ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۰۶ - کوش پیل دندان، نوشانِ به مرد را به وزارت برمی گزیند
... به نوشان چنین گفت کز ناگزیر
به درگاه شاه جهان راه گیر
ز من نامه ای بر به شاه جهان ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۰۷ - نامه کردن کوش به سوی ضحاک
... که شاه جهان جاودان شاه باد
هنر رهبر و بخت همراه باد
سرش سبز بادا و گردونش گاه ...
... بیایم پرستش کنم پیش شاه
وگر راه این کوه دارم نگاه
چو فرمان شاه آیدم آن کنم ...
... کز این پس شتابید چون باد و گرد
درنگی مباشید جایی به راه
چنین تا ببینید درگاه شاه ...
... سواری یکی نامبردار زوش
ز نوشان خبر یافت کآمد ز راه
بفرمود تا شد پذیره سپاه ...
... فرستادشان خوردنیها و ساز
سزاوار و در خورد راه دراز
برآسود یک هفته از رنج راه
به هشتم بیامد به درگاه شاه ...
... ز کار سپه نیز پرداختم
یکی راه و آیین نهادم به چین
که بپسندد آن شهریار زمین
همی چشم دارم به فرمان شاه
که من راه و فرمانش دارم نگاه
که گر شاه گوید که آیم به دور
نیابم ز فرمانش هرگز گذر
به چشم و به سر بسپرم راه را
بیایم پرستش کنم شاه را ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۰۸ - پاسخ کوش پیل دندان از ضحّاک
... ز درگه سوی چین نهادند روی
همه راه شادان دل و پوی پوی
ز ده منزلی ده سوار گزین ...
... به یک منزلی پیش بردش سپاه
پذیره شدش کوش یک میل راه
چو دیدارش از دور نوشان بدید ...
... چنین تا درآمد به ایوان شاه
همی گفت نوشان از این گونه راه
نشست از بر تخت شاه دلیر ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۰۹ - فرستادن دیهیم و پیام کوش به بهک
... چنان کن که من باز گردم ز شاه
به پیش من آزادی آرد به راه
فرستاده را داد و لشکر برفت ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۱۰ - رفتن کوش پیل دندان به نزدیک ضحاک
... به بیت المقدس به درگاه شد
به سه روزه راهش چو آمد فرود
فرستاد نزدیک خسرو درود
به فرزند و دستور فرمود شاه
که لشکر پذیره برندش به راه
سپاه اندکی بود از آن روز پیش ...
... از آن روی نازیب و دندان و گوش
همی رفت با او برابر به راه
همی کرد هر کس به رویش نگاه ...
... به بر درگرفتش گرانمایه شاه
نشاندش بر اسب و بریدند راه
به نزدیک شهرش یکی جای کرد ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۱۲ - درمان کردن پزشک هندی ضحاک ماردوش را
یکی مرد هندی ز درگاه شاه
درآمد نشسته بر او گرد راه
مرا گفت نزدیک شه ره کنید ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۱۳ - غارت کردن دیهیم سرزمین بهک را
... فزون ز آن کجا داد بس کرد بس
خورش هم نیامد سپه را ز راه
به درگاه دیهیم رفت آن سپاه ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۱۴ - نامه کردن بهک به طیهور و آتبین
... ندارد جز از باد چیزی به مشت
چو برداشتید آن سپه را ز راه
به چین اندر آرید یکسر سپاه ...
... یکی زورق آراست دستور شاه
به دریا درافگند و آمد به راه
کس از لشکر چین برآن راه نه
وز این راز ایشان کس آگاه نه ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۱۵ - آماده شدن آتبین برای جنگ
... از آن نامه و رازش آگاه کرد
دلش را به کین خواستن راه کرد
بدو گفت کاندیشه ی کار کن ...
... گر آن بدگهر نیست اندر سپاه
نیابد سواری سوی خانه راه
اگر سی هزارند وگر صد هزار ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۱۶ - گذشتن آتبین از دریا در شب و شکست دادن چینیان
... نه بر سر کلاه و نه در بر قبای
دلیران گرفتند راه گریغ
شبی سهمناک از پس و پیش تیغ ...
... که زنهار گویان ز باره بجست
نهان گشت جایی ز راه گریغ
که دیده برد بر درفشد تیغ ...
... ز چیزی کجا از در شاه بود
ز سازی که اندر خور راه بود
جدا کرد و دیگر همه بخش کرد ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۱۸ - لشکرکشی آتبین به چین و گرفتن شهر خمدان
... برون آمد از شهر چندان سپاه
که بر باد گفتی ببستند راه
چو دید آن سپاه آتبین خیره ماند ...
... چنان شد چکاچاک شمشیر تیز
که کیوان همی جست راه گریز
چنان میغ پیوست و گرد سپاه ...
... گرفت آتبین شهر خمدان حصار
سر راه و بیراه کرد استوار
شب و روز با شهریان جنگ بود ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۱۹ - نامه ی نوشان به کوش
... وگر نه برآرند از این شهر دود
فرستادگان راه برتافتند
همه راه چون مرغ بشتافتند
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۲۰ - قحط در شهر خمدان و بتنگ آمدن مردم
... گروهی به تنگی به دام هلاک
نه کس را به راه خورش دسترس
نه نیرو نه فریادرس هیچ کس ...
... که من بی گمانم که شه با سپاه
فزونتر بریده ست یک نیمه راه
ز دیهیم چون آگهی یافتم
سوی چاره ی کار بشتافتم
فگندم سوی راه پویان نوند
بدین آگهی پیش شاه بلند ...
... همان گه سپارد سپاهی به شاه
که دشمن گریزد هم از گرد راه
بود تربی سرکه جایی که آب ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۲۱ - پیام نوشان به آتبین و پاسخ وی
... و دیگر که دارای چین با سپاه
به نزدیکی ما کشیده ست راه
زمان تا زمان است کایدر رسد ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۲۴ - آگاه شدن کوش از پیروزی آتبین
... ببوسید روی زمین پیش شاه
وز آن پس برون برد لشکر به راه
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۲۵ - بازگشتن کوش به چین و نبرد با آتبین
... چنین یافتند آگهی ز آتبین
که رفته ست بر راه دریای چین
چو تنگ اندر آورد سالار کوش ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۲۶ - پیروزی آتبین و بردن غنیمتها به دریا
... روان گشت کشتی به یک ره دویست
تو گفتی به دریا کنون راه نیست
چو خورشید بر دشت لشکر کشید ...
... همی دست بر دست زد از دریغ
کز او آتبین یافت راه گریغ
سپاهش فرود آمد آن جایگاه
برآسود یک روز از رنج راه
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۲۷ - گفتگوی کوش با نوشان
... زمین را ببوسید و بردش نماز
بپرسیدش از رنج و راه دراز
بدو گفت با آتبین کار تو ...
... از ایرا که یکسر بدادند پشت
به خمدان مر او را بهک داد راه
به قصرین به گفتار او شد سپاه ...
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۲۸ - نامه نوشتن کوش به سوی بهک و پاسخ وی
... که چندان مرا داد گنج و سپاه
که بدخواه بگریخت از گرد راه
شنیدم کزآن بر تن ایرانیان ...
... ولیکن پراگنده بودم سپاه
بخوانم برآرایم از بهر راه
بجای آورم هرچه فرمایدم ...
... که آید بر شاه پیروزگر
به آرایش و ساز راه اندر است
به تدبیر دیدار شاه اندر است
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۳۰ - نامه کردن کوش به سوی ضحّاک و دادن خبر مرگ بهک
... بدو نامه کردم بخوبی نخست
بخواندمش پیشم نیامد ز راه
ز دریا بدان سر کشیدم سپاه
یله کرد جای و سپه برگرفت
ز کیماک بر راه تبت برفت
به نزدیک تبت رسیدم بدوی ...