در دلم هر لحظه صد سودای باطل میرود
تا چه پیش آید کسی را کز پی دل میرود
دل نگهدار از صف مژگان او کز فرط حرص
صد سوار اینجا پی یک نیمبسمل میرود
هست عذرایی مگر در کاروان امشب که باز
از قطار اشک وامق ناقه در گل میرود
دیدم از شوق شهادت بارها در کوی عشق
نیم کشتی کز قفای تیغ قاتل میرود
عشق را بازی نپنداری که نقش مهر دوست
در دل آسان آید اما سخت مشکل میرود
غرقهٔ غرقاب این قلزم همین ماییم و بس
ورنه هرکس زورقی دارد به ساحل میرود
نیست با این کاروان گر آفتابی پس چرا
سایهآسا هرکس از دنبال محمل میرود
خونبهای ماست زخمی دیگر از شمشیر دوست
تا نریزد خونم این حسرت کی از دل میرود
نور مقبول ار صفایی در تو کاملتر شتافت
نیست دور این بحثها بر نقص قابل میرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به احساسات عمیق و تجارب عاشقانه اشاره دارد. شاعر از کشمکشهای درونی و آرزوهای ناکام خود سخن میگوید و به تأثیرات عشق و عشق ورزی بر دل و جان انسان اشاره میکند. هر لحظه نالهای بیثمر در دل خود دارد و دلش زیر فشار زیبایی مژگان محبوبش قرار میگیرد. او نگران است که عشق را به سادگی نپندارد، زیرا انتظارات آن دشوار است. شاعر همچنین از حسرت و درد جدایی و فقدان ناشی از عشق میگوید و مهمترین راز زندگی را در ارتباط با سایرین و تجربیات مشترک میبیند. در نهایت، او به جستجوی نور و صفا در دلها و عدم کمال انسانی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در دل من هر لحظه افکار بیپایه و پوچ میگذرد، نمیدانم چه پیش خواهد آمد و چه کسی در پی دلش میرود.
هوش مصنوعی: دل خود را از زیبایی چشمان او محافظت کن، زیرا در اثر عشق و تمایل، صد سوار به دنبال یک جان باخته کوچک در اینجا میآیند.
هوش مصنوعی: امشب در کاروان دختری هست که به خاطر عشقش، از چشمانش اشک میریزد و اشکهای او مانند آب در گلی جاری میشود.
هوش مصنوعی: در کوچه عشق بارها با شوق شهادت دیدم که کشتیای در حال غرق شدن است، که تیغ قاتل از پشت سر میآید و به آن آسیب میزند.
هوش مصنوعی: عشق را همچون یک بازی تصور نکن، زیرا محبت به دوستان در دل به آسانی جای میگیرد، اما برای رسیدن به آن و حفظش، کار دشواری است.
هوش مصنوعی: ما در این دریای عمیق و پرخطر غرق شدهایم و تنها خودمانیم که در این وضعیت باقی ماندهایم. دیگران با قایقهایی که دارند، به سواحل امن میرسند.
هوش مصنوعی: این شعر به این موضوع اشاره دارد که اگر کسی در این کاروان غمگین و بینور است، پس چرا به طور خاموش و بدون امید، هر کس به دنبالش میرود. در واقع، عدم وجود نور و روشنایی در این سفر، نشاندهنده احساس تنهایی یا ناامیدی است که ممکن است در دل برخی افراد وجود داشته باشد، اما با این حال، دیگران هنوز به دنبال آن شخص حرکت میکنند.
هوش مصنوعی: اگر دوستی با شمشیرش آزارم کند، باید بهای آن خون من باشد. تا زمانی که این حسرت در دلم وجود دارد، نمیتوانم از این درد رهایی یابم.
هوش مصنوعی: اگر نور پذیرفتهشدهای در تو وجود داشته باشد و به وضوح و زیبایی بیشتر درخشش کند، بحث کردن درباره نقصها دیگر جایی ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن فروغ دیده و آن راحت دل میرود
رخت بردارید، همراهان، که محمل میرود
کاروان مشکل رود بیرون، کز آب چشم من
جمله را خر در خلاب و بار در گل میرود
ای که دیدی قتل من در پای آن سرو سهی
[...]
گرچه بر ما روزگار تیره مشکل میرود
چون ترا دیدم درد عالم از دل میرود
کعبه معنی دری دارد ز محراب مجاز
هرکه این دریافت بیزحمت به منزل میرود
دیدن گلزار رویت میدهد دل را صفا
[...]
عمر سیرش کوته است ار جورت از دل میرود
چند گامی از ضرورت مرغ بسمل میرود
خواب غفلت بس که چشم کاروان عمر بست
بانگ باید بر جرسها زد که محمل میرود
کینهاش ای کاش باعث میشدی بر قتل ما
[...]
از نظر یک دم که آن شکل و شمایل میرود
حاصل دریا و کان از دیده و دل میرود
در بیابانی که نعل شوق ما در آتش است
نقش پای ناقه پیشاپیش محمل میرود
کوچه باغ زلف اگر پایان ندارد گو مدار
[...]
ز آب چشم ماست کز دنبال محمل میرود؟
اینکه خلقی از قفایش پای در گل میرود
دل چو میرفت از قفای او وداع جان نکرد
ز آنکه میداند که جان هم از پی دل میرود
چون به بزمی بیندم اول مرا از صحبتی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.