خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹

چون نیست ز هر چه هست جز باد به دست

چون هست به هر چه هست نقصان و شکست

انگار که هر چه هست در عالم نیست

پندار که هر چه نیست در عالم هست