گنجور

حاشیه‌ها

ابوالفضل عفتی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۸:

او از مستی ز چشم خود بیخبر است!

ابوالفضل عفتی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۱:

هر چیز که در تصرف عقل آید

بگذار کنون که وقت دیوانگیست

ابوالفضل عفتی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۹:

اندیشه در این واقعه سرگردانست!

ابوالفضل عفتی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۱:

یکی از عمیق ترین اشعار مولوی ، روحی وسیع در کالبد انسانی.

تازه به دوران رسیده🖐🏿 در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۷:

سلام علیکم

بیت هفتم  دارایه مشکل است.

الا ای پیر فرزانه مکن 《منعم》 ز میخانه

کاشانی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۰۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰:

بنده در جایگاهی نیستم که نظر بدم و من خود متوجه هستم که به عنوان یک نوجوان علم کافی و لازم را ندارم، اما من هم دوست دارم گاهی دیدگاه و نظر خودم را به اشتراک بگذارم. من عقیده دارم که منظور شاعر در این شعر این نبوده که رفتن و امدن ما به زندگانی بی معنیست، بلکه ایشان در واقع بیان می کنند که خود نمی دانند که معنی این زندگانی چیست اما در تلاش بودند تا کشف کنند و به اجتماع گوشزد کنند که تلاش برای کشف این حقیقت پر اهمیت است. درضمن از نظر من ما همیشه نباید به تمامی موضوع ها به چشم اسلامی و مذهبی بنگریم بلکه بعضی وقت ها باید جدای از دین و مذهب به واقعیت های پنهان از شدت اشکاری بنگریم، زیرا دین می تواند گاهی ادمی را کور و بی حواس کند؛ پس گاه بهتر است دست از نگرش (فقط) اعتقادی برداشته و از تمام جنبه ها و وجوه مخصوصا نقطه نظر خود شاعر به شعر نگاه کنیم تا به دیدی واضح تر از بالای تپه دست یابیم. البته این فقط نظر من است و نمی گویم که کاملا درست است. 

مجتبی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۳۸ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۱۸:

با احترام به همه دوستان.

این دوبیتی از باباطاهر عزیز ، به شدت مرا مجذوب خودش کرد.

مجتبی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۲۷ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۹۳:

سلام.

در نسخه "محمد علی فروغی" ، "دو زلفونت بود تار ربابم" هم دیده شده.

نور در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۲۷ در پاسخ به مبتدی76 دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:

دوستداران و صاحب رو حرکت ندید، ساکن بخونید.

محسن محسنی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۰۷ دربارهٔ کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - و قال ایضاً بمدحه:

دشن نه دشمن درست است.

هزار سال بمان دوست کام و دشمن مال

ریحان موسوی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۱۵ در پاسخ به پیرایه یغمایی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

آفرین سرکارخانم یغمایی نازنین‌مان ،

دقیقا همینطوره .

چطور میتوان شما را یافت ؟‌!

ریحان موسوی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۱۴ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

به نظر می‌رسد تعبیر علی آقا صحیح‌تر و معقول تر باشد یعنی مرغ آبی در دل آب است از آب که حیات او وابسته بدان است آسیب نخواهد دید حال چه رسد به مرغان هوا شاید اگر مرغ هوی بود سخن آقای زمانی جای تامل داشت .

کژدم در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۵۲ دربارهٔ فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سروده‌ها » شمارهٔ ۱۶ - تهران - آذربایجان:

فرخی این منظومه را به مناسبت تاخت‌وتازِ اسماعیل آقا سیمیتقو و کشتار و تاراجِ شهرهای آذربایجان سروده است.

کژدم در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سروده‌ها » شمارهٔ ۱۰ - چکامه وطنی:

کند مستبدانه کار و نداند بود مملکت کنستی توسیونی

منظور از کنستی‌توسیون (Constitution) همان مشروطه است.

کژدم در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۴۵ دربارهٔ فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سروده‌ها » شمارهٔ ۴ - مسمط وطنی:

یا رسانم چرخ ریسی را به چرخ ...

با نگرش بر مصراع نخست این بیت می‌توان بدین پی برد که فرخی در آغاز پارچه‌باف بوده است.

کژدم در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۳۵ دربارهٔ فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سروده‌ها » شمارهٔ ۳ - در زندان ثبت:

پس از دریافت حکمِ حبسِ ابد، فرخی ناامید از آزادی، در تاریخ چهاردهم فروردین‌ماه ۱۳۱۶ چکامه‌ای (که تنها بیت‌های بالا از آن به جا مانده) بر دیوار زندان می‌نویسد و با خوردن مقداری تریاک دست به خودکشی می‌زند. هرچند پزشک بر بالین وی حاضر شد و او را از مرگ نجات داد.

کژدم در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۰۸ دربارهٔ فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سروده‌ها » شمارهٔ ۵:

در پیِ دوخته شدن لبانش، فرخی هنگامی که در زندان به سر می‌برد مسمط بالا را برای آزادی‌خواهان و دموکرات‌های تهران فرستاد.

وی سرانجام پس از دو ماه از زندان گریخت و با زغال بر دیوار زندان نوشت:

«به زندان نگردد اگر عمر طی

من و ضیغم‌الدوله و مُلکِ ری

به آزادی ار شد مرا بخت یار

برآرم از آن بختیاری دمار»

همچنین ضیغم‌الدوله عزل و حاج‌فخرالملک به فرمانداری یزد گماشته شد. حاج‌فخرالملک از فرخی دلجویی کرده به او گفت: «اگر ضیغم لب و دهان ترا به هم دوخت، من دهانت را پر از اشرفی می‌کنم» و چند دانه اشرفی ناصرالدین‌شاهی در دهان او ریخت.

فرخی پس از این رخداد از یزد به تهران رفت و در آنجا شعر‌های آزادی‌خواهانه‌اش را منتشر کرد.

کژدم در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سروده‌ها » شمارهٔ ۴ - مسمط وطنی:

در روزگار فرخی رایج بود که در روزهای عید، شاعران قصیده‌هایی در ستایش فرمانروایان می‌سرودند و در پیشگاهشان می‌خواندند؛ فرخی نه به مانند دیگران و نه به انتظار حکومت، در نوروز ۱۲۸۸ مسمط بالا را سرود و در گردهمایی آزادی‌خواهان و دموکرات‌های یزد خواند. این کار مایهٔ خشم ضیغم‌الدولهٔ قشقایی، فرماندار یزد گردید و وی دستور داد دهان فرخی را با نخ و سوزن بدوزند و به زندان افکنند. (از این روست که فرخی را شاعرِ لب‌دوخته می‌گویند)

آزادی‌خواهان و دموکرات‌های یزد پس از رویارویی با این فرمان شرم‌آور، در تلگرافخانه گرد آمده، تلگرافی به مجلس و دیگر مقامات فرستادند؛ این خودسری و بیدادگری که نمونهٔ آشکارِ خودکامگی در دورانِ مشروطه است، بیشتر وکیلان مجلس شورای ملی را برانگیخت. جالب اینجاست که وزیر کشور این رویدادِ جنایت‌آمیز را دروغ خواند!

عبد در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۴۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۶ - وصیت کردن مهین‌بانو شیرین را:

بسیار عالی   ادب تعلیمی در خلال  ادب غنایی    بسبار به دل نشست 

تمیم حنفی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۷:۵۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:

با درود 

پیام خیام خیلی واضع و روشت است 

در بیت اول می‌گویید که قرآن که مسلمانان میهم کلام میدانند و تمام کردار خوده میخواهند مطابق قرآن بسازند و می‌گویند که قرآن در مورد تمام امور زندگی صحبت کرده اما گاه گاه میخوانند و گاه گاه نه 

در بیت بعدی می‌فرماید که در نورد جام شراب و پیاله یک آیت نازل شده که حرام است و مسلمانان فقط همین آیه را بار بار میخوانند و فقط به همین اکتفا کردند که شراب حرام است و تمام مسایل دیگر را ترک کردند.

۱
۹۵۹
۹۶۰
۹۶۱
۹۶۲
۹۶۳
۵۴۵۸