گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خیام

چون نیست ز هر چه هست جز باد به دست

چون هست به هر چه هست نقصان و شکست

انگار که هر چه هست در عالم نیست

پندار که هر چه نیست در عالم هست

 
 
 
رباعی شمارهٔ ۲۹ به خوانش داوود ملک زاده
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
منتسب به هر دو سخنور
ابوسعید ابوالخیر

چون نیست ز هر چه هست جز باد بدست

چون هست ز هر چه نیست نقصان و شکست

خیام

همین شعر » بیت ۱

چون نیست ز هرچه هست جز باد به دست

چون هست به هرچه هست نقصان و شکست

ابوسعید ابوالخیر

آن یار که عهدِ دوستداری بشکست

میرفت و منش گرفته دامن در دست

می‌گفت دگر باره به خوابم بینی

پنداشت که بعد ازو مرا خوابی هست

مشاهدهٔ ۷ مورد هم آهنگ دیگر از ابوسعید ابوالخیر
ازرقی هروی

ای دل ، ز شراب عشق گشتی سرمست

کز رنج خمار او به جان نتوان رست

گر از دل من چنین فرو داری دست

در روز ز دست تو به شب باید جست

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از ازرقی هروی
قطران تبریزی

چون دیده من دید ترا روز نخست

مسکین دل من هوای دیدار تو جست

اکنون که ترا هوای من نیست درست

یا ناز مکن یا دل من باز فرست

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
مسعود سعد سلمان

رنج دل  رنج دیده جز دیده نجست

دانی که شد این گناه بر دیده درست

در جمله جهان صورتی از دیده نرست

کش چندین موج خونش از دیده نشست

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه