آه اگر دست دل من به تمنا نرسد
یا دل از چنبر عشق تو به من وانرسد
غم هجران به سویتتر از این قسمت کن
کاین همه درد به جان من تنها نرسد
سروبالای منا گر به چمن برگذری
سرو بالای تو را سرو به بالا نرسد
چون تویی را چو منی در نظر آید هیهات
که قیامت رسد این رشته به هم یا نرسد
ز آسمان بگذرم ار بر منت افتد نظری
ذره تا مهر نبیند به ثریا نرسد
بر سر خوان لبت دست چو من درویشی
به گدایی رسد آخر چو به یغما نرسد
ابر چشمانم اگر قطره چنین خواهد ریخت
بوالعجب دارم اگر سیل به دریا نرسد
هجر بپسندم اگر وصل میسر نشود
خار بردارم اگر دست به خرما نرسد
سعدیا کنگره وصل بلندست و هر آنک
پای بر سر ننهد دست وی آن جا نرسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حسرت و اندوه شاعر در دل عاشقانهاش است. شاعر به تألم از دوری و جدایی از معشوق پرداخته و احساس میکند که اگر نتواند به عشق خود دست یابد، درد و رنجش بیشتر خواهد شد. او از زیباییها و لذتهای زندگی یاد میکند که در غیاب معشوق بیمعنا هستند. همچنین، شاعر به ناامیدی از رسیدن به وصال عشق اشاره میکند و تأکید میکند که اگر دوری و فاصله دائمی باشد، هجر را بر میگزیند. در نهایت، او به سختکوشی برای رسیدن به معشوق و ارزشهای خود میپردازد و میگوید که کسی نمیتواند بدون تلاش به عشق و وصال دست یابد.
هوش مصنوعی: ای کاش که دل من نتواند به آرزویش برسد یا اینکه عشق تو مرا رها نکند.
هوش مصنوعی: از دوری تو، این درد و غم را برای من بیشتر نکن، زیرا نمیخواهم این همه رنج و درد را به تنهایی تجربه کنم.
هوش مصنوعی: اگر در باغ به گلهای زیبا بنگری، هیچکس نمیتواند به زیبایی تو نزدیک شود.
هوش مصنوعی: وقتی که تو را مانند خودم میبینم، بعید میدانم که روز قیامت این ارتباط و پیوند قطع شود یا به هم بپیوندد.
هوش مصنوعی: اگر نظر لطفی از آسمان به من بیفتد، ذرهای که به ماه نمیرسد، به ستارهها نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: اگر کسی مانند من درویش بر سر سفره لب تو بیفتد، در پایان آیا چیزی به من میرسد یا همچنان مانند دزد به جایی نخواهم رسید؟
هوش مصنوعی: اگر چشمانم اینگونه اشک بریزد، تعجبی نیست اگر این باران به دریا نرسد.
هوش مصنوعی: اگر به وصل محبوب نرسم، هجران را بر میگزینم و اگر نتوانم به خرما دست یابم، تحمل خار و خس را میپذیرم.
هوش مصنوعی: ای سعدی، قلهی وصال بسیار بلند و inaccessible است و کسی که نتواند بر مشکلات و موانع فائق آید، هرگز به آنجا نخواهد رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بوی مهرت به مشام من شیدا نرسد
گنج وصل تو به هر بی سر و بی پا نرسد
حاکمی گر بکشی بنده و گر بنوازی
منع در مصلحت شاه گدا را نرسد
راستی سرو سهی گرچه به قد می نازد
[...]
مله را آستر خسقی و والا نرسد
همه کس را بجهان منصب والا نرسد
کس نپوشید ببالای قبا پیراهن
انکه را زیر بود جای ببالا نرسد
جامه صوف کتان گرچه بریسد باریک
[...]
هیچ شب تیر غمت بر دل شیدا نرسد
که فغانم به مه آهم به ثریا نرسد
آن که وصل تو ز امروز به فردا انداخت
دارم امید کز امروز به فردا نرسد
سنگ بر سینه زنان می رود و ناله کنان
[...]
ناخلف را بکسی فخر ز آبا نرسد
نسب گوهر بی آب بدریا نرسد
رشته طول امل عارف روشندل را
راست چون رشته شمعست بفردا نرسد
بخت چون سدره کام شود عاشق را
[...]
گر ز دنیا بکشی پای، چنان دور بکش
که اگر سعی کنی، دست به دنیا نرسد
من کجا، دسترس قیمت وصل تو کجا
ترسم از مفلسی ام کار به سودا نرسد
خنده گر بر در و دیوار جهان ریخته است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.