مصنوعی: اگر به من توجه نکند، به زودی متوجه خواهد شد که عواقب بیتوجهیاش برایش پشیمانی به همراه خواهد داشت.
هوش مصنوعی: به خاطر شوخی و بازیگوشی، این شعر را سرودم، هرچند که ممکن است لحن آن به تحقیر و تمسخر نزدیک شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.