فرستاد نامه به ضحاک شاه
که چو من بدین جا کشیدم سپاه
به فرّ شهنشاه گیتی خدای
ز دشمن سواری ندیدم بجای
ز دارای ماچین رسید آن گزند
که بر لشکر ما شکن برفگند
نهان سر یکی کرد با دشمنان
به دریا گذر دادشان چون زنان
چو این را به نزدیک ما شد درست
بدو نامه کردم بخوبی نخست
بخواندمش پیشم، نیامد ز راه
ز دریا بدان سر کشیدم سپاه
یله کرد جای و سپه برگرفت
ز کیماک بر راه تبّت برفت
به نزدیک تبّت رسیدم بدوی
براندم ز خون دلیرانش جوی
به دو نیمه او را فگندم به خاک
ز سمّ سمندم تنش گشت چاک
همه دشمن شاه بادا چنین
به فرّ وی آباد روی زمین
سپاهی نشاندم به دریا کنار
که مرغ اندر آن ره نیابد گذار
اگر دشمن آید به زنهار شاه
گر از تنگی و بند یابد پناه
..............................
..............................
وز آن جا سوی شهر خمدان کشید
سپه صد هزار از یلان برگزید
یکی مرد را داد شاور به نام
دلیری هشیوار با رای و کام
به دریا فرستاد و اندرز کرد
مر او را سپهدار آن مرز کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شخصیت اصلی نامهای به شاه ضحاک میفرستد و از شرایط دشواری که در آن قرار دارد سخن میگوید. او به شاه اطلاع میدهد که از دشمنان نیروهای خود را نمیبیند و از آسیبهای وارده بر لشکر خود نگران است. همچنین به چگونگی شکست دشمنان و پیروزی بر آنها اشاره میکند و میگوید که او مخالفان را به دو نیم کرده و اهمیت پیروزی برای پادشاهی را یادآوری میکند. در پایان، او سپاهی را به کمال و با هوش به عنوان فرمانده معرفی میکند و او را به دریا فرستاده و به طرف شهر خمدان میرود.
هوش مصنوعی: نامهای به ضحاک شاه فرستاد که من اینجا با سپاهی بزرگ آمدهام.
هوش مصنوعی: به دلیل قدرت و شکوه پادشاه عالم، من از دشمنان هیچگونه سواری ندیدم.
هوش مصنوعی: از اموال و دارایی ما آسیب و صدمهای رسید که بر لشکر ما مانند تگرگ فرو ریخت.
هوش مصنوعی: کسی که به دشمنان خود اعتماد میکند و به آنها اجازه میدهد که در دریا به همراه او عبور کنند، مانند زنی است که به طور پنهانی به کارهای خطرناک میپردازد.
هوش مصنوعی: وقتی او به ما نزدیک شد و همه چیز درست شد، من نامهای به او نوشتم که در آغاز خیلی خوب بود.
هوش مصنوعی: او را دعوت کردم تا پیش من بیاید، اما او نیامد. به همین خاطر از دریا به سمت او لشکرکشی کردم.
هوش مصنوعی: در دل کوهها آرامش برقرار شد و نیروهای نظامی آماده نبرد شدند و از محلی مهم حرکت خود را به سمت تبت آغاز کردند.
هوش مصنوعی: به نزد تپهای رسیدم و از آنجا جوی آبی را دیدم که از خون دلیران میریزد.
هوش مصنوعی: او را در زمین به دو نیم کردم و به خاطر زهر اسبم، بدنش پاره پاره شد.
هوش مصنوعی: همه باید به خاطر بزرگی و عظمت شاه، از آن شکوه و جلال او بیاموزند و در زندگی خود به دنبال شکوه و عظمت باشند.
هوش مصنوعی: من نیرویی را در کنار دریا قرار دادم تا مرغ نتواند از آنجا عبور کند.
هوش مصنوعی: اگر دشمنی بیرون بیاید و پادشاه را در شرایط سختی ببیند، باید به او پناه دهد و او را نجات دهد.
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی بیان میکند که عشق و محبت در دل انسان به عجیبترین شکلهایی ممکن است ظاهر شود، و این عواطف میتوانند به شدت عمیق و تاثیرگذار باشند.
هوش مصنوعی: سپه به سمت شهر خمدان حرکت کرد و از میان دلیران، صد هزار نفر را انتخاب کرد.
هوش مصنوعی: یک مرد به خاطر دلیری و هوشمندیاش، با فکر و ارادهاش پاداشی دریافت کرد.
هوش مصنوعی: او را به دریا فرستاد و به او نصیحت کرد سپهدار آن سرزمین.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.