گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سعدی

به قلم راست نیاید صفت مشتاقی

سادَتی اِحْتَرقَ القَلْبُ مِنَ الاَشْواقِ

نشود دفتر درد دل مجروح تمام

لَوْ اَضافوا صُحُفَ الدَّهْرِ اِلی اَوْراقی

آرزوی دل خلقی تو به شیرین سخنی

اثر رحمت حقی تو به نیک اخلاقی

بی عزیزان چه تمتع بود از عمر عزیز

کَیْفَ یَحْلو زَمَنُ البَینِ لَدَی العُشّاقِ؟

من همان عاشقم ار زان که تو آن دوست نه‌ای

اَنا اَهْواکَ وَ اِنْ مِلْتَ عَنِ المیثاقِ

حَیْثُ لا تُخْلِفُ مَنْظور؟ حَبیبی اَرِنی

چه کنم؟ قصه این غصه کنم در باقی

به دو چشم تو که گر بی تو برندم به بهشت

نکنم میل به حوران و نظر با ساقی

سعدی از دست غمت چاک زده دامن عمر

بیشتر زین نکند صابری و مشتاقی

 
 
 
غزل شمارهٔ ۵۸۷ به خوانش حجت الله عباسی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۵۸۷ به خوانش فاطمه زندی
اشکالات خوانش

# در بیت ششم، تُخلفُ را تَخلفَ میخواند که معنایش جور درنمیاد

اشکالات خوانش

بیت چهارم مصرع دوم کَیْفَ یَحْلو زَمَنُ البَینِ لَدَی العُشّاقِ؟
البینِ مضاف الیه و مجرور است اما به صورت منصوب (البینَ) خوانده شده است.
بیت ششم مصرع اول حَیْثُ لا تُخْلِفُ مَنْظور؟ حَبیبی اَرِنی
تُخْلِفُ به صورت تَخلَفَ خوانده شده که هر سه حرکت ایراد دارد.

همهٔ خوانش‌هاautorenew
اشکالات خوانش

بیت چهارم مصرع دوم کَیْفَ یَحْلو زَمَنُ البَینِ لَدَی العُشّاقِ؟
زَمَنُ فاعل و مرفوع است اما به صورت منصوب خوانده شده است
البینِ مضاف الیه و مجرور است اما به صورت منصوب (البینَ) خوانده شده است.
بیت 5 مصرع دوم اَنا اَهْواکَ وَ اِنْ مِلْتَ عَنِ المیثاقِ – مِلْتَ به ضمه اول یعنی به صورت مُلْتَ خوانده شده است. چون مضارع این فعل بر وزن یَفعِلُ است بنابراین در این صیغۀ ماضی باید حرف اول کسره داشته باشد.
بیت ششم مصرع اول حَیْثُ لا تُخْلِفُ مَنْظور؟ حَبیبی اَرِنی
تُخْلِفُ به صورت تَخلَفَ خوانده شده که هر سه حرکت ایراد دارد.

اشکالات خوانش

1- بیت اول مصرع دوم سادَتی اِحْتَرقَ القَلْبُ مِنَ الاَشْواقِ – الاَشْواقِ باید به صورت الاَشْواقي خوانده شود اما با سکون قاف خوانده شده
2- بیت چهارم مصرع دوم کَیْفَ یَحْلو زَمَنُ البَینِ لَدَی العُشّاقِ؟
زَمَنُ فاعل و مرفوع است اما به صورت منصوب خوانده شده است – العُشّاقِ باید به صورت العُشّاقي خوانده شود اما با سکون قاف خوانده شده است.
3- اَنا اَهْواکَ وَ اِنْ مِلْتَ عَنِ المیثاقِ – المیثاقِ باید به شکل المیثاقي خوانده شود ولی به سکون قاف خوانده شده است (شما هم دقت بفرمایید اگر بنده اشتباه شنیده ام این مورد سوم را حذف بفرمایید.)

فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

همام تبریزی

نه چنان مست و خرابم ز دو چشم ساقی

که مرا با دگری هست خیالی باقی

مستی از هستی من جز سر مویی نگذاشت

وان قدر نیز نخواهم که بود ای ساقی

مست گشتیم و نخواهی تو که فانی گردیم

[...]

خواجوی کرمانی

تشنه‌ام تا به کی آخر بده آبی ساقی

فی حشای أضطرمتُ نایرة إلا شواق

عمر باقی بر صاحب‌نظران دانی چیست

آنچ از بادهٔ دوشینه بمانَد باقی

عنت الورق علی قلقلة الاقداح

[...]

کمال خجندی

سال‌ها گر بنویسم صفت مشتاقی

ماند از شوق تو صد ساله حکایت باقی

غایت ابرویش از دیده دلا حاضر باش

ترسمت بشکنی این شیشه که دور از طاقی

غمزهات هیچ فروداشت ز تیزی نکند

[...]

آشفتهٔ شیرازی

بکن آن باده رنگین به ایاغم ساقی

که بود نشئه او تا به قیامت باقی

مستی می چو خمار آرد و هشیاری و رنج

مست شو مست ولی از لب و لعل ساقی

باده ی نوش که فانی کندت در ساقی

[...]