همان گه یکی نامه فرمود، گفت
به نام خداوند بی یار و جفت
که چندان مرا داد گنج و سپاه
که بدخواه بگریخت از گرد راه
شنیدم کزآن بر تن ایرانیان
چه مایه کشیدی تو رنج و زیان
زیان تو را من بجای آورم
بخوبی به کار تو رای آورم
تو باید که پاینده باشی بجای
وگرنه زیان باز دارد خدای
چو من پیش دریا کنار آمدم
همی آرزو، کارزار آمدم
گریزان شد از پیش، دشمن چه سود
که گرگ رباینده رفت و ربود
تو چون نامه بر خوانی ایدر بسیچ
برآرای لشکر، میآرام هیچ
که ما گرد کشور بخواهیم گشت
همی تا نیایی تو، نتوان گذشت
چو ایدر رسی، چین و دریا کنار
سپارم به تو تا شوی کامگار
کنم با تو پیمان و گیرم گوا
که گر دشمن آید نداری روا
بکوشی به جان و به تن، خواسته
سپاهی کنم با تو آراسته
چو زین گونه پیمان ببندی به دست
دل من ز تیمار دشمن برست
بهک چون شد آگاه از او، هرچه داشت
نهان کرد، خاک از برش برگماشت
چو نامه بدید و سخنها شنود
دژم گشت و بر روی شادی نمود
فرستاده را اسب داد و ستام
خورش خواست، پیشش می آورد و جام
همان گاه یک پاسخ نامه کرد
که دارای چین باد بی رنج و درد
بدین آمدن شادمانم چنان
که گویی به من داد گردون عنان
ز یزدان بجای آوریدم سپاس
که از مرز چین دور گشت آن هراس
شد آواره دشمن ز شمشیر شاه
درست آمد و برنشست او به گاه
سخنها ز رنج رهی کرد یاد
چو شاه آمد، آن رنجها گشت باد
سرِ شاه باید که باشد بجای
همه رنج بردارد از دل خدای
همه خوار و دشوار کایدر گذشت
چو باد بزان کآن کجا برگذشت
همه رنج، ما را ز دیهیم بود
که در رای و در رزم سستی نمود
سپه را ز دریا پراگنده کرد
ز تاراج گنج خود آگنده کرد
نه اندیشه بودش ز دشمن نه باک
در افگند لشکر به دام هلاک
سر خویشتن نیز بر سر نهاد
بداد آن همه گنج و لشکر به باد
چو از دشمن ایمن شود مرد هوش
چنان دان که خون وی آمد به جوش
ز دشمن بپرهیز باشد کسی
که مغزش خردمایه دارد بسی
دگر مر مرا خواند دارای چین
بیایم، ز پیشش ببوسم زمین
ولیکن پراگنده بودم سپاه
بخوانم، برآرایم از بهر راه
بجای آورم هرچه فرمایدم
وگر نیز جان خواهدم، شایدم
ز ما چین فرستاده ای تیز هوش
شتابان همی رفت تا پیش کوش
ز کار بهک باز گفت آنچه بود
کز آن نامه چون شادمانی فزود
سپه را همی خواند خواهد به در
که آید بر شاه پیروزگر
به آرایش و ساز راه اندر است
به تدبیر دیدار شاه اندر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شخصی نامهای از طرف یک شاه به نام خداوند بی یار و جفت میفرستد و از پیروزیها و ثروتهایی که به دست آورده سخن میگوید. او به رنج و زیان ایرانیان اشاره میکند و وعده میدهد که اگر شاه پاینده باشد، زیانها جبران خواهد شد. همچنین به اهمیت آمادگی لشکر در برابر دشمن و هماهنگی برای نبرد اشاره میشود. شخصی که نامه را میخواند، خوشحال میشود و از دشمن دوری میکند. او همچنین به این نکته تأکید میکند که اگر دشمنی در میان باشد، باید با جان و تن به جنگ بپردازند و پیمان میبندد که در صورت وجود تهدید به حمایت از شاه بپردازد. در پایان، خبری از آمدن یک پیامآور از چین و اعلام شادی و آمادگی برای نبرد به دست میآید. متن به زیبایی نکات نظامی و اهمیتی که در اتحاد و هماهنگی لشکرها وجود دارد را بیان میکند.
هوش مصنوعی: در همان moment که نامهای نوشت، آغازش را با نام خداوندی ذکر کرد که یاری و همتایی ندارد.
هوش مصنوعی: آنچنان مرا ثروت و نیرو بخشیدند که دشمنانم از راه دور فرار کردند.
هوش مصنوعی: شنیدم که تو چه اندازه برای ایرانیان زحمت و سختی کشیدی و چه زیانی متحمل شدی.
هوش مصنوعی: من به خوبی میتوانم به جای تو خسارتهایت را جبران کنم و در کارهای تو تدبیر کنم.
هوش مصنوعی: تو باید همیشه قوی و پایدار باشی، وگرنه خداوند خسارتها را به تو برمیگرداند.
هوش مصنوعی: وقتی که من به دریا نزدیک شدم، تمام آرزوها و آرمانهایم به نبرد و چالش تبدیل شد.
هوش مصنوعی: دشمن فرار کرد و چه فایدهای دارد، زمانی که گرگ، که نماد خطر و تهدید است، رفت و غارت کرد.
هوش مصنوعی: وقتی تو نامهای را میخوانی، مانند کسی هستی که در میدان جنگ نیروهایش را جمعآوری میکند، اما در واقع هیچ آرامشی در دل نداری.
هوش مصنوعی: ما در اطراف مملکت به دنبال تو میگردیم و تا زمانی که تو نیایی، نمیتوانیم از اینجا حرکت کنیم.
هوش مصنوعی: وقتی به اینجا برسی، دریا و سرزمین چین را به تو میسپارم تا به خوشبختی برسی.
هوش مصنوعی: با تو عهد میبندم و از تو گواهی میگیرم که اگر دشمنی بیاید، تو نخواهی گذاشت به من زور بگویند.
هوش مصنوعی: سعی کن تا جان و بدنت را برای من آماده کنی و خواستههایت را با من تنظیم کنی.
هوش مصنوعی: وقتی تو اینگونه به من وعده میدهی، دل من از نگرانی و دغدغههای دشمن آزاد میشود.
هوش مصنوعی: به محض اینکه بهک از وجود او مطلع شد، تمام مخفیکاریهای خود را آغاز کرد و بر روی او خاکی ریخت تا آثارش پنهان بماند.
هوش مصنوعی: وقتی نامه را دید و صحبتها را شنید، غمگین شد و لبخند شادی بر چهرهاش نشاند.
هوش مصنوعی: او فرستادهاش را سوار کرد و خوراکی خوشمزه خواست، سپس پیش او میآورد و جام را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: در همان لحظه، یک نامهای ارسال کرد که بدون هیچ زحمت و دردی، با زیبایی و جذابیت خاصی همراه بود.
هوش مصنوعی: با آمدن تو، احساس خوشحالی میکنم به گونهای که انگار آسمان اختیار زندگیام را به من سپرده است.
هوش مصنوعی: من از خداوند سپاسگزاری میکنم که آن ترس و نگرانی که از مرز چین داشتم، برطرف شد.
هوش مصنوعی: دشمن نتوانست در برابر شمشیر پادشاه استقامت کند و از ترس فرار کرد، اما در نهایت دوباره به موقع از جایی بر پا خواست و آماده شد.
هوش مصنوعی: وقتی که دل به یاد جانشین و پادشاه بیندازیم، تمام رنجها و دردهایی که کشیدهایم، به فراموشی سپرده میشوند و انگار به باد رفتهاند.
هوش مصنوعی: سرِ شاه باید به گونهای باشد که به جای همه، بار سختیها را بر دوش کشیده و از دل خدای نیز تحمل کند.
هوش مصنوعی: همه چیز در زندگی دشوار و سخت میگذرد، همانطور که باد به آرامی از مکانی عبور میکند و به راه خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: همه زحمات و دردهایی که ما کشیدهایم به این خاطر است که در تصمیمگیریها و جنگها ضعف و سستی نشان دادهایم.
هوش مصنوعی: سربازان را از دریا پخش و پراکنده کرد و آنها را با گنجینههای خود پر و آراسته ساخت.
هوش مصنوعی: او نه به دشمنت فکر میکند و نه از لشکری که به دام مرگ بیفتد، نگران است.
هوش مصنوعی: او به خاطر خودخواهیاش، تمام ثروت و قدرتی که داشت را به راحتی از دست داد.
هوش مصنوعی: وقتی مردی از خطرات و دشمنان در امان باشد، باید بدانید که هیجان و خشم او به اوج میرسد.
هوش مصنوعی: از دشمنان دوری کن، زیرا کسی که دارای فکر و عقل نمیباشد، به اندازهی کافی درک و بصیرت نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: دیگر از کسی که با ویژگیهای خاصش مرا میخواند، میخواهم که بیایم و از احترام، زمین را ببوسم.
هوش مصنوعی: اما من همانند لشکری پراکنده بودم که برای برخواستن و ایجاد راهی برای پیشرفت نیاز به هماهنگی دارم.
هوش مصنوعی: هرچه از من بخواهی انجام میدهم و اگر نیاز باشد جانم را هم فدای تو میکنم.
هوش مصنوعی: تو از نزد ما کسی باهوش و سریع را فرستادهای که به سرعت به سوی کوش میرود.
هوش مصنوعی: او از کار بهک دوباره نظر کرد و گفت که چه چیز باعث شده است که از آن نامه خوشحالی بیشتری به دست آورد.
هوش مصنوعی: او سپاه را فرا میخواند تا به در بیایند و بر شاه پیروزی حکومت کنند.
هوش مصنوعی: در تلاش برای رسیدن به زیبایی و آمادگی، راهی برای ملاقات با پادشاه وجود دارد که نیازمند تدبیر و برنامهریزی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.