گنجور

 
۳۱۸۱

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۵

 

... لب شراب مستانست مایة بهارست این

رخ چو ماه تابانست خط چو موج ریحانست

لب چو آب حیوانست طرفه شهریارست این ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۸۲

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۶

 

... آشکارا لطف کردی و نهانم سوختی

موج تبخال از دلم تا ساحل لب می رسد

بس که مغز آرزو در استخوانم سوختی ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۸۳

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - در توحید

 

... هم آب در روانی و هم باد در روش

هم سنگ در گرانی و هم موج در شنا

این جمله شکر جود تو دارند بر زبان ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۸۴

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - در توحید

 

... احوال دل سوخته سوختگان را

مستانه ببین در رهش از سلسله موج

زنجیر به پا رقص کنان آب روان را ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۸۵

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در نعت رسول اکرم(ص) و وصف معراج

 

... به نفس ناطقه و پس عرض دگر جوهر

به خنده لب جدول به چین ابروی موج

به کوزه پر بحر و به حلق تشنه بر ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۸۶

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - در منقبت رسول اکرم(ص)

 

... در خزد درتنگنای قطره دریا زانفعال

بحر دستش چون زند موج سخاوت پروری

از برای زیور ابکار جودش آفتاب ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۸۷

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹ - در منقبت امیرالمومنین علی (ع)

 

... که مهر یاد کند تیغ خونفشانش و لرزد

اگر به موج کند آفتاب نسبت تیغش

ز بیم آب شود جمله استخواش ولرزد ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۸۸

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - در منقبت و مدح علی(ع)

 

... نفس صبا به مناسبت لب غنچه بوسد و جان دهد

نفتد به ناصیه بحر را دگر از مضایقه موج چین

گرش از رواشح دست خود کرم تو ریزه خوان دهد ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۸۹

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - در منقبت حضرت فاطمه زهرا(س)

 

... چو سر کنم قلم از بهر وصف آب و هوا

ز بس که عیش فزا گشته موج های نسیم

کند به کشتی غم کار موجه بر دریا

صبا کند دهن غنچه پر زر از تحسین ...

... هوا ز بس که رطوبت گرفته نیست عجب

که کار آب کند با صحیفه موج هوا

چو موج بحر بر آبست موجه سوهان

ز بس که آب گرفتند از هوا اشیا ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۹۰

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - در منقبت سیدالشهداء امام حسین(ع)

 

... چو زخم تازه شکن بر شکن ز خون لبریز

ز حرف حرف چو دریای موج زن از خون

به طنز گفت به خط کسی نمی ماند ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۹۱

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - مطلع دوم

 

... شها جدا ز درت هست هر دو دیده مرا

یکی فرات و یکی دجله موج زن از خون

غبار کوی توام بر تن ضعیف بود ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۹۲

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - در منقبت امام زین‌العابدین(ع)

 

... در بحر دست او که به هیچش گذار نیست

هرچند مضطرب بدود هر طرف چو موج

ره تا ابد ز هیچ رهش برکنار نیست ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۹۳

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - در منقبت امام محمدباقر (ع)

 

... مرور باد صبا بر بساط سبزه دشت

ز موج مخمل خارا درست داده نشان

کنون که یوسف گل شد عزیز مصر چمن ...

... به احتیاط رود در چمن صبا که مباد

شود ز موج تحرک شکسته شاخ نوان

دل از شکستن شاخ است باغبان را جمع ...

... ز بس رطوبت اشیا عجب نباشد اگر

ز موج باد صبا تیر خم شود چو کمان

ورق ز بس که رطوبت پذیر شد ز هوا ...

... مگر چو نوح به کشتی کنیم سیر چمن

که موج شبنم در باغ می کند طوفان

به زور جذبه نسیم گل آیدش به مشام ...

... اگر به بحر کمالش فتد شناور وهم

چو موج پر بدود لیک کم رسد به کران

عدد اگرچه صحیح است لاتناهی وی ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۹۴

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵ - تجدید مطلع

 

... که گر دمی بنشیند ز پای نیست شکور

محیط علمش اگر موج ور شود گردد

به نیم رشحه او حل مشکلات امور ...

... به گاه نظم چو گردد سخن به وصف کفش

به موج بحر برآید مقطعات بحور

زهی به ذات و صفات از جهانیان ممتاز ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۹۵

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۶ - در منقبت امام موسی کاظم(ع)

 

... ز تاب مهر نفس گیر گشته شخص جهان

ز تاب گرما آن موجه نیست دریا را

که پوست شد به تنش خشک و چین فتاد برآن ...

... به بحر دست تو گر افکنند قلزم را

ز بیم غرق چو موج از میان رود به کران

به دشمنی تو نافع نمی شود طاعت ...

... خلاف رأی تو کمتر دهد قضا فرمان

همه به موجب حکم خدا کند حرکت

ارادت تو که کلک قضای راست بنان ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۹۶

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - مطلع دوم

 

ز موج رنگ گل و سبزه در هوای بهار

به بال جلوه طاووس می پرد گلزار ...

... به نیش برق گشودند تا رگ کهسار

ز موج سبزه و گل بسکه گشته عکس پذیر

به رنگ کاغذ ابری شدست ابر بهار ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۹۷

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۰ - مطلع چهارم

 

... ز بیم خشک شود خون نغمه در رگ تار

محیط علمش اگر موج ور شود افتد

تخیلات دو عالم چو خار و خس به کنار ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۹۸

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - مطلع پنجم

 

... به روی برگ گلش گر گذر فتد بدود

سبک چنانکه دود موج خنده بر لب یار

بود ز گرد شتابش عبیر بر دم و یال ...

... ز دشت عصیان چندانکه خاستست غبار

بدان رحیم که در موج خیز رحمت او

گناه هر دو جهان همچو خس فتد به کنار ...

... به صانعی که دهد مشت خاک را دانش

به مبدعی که دهد موج باد را گفتار

به قادری که به پیش محیط قدرت او ...

... که در قلمرو دین هم سرست و هم سردار

به موج جوهر تیغش که شاهدان ظفر

به گرد چهره برندش به جای طره به کار ...

... رموز غیبی نقش است بر در و دیوار

زدود صیقل موج هوا چو آینه اش

گر از جفای اعادی به دل نشست غبار ...

فیاض لاهیجی
 
۳۱۹۹

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - در منقبت امام محمدتقی(ع)

 

... زورق هستی شکست بس که درین بحر خورد

لطمه باد عدم سیلی موج فنا

عشق وجود مرا رونق دیگر فزود ...

... بر در او گر نهد چهره زرد آفتاب

بر رخ گلشن زند سیلی موج صفا

گر کند از خشت وی ماه فلک کسب نور ...

... شرق زمین بوس تو قد فلک ساخت خم

علت پیری نبود موجب این انحنا

خلق تو گر خاصیت فاش کند در چمن ...

فیاض لاهیجی
 
۳۲۰۰

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در منقبت امام علی‌النقی(ع)

 

... سر و برگ آمیزش کس ندارم

زنم موج در خویش چون آب گوهر

به یار سفر کرده من که گوید ...

... چه فیض است درگاه او را که دارد

غبار درش جلوه موج عنبر

چه نورست خاک درش را که گردش ...

فیاض لاهیجی
 
 
۱
۱۵۸
۱۵۹
۱۶۰
۱۶۱
۱۶۲
۲۶۳