پیش رویت قمر نمیتابد
خور ز حکم تو سر نمیتابد
نیکویی خوی کن که نرگس مست
بر تو با کین و شر نمی تابد
دم غنیمت بدان، زمان بشناس
زهره وقت سحر نمیتابد
آتش اندر درون شب بنشست
که تنورم مگر نمیتابد
بار عشقت کجا کشد دل من
که قضا و قدر نمیتابد
ناوک غمزه بر دل سعدی
مزن ای جان چو بر نمیتابد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به این موضوع اشاره میکند که زیبایی و نور خورشید وقتی تحت تاثیر وجود محبوب و یا لحظات خاص قرار میگیرد، به چشم نمیآید. او از شنیدنیهای طبیعت و زمان شناختن فرصتها به عنوان لحظات مهم یاد میکند. همچنین، شاعر ابراز میدارد که عشق و غم میتواند فشار زیادی به دل انسان وارد کند و از محبوبش میخواهد که با نگاهش به دل او آسیبی نرساند. به طور کلی، شعر به احساسات عاشقانه، تأثیر زیبایی و ضرورت شناخت زمانهای خاص در زندگی اشاره دارد.
پیش چهرهٔ تابانت ماه از تابش باز میماند و خورشید هم از حکم تو سرپیچی نمیکند. [خور: خورشید / کنایه: سر تابیدن (روی گردانیدن، نا فرمانی کردن) /تشبیه تفضیلی: روی به قمر و قدرت معشوق به خورشید و برتری معشوق بر این دو.] - منبع: شرح غزلهای سعدی
معنی : نیکویی را خوی و منش خویش قرار بده، زیرا که نرگس مست… [نرگس : -> بیت ششم غزل نود / استعارهٔ مصرّحه: نرگس مست (چشم خمار معشوق)] - منبع: شرح غزلهای سعدی
زهره : -> بیت چهارم غزل ۱۳۳ / «در بعضی نسخهها این دو مصراع را یک بیت کردهاند، ولی از یک نسخه چنین استنباط شد که دو بیت بوده و از هر یک مصراعی ساقط شده. در نسخه های چاپی شعر را چنین نوشتهاند: "با درخشندگی چشم خوشت زهره وقت سحر نمیتابد" و این غزل در نسخ بسیار قدیم نیست.» (کلیات سعدی، محمدعلی فروغی، ۴۶۹). و مرحوم حبیب یغمایی این غزل را الحاقی و مشکوک میداند. (غزلیات سعدی، ۷۵۰) / معنی: زهره در سحرگاهان نمیتابد. - منبع: شرح غزلهای سعدی
از آنجا که سینهٔ سوزانم روشنی ندارد، آتش درون شب (خورشید) هم نمیتابد و روشنایی نمیبخشد.[ مگر: قید تاکید است، همانا، به درستی / حسن تعلیل: نبودن روشنایی در شب به دلیل نتابیدن تنور سینهٔ سعدی است.] - منبع: شرح غزلهای سعدی
بار عشق تو را که حتی قضا و قدر هم از تحمل آن عاجزند، دل من چگونه به دوش کشد و حمل کند؟ [ قضا و قدر: حکم الهی، سرنوشت / تابیدن: تحمل کردن /تشبیه: عشق به بار (اضافهٔ تشبیهی).] - منبع: شرح غزلهای سعدی
ای جان، تیر غمزهات را بر دل سعدی مزن، زیرا قادر به تحمل آن نیست! [ ناوک: تیر کوچک / غمزه: ناز و عشوه، اشاره به چشم و ابرو / تابیدن: تحمل کردن /تشبیه: غمزه به ناوک ] - منبع: شرح غزلهای سعدی / دکتر محمدرضا برزگر خالقی / دکتر تورج عقدایی
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.