فرهاد را چو بر رخ شیرین نظر فتاد
دودش به سر درآمد و از پای درفتاد
مجنون ز جام طلعت لیلی چو مست شد
فارغ ز مادر و پدر و سیم و زر فتاد
رامین چو اختیار غم عشق ویس کرد
یکبارگی جدا ز کلاه و کمر فتاد
وامق چو کارش از غم عَـذرا به جان رسید
کارش مدام با غم و آه سحر فتاد
زین گونه صدهزار کس از پیر و از جوان
مست از شراب عشق چو من، بیخبر فتاد
بسیار کس شدند اسیرِ کمندِ عشق
تنها نه از برای من این شور و شر فتاد
روزی به دلبری نظری کرد چشم من
زان یک نظر مرا دو جهان از نظر فتاد
عشق آمد آن چنان به دلم در زد آتشی
کز وی هزار سوز مرا در جگر فتاد
بر من مگیر اگر شدم آشفتهدل ز عشق
مانند این بسی ز قضا و قدر فتاد
سعدی ز خلق چند نهان راز دل کنی
چون ماجرای عشق تو یکیک به در فتاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به وصف حال عاشقان و تاثیر عشق بر آنان میپردازد. او به داستانهای عشق مجنون و لیلی، رامین و ویس، و وامق و عذرا اشاره میکند و به احوالاتی که آنان از غم عشق دچار آن شدهاند، پرداخته است. عشق به قدری قوی است که افراد از همه چیز بیخبر و غافل میشوند و به تسلیم در برابر این احساس عمیق میرسند. شاعر همچنین به تجربه خود از عشق اشاره میکند که یک نظر عاشقانه میتواند دو جهان را از نظر آدمی بیندازد و شعلههای آتش عشق در دل او زبانه زند. در نهایت، شاعر از سعدی یاد میکند و نوید میدهد که رازهای عشق همگی به تدریج روشن میشود.
وقتی نظر فرهاد بر رخ شیرین افتاد، آه از نهادش بلند شد و از پای در آمد. [فرهاد و شیرین : ---> غزل ۵۵ بیت دوم / نظر: نگاه / کنایه: دود به سر آمدن (شیفته و بی قرار گشتن ). از پای در افتادن (بیچاره و درمانده شدن ) / تلمیح: اشاره به داستان فرهاد و شیرین ] - شرح غزلهای سعدی
و هنگامی که مجنون از شراب رخسار لیلی از خود بی خود شد، دیگر به پدر و مادر خویش نیندیشید و از زر و سیم هم چشم پوشید. [ مجنون و لیلی: بیت دهم غزل هفتم / طلعت: چهره و رخسار / فارغ افتادن: بی نیاز و مستغنی گشتن. / تشبیه: طلعت به جام ( اضافهٔ تشبیهی ) / تلمیح: اشاره به داستان لیلی و مجنون ] - شرح غزلهای سعدی
وقتی که رامین غم عشق ویس را برگزید، از تاج و تخت پادشاهی جدا افتاد. [ رامین و ویس : ---> بیت دهم غزل هفتم / کلاه و کمر: تاج و کمربند شاهی ] - شرح غزلهای سعدی
و هنگامی که کار وامق در غم عشق عذرا از حدّ تحمّل گذشت، از آن پس مدام، کارش غصّه خوردن و در سحر گاهان آه کشیدن بود. [ وامق و عذرا : ---> بیت هشتم غزل چهارم/ کنایه: به جان رسیدن ( به هلاکت نزدیک شدن، تا حدّ مردن آمدن ) / تلمیح: اشاره به داستان وامق و عذرا ] - شرح غزلهای سعدی
صد هزار نفر پیر و جوان مثل من از شراب عشق سرمست افتاده اند./ تشبیه: عشق به شراب / کنایه: بی خبر افتادن ( مست و بی خویش و مدهوش گشتن ). - شرح غزلهای سعدی
این شور و شر عشق فقط گریبان مرا نگرفته است، بلکه مردمان بسیاری اسیر کمند عشق گشته اند. [ شور و شر: ترکیب عطفی، فتنه و آشوب / تشبیه: عشق به کمند ] - شرح غزلهای سعدی
روزی چشم من از سر عشق به دلبری نظری افکند و در اثر آن یک نگاه هر دو جهان در نظرم بی ارزش شد. [نظر: نگاه / کنایه: از نظر افتادن ( بی ارزش و خوار شدن، بی اعتبار گشتن ) / آرایهٔ تکرار: نظر ] - شرح غزلهای سعدی
عشق آمد و چنان آتشی در دلم زد که در اثر آن هزار سوز به جگرم افتاد. [ کنایه: آتش به دل زدن ( بی قرار و شیفته کردن ) سوز در جگر افتادن ( مشوّش و پریشان و نا آرام گشتن) ] - شرح غزلهای سعدی
هوش مصنوعی: مرا سرزنش نکن اگر به سبب عشق دلم آشفته شد، زیرا از این دست اتفاقات بسیار به خاطر تقدیر و سرنوشت پیش میآید.
هوش مصنوعی: سعدی، چرا راز دل را از دیگران پنهان میکنی، در حالی که داستان عشق تو یکی یکی آشکار میشود؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
خط را گذار برلب آن سیمبر فتاد
سرسبز طوطیی که به تنگ شکر فتاد
یاقوت را چو باده لعلی کند به جام
این آتشی که از تو مرا در جگرفتاد
امسال هم نداد به هم دست خط یار
[...]
تا طیلسان ز تارک آن تاجور فتاد
از فرق شهسوار فلک تاج زر فتاد
کیوان و تیر و زهره و بهرام و مشتری
چون مهر و ماه افسر زرشان ز سر فتاد
اکلیل بر زمین زده از فرق فرقدین
[...]
در قتلگاه چون اسرا را گذر فتاد
بر نعش بی سر شهداشان نظر فتاد
از غم کشیده اند ز دل، آه آتشین
کزآهشان به خرمن هستی شرر فتاد
آن یک عذار خویش به پای پدر نهاد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۸ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.