گنجور

حاشیه‌گذاری‌های رضا از کرمان

رضا از کرمان

سلام بنده محمدرضا ذویاور ساکن کرمان شاعر و دوستدار شعر وادب 


رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۹ در پاسخ به سعید دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۵:

سعید جان سلام 

  در پاسخ به شما دوست گرامی با توجه به معنای ابیات قبلی که میگه تا حالا هر کار کردی رها کن وبه کار دیگری بپرداز معنی بیت۴ میشه :

ای که حوریان سپید اندام زیادی را در کنار وآغوش کشیده ای  اکنون مدتی کناره‌ات را از همه خالی کن و ببین که چیز بهتری (عشق ورزی) را میتونی در کنار خودت بگیری،وبهتر بگم چون جای هردو وجود نداره هم آغوش بهتری  جایگزین خواهد شد.

  شاد باشی

 

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۰۶ در پاسخ به دکتر امیرعلی داودپور دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۰:

سلام 

  ضمن تشکر از حاشیه شما  البته باید توجه کرد معنای فقر در عرفان با فقر مصطلح مالی قطعا یکی نیست. 

 

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۹ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۴ - بیان آنک در هر نفسی فتنهٔ مسجد ضرار هست:

سلام آقا کوروش

   تصور میکنم به جد درحال خواندن دفتر دوم هستی باز قسمت  شد جوابگوی پرسش شما باشم زهی افتخار 

در این بخش مولانا به داستان ساخت مسجد قبا  وهمچنین  در رقابت با آن ساخت مسجد ضرار توسط منافقان، با هدف  تشبیه نفس آدمی که مرکز فتنه است به مسجد ضرار وهمچنین غفلت آدمی از این کانون فتنه که درعوض یافتن عیب خود به دنبال استهزا و طعن دیگران میگردد  ،پرداخته است.

(پس از نازل شدن آیات ۱۰۷ تا ۱۱۰ سوره توبه و بعد از جنگ تبوک مسجد ضرار بدستور پیامبر تخریب شد.)

از ابیات قبل داره میگه مسجد قبا که از جمادات بودمسجد ضرار را طرد ونابود کردو چنین ستمی حتی در حق جمادات روا نبود پس عالم حقایق که اصل همه چیز است بدان در آن فرقهایی وجود دارد عالم حقایق نه حیات ونه مماتش مثل حیات عوالم دیگر است وهمچنین گور عالم حقایق نیز با گور عوالم دیگر فرق خواهد کردو من نمیتوانم تفاوت آن را برایت بگویم  وای مردعمل با معیار درست ،کارهایت را محک بزن که نا آگاه وناخواسته  مسجد ضرار نسازی  وبا آن حال که به سازندگان مسجد ضرار طعنه میزدی یعنی به عیب جویی دیگران مشغولی.

شاد باشی عزیز 

 

 

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۰۱ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۸۵:

سلام 

  متناظر این ضرب المثل است خدا گر زحکمت ببندد دری زرحمت گشاید در دیگری 

  شاد باشید

 

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۲۳ در پاسخ به احمد خرم‌آبادی‌زاد دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۴ - رفتن رامین به همدان به جهت ویس:

سلام 

 آیا در نسخه ای که فرمودید  شمشادم  درج شده ، بنظرم حرف میم در شمشادم اگر نباشد  وزن شعر با تعبیر صحیحی که حضرتعالی از معنای بیت فرمودید اصلاح میشه یعنی میشه 

ترا من هم گوزنم هم تذروم

چو هم شمشاد و، هم آزاده سروم 

شاد باشی عزیز

 

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۷۹ - اندیشیدن یکی از صحابه بانکار کی رسول چرا ستاری نمی‌کند:

سلام  آقا کوروش عزیز 

  احتمالا این بیت ناظر به حدیثی است از امام علی(ع) که فرموده : الحکمت ضاله المومن فخذو الحکمت من اهل النفاق  یعنی حکمت گمشده مومن است پس ان را هرچند از منافقان فرا گیرد .

پس معنی بیت میشه حکمت گمشده مومن است وحتی اگر کسی (منافقی) هم بخواهد اورا گمراه کند باز مومن به خطا نخواهد رفت .ضمن اینکه در بیت 1669 از همین دفتر جناب مولانا از این تعبیر استفاده نموده است .

زانکه حکمت همچو ناقه ضاله است

همچو دلالان شهان را داله است 

 

  شاد باشی عزیزم

 

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۲۷ دربارهٔ ابن یمین » دیوان اشعار » معمیات » شمارهٔ ۷ - ایضاً:

سلام سر کار خانم الف 

  بنظرم منظور دندانهای آسیایی فک پایین است 

 شاد باشی عزیز

 

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:

که این خانه از پادشاهی تهیست ...

سلام 

   یکی از حزن انگیز ترین  بخش های شاهنامه از این بیت به بعده جای بسی افسوس و تامل .!!!!!

 

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:

مقراض به دشمنی سرش بر می‌داشت ...

سلام  

  ببخشید حاشیه قبلی ویرایش گردید. 

 

رضا از کرمان در ‫۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۲۳ در پاسخ به سیدمصطفی شجاعی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:

سلام آقای شجاعی 

   بنظر بنده مقراض ربطی به سر پروانه نداره وبرداشت من اینه که پروانه حق دوستی شمع را تا آخر نگه میداره وجانش را هم در راه این دوستی فدا میکنه وجناب سعدی میگه هیچکس مانند او در وفا داری در دوستی وجود نداره وسر شمع را که  میخواهند خاموش کنن با مقراض یا همان قیچی کوتاه میکنن  وکاری به پروانه نیست  حتی زمانی که شمع داشت خاموش میشد پروانه بال سوخته در راه عشق شمع در پای او پرپر میزد ، اگر برداشت بنده اشتباه است منتظر نظرات اصلاحی بزرگواران هستم .

   شاد باشی عزیز

 

رضا از کرمان در ‫۵ ماه قبل، شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۹ - باز تقریر ابلیس تلبیس خود را:

سلام 

   یک ضرب المثل داریم که میگه (تویم خودم را کشته بیرونم مردم را)این بیت با این ضرب المثل کاملا هم خوانی داره یعنی گرگ از گرسنگی نمیتونه راه بره همه میگن از پرخوری  غذای زیاد ی  حالش بده .

 تخمه = سوئ هاضمه در اثر پرخوری

لوت = غذا ،خوراکی

 

رضا از کرمان در ‫۵ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۰ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۲:

سلام

کلمه پرداز به تنهایی به معنای پرداختن است ولی این کلمه در ترکیب با کلمات دیگر معانی متفاوتی پیدا میکند مثل کاسه پرداز، کیسه پرداز ،غم پرداز ،جان پرداز ،قرابه پرداز،هنر پرداز ......

ودر ترکیب با آینه (آینه پرداز) طبق نظر صحیح سرکار خانم ولی پور به معنی جلا دهنده است

 

حتی کلمه پرداخت نسبت به پرواز به معنای صحیح بیت نزدیکتر است

شاد باشید

 

رضا از کرمان در ‫۵ ماه قبل، یکشنبه ۵ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۲۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۹ - دوم بار در سخن کشیدن سایل آن بزرگ را تا حال او معلوم‌تر گردد:

همچو موشی هر طرف سوراخ کرد ...

سلام 

  بنده عین تفسیر آقای کریم زمانی بر این بیت را برایتان نقل قول میکنم :

 "عالمی که دارای علم تقلیدی وعاریتی است  وآن علم را برای جلب نظر عام وخاص کسب می کند مانند موشی است که در زمین هر طرف را سوراخ می کند که خود را به عالم نورانی برساند،زیرا وقتی که نور او را می راند میگوید:از این مرتبه دور شو "

(شرح جامع مثنوی معنوی کریم زمانی ج ۲ ص۶۰۷)

برد =فعل امر از دور شدن از راه یعنی از راه دور شو(فرهنگ لغات وتعبیرات مثنوی ج۲ ص۹۶)

شاد باشید

 

رضا از کرمان در ‫۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۳ در پاسخ به Mahmood Shams دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۵:

درود بی پایان به شما 

  دوست گرامی ضمن سپاس از شعور بالای اجتماعی حضرتعالی از مصاحب با شما بسیار خرسندم وبه نوبه خود قدر دان بانیان محترم این سایت که با تقبل زحمت باعث تداوم این فضای تبادل نظر ادبی گردیده اند، برایشان آرزوی توفیق دارم .

  شک نیست با عنایت به گستره وسیع موضوعی شعر ونثر ادبی  میتوان طبقه بندی به همان گستردگی برای شعر وبالطبع آن ادبا وشاعران قایل شد اشعار را میتوان بر اساس موضوع نه قالب ظاهری آن که مقصود ادب شناسان است در حوزه های مختلف: اجتماعی،اخلاقی،کودکان،غنایی،عرفانی ،عاشقانه،هزل وهجو،مدح،سیاسی،حماسی،دینی و.....بررسی و نقد کرد وبا عنایت به اختلاف سلیقه افراد متشکل یک جامعه ، علاقمندی افراد مختلف به هریک از موضوعات فوق الاشاره امری بدیهی است وبا یک نگرش دموکراتیک کاملا قابل درک میباشد.جدا از گلایه شما از مدیران سایت در حذف انتخابی حاشیه ها که بنده نیز چون شما مبتلابه بوده ام  یکی از دستاوردهای مهم این سایت علاوه بر گسترش وارتقا، دانش ادبی ،ایجاد فضای باز  تبادل نظر و تمرین تحمل دگر اندیشان است که خود به نوعی بزرگترین خدمت به ادب پارسی است  که به ایشان دست مریزاد  میگویم "آنقدر کز تو دلی چند بود  شاد بس است"

  ولیکن باید دانست که در  هنگام نقد وتفسیر شعر بعضا به اجبار در حاشیه نویسی باید به حاشیه رفت وپای موضوعاتی غیر ادبی همچون تاریخی،علمی و....به میان آورده شودتا در تفهیم مقصود شاعر به یاری مفسر آید که در اینجاست که تحمل جمعی ومثبت اندیشی  را می طلبد  

مرد مصاف در همه جا یافت میشود

هیچ عرصه مرد تحمل ندیده ام 

  ودر پایان از دوستانی که به علت عدم تحمل اندیشه دیگران بعضا از کلمات تحقیر وتوهین آمیز، استفاده وفضای سایت را مسموم میکنند استدعا دارم این پند صایب را از بنده بپذیرند 

گذشت عمر ونکردی کلام خود را نرم  

ترا چه حاصل از این آسیای دندان است 

شاد وسربلند باشید

 

 

 

 

   

 

رضا از کرمان در ‫۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۳۱ در پاسخ به امین کیخا دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰ - یافتن شاه باز را به خانهٔ کمپیر زن:

سلام جناب کیخا 

   جهت توضیح حاشیه حضرتعالی وسایر دوستان بر این بیت  برداشت حقیر از این بیت اینه میدانیم که سام یل پدربزرگ رستم  وزال پدر رستم هردو از پادشاهان سیستانند  وقطعا بسیار متمول وثروتمند ، ولی مجاهدتها ونبردهای رستم وفداکاریهای او در میادین نبرد وسر انجام آن مرگ تراژیک  وی توسط برادرش شغاد با حیله شاه کابل باعث شهرت وزبانزدی پدر وپدر بزرگ او شد وایشان به رایگان از شهرت او استفاده بردند وشاهی وثروت در جاودانه شدن نام ایشان به اندازه افتخارات رستم موثر نبود .  همانطور که پدر پسر شجاع را سالیان متوالی ،ما به واسطه پسر شجاع میشناختیم  .

اگر اشتباهه دوستان لطف کنند وراهنمایی بفرمایند. ضمنا وزن مصرع دوم خیلی سخته

شاد باشید 

 

رضا از کرمان در ‫۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰ - یافتن شاه باز را به خانهٔ کمپیر زن:

کوروش عزیز سلام 

  دربیت اول مورد سوال شما را ندیدم ولی معنی بیت اول این میشه  همانطور که آقا بهروز ودکتر صحافیان گرامی در حاشیه های بالا توضیح دادند   این بازی نیست که یکبار باز (پرنده شکاری)شاهی به خانه یک پیر زن که داشت آرد الک میکرد گریخت .در این بخش مقصود مولانا این است که همانطور که ان پیرزن قدر باز شاهی را ندانست ونتوانست آن را تشخیص دهد و پر وناخن های او را کوتاه کرد یعنی ابزار پرواز وشکار او را گرفت هر انسان نادان ونالایق نیز قدر حکمت را نمیداند .  وبعد از انکه شاه او را در ان حال نزار پیدا کرد به او میگه چطور راضی شدی کاخ شاهی را رها کنی وبه کلبه محقر این زال بری و در بیت 10  با اشاره به ایه 20 سوره حشر فرق بین دوزخیان وبهشتیان را به تمامی آدمیان یاد آور میشه .

  شاد باشی

 

رضا از کرمان در ‫۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۵۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۴ - خاریدن روستایی در تاریکی شیر را به ظن آنک گاو اوست:

سلام آقا کوروش 

   برای بیم دادن وترساندن تو برای آنکه مضرات تقلید کردن را به تو بگویم این حکایت را گوش بده 

  شاد باشی

 

رضا از کرمان در ‫۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۵۳ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۳ - عکس تعظیم پیغام سلیمان در دل بلقیس از صورت حقیر هدهد:

سلام 

 منظور همین دیده ظاهری ماست که میگوید با خاک پاشیدن به ان او را کور کن چرا چون این دیده دشمن عقل و دین توست  در ابیات بعد به توضیح مطلب میپردازه و به گفته قرآن (اعراف 179) این دیده حسی را خدا کور نامیده واون را دشمن خدا دونسته چرا چون کف را دید ودریا راندید  وهمچنین امروز دنیا را دید وفردا (کنایه به آخرت) را ندید  وبعد از آن به مشخصات انسان وارسته میپردازد .

  شاد باشی

 

 

رضا از کرمان در ‫۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۴۲ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۸ - تتمهٔ قصهٔ مفلس:

کوروش عزیز سلام 

 در این بخش حکایت اشاره مولانا به مقام فقر الهی است  ومنظور بیت این است که در این دنیای مادی تا انسان به مقام بی نیازی وفقر نایل نگردد  به حضور خداوند زنده نخواهد شد  وتفسیر شعار مسلمانان یعنی لا اله الا الله  از قول ابوسعید ابوالخیر بدین مضمون را در ذهن من تداعی کرد  ایشان میفرمایند که این شعار دوبخش است لا اله طریق والا الله مقصد است تا با لا اله همه چیز را نفی و احساس بی نیازی نکنی به الا الله که مقصد است نخواهی رسید. 

   شاد باشی 

 

رضا از کرمان در ‫۵ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۳۰ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۴۹ - وحی کردن حق تعالی به موسی علیه السلام کی چرا به عیادت من نیامدی:

سلام آقا کوروش

  مصرع دوم به این صورت هم آمده 

مکر شیطان باشد ،این نیکو بدان 

یک زمان یعنی یک آن ، یک لحضه و یک بدست یعنی به اندازه یک دست حالا معنی بیت راحته  میگه:" ای موسی این را بخوبی بدان که هرلحضه به اندازه یک وجب از محضر من دور بشی این از مکر شیطان  یا همان دیو است ".

  شاد باشی 

 

۱
۶
۷
۸
۹
۱۰
۲۲
sunny dark_mode