گنجور

حاشیه‌ها

مهرزاد شایان در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۰۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی:

الفقرُ فخری
فقر مایه ی فخر و مباهات من است
حدیث منسوب به پیامبر اکرم
اشاره به مقام فقر ذاتی در برابر غنای ذاتی خداوند است که اهل معرفت گویند و هم بیشتر اشاره به همان فقر ظاهری است که حقیقتا نداشتن امکانات دسترسی دارد نشان سلامت نفس و اخلاص دعوت او و مایه ی فخر و مباهات اوست

مهرزاد شایان در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۴۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۹:

اَعدی عدوِّک نَفسُک الَّتی بینَ جَنبیکَ
(حدیث نبوی)
دشمن ترین دشمنان تو نفس توست که میان دو پهلوی تو قرار دارد ( یعنی همان خود تو ست)

مهرزاد شایان در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۲۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۲:

اَحْسَن کما اَحسنَ اللهُ الیک
نیکی کن چنانکه خدای با تو نیکویی کرد
ماخوذ از آیه 77 سوره قصص
وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِن کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ
و با آنچه خدایت داده سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن و همچنانکه خدا به تو نیکی کرده نیکی کن و در زمین فساد مجوی که خدا فسادگران را دوست نمی‏دارد

فرشاد منصوریان در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۲۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۷:

در متن اعراب گذاری نشده ولی چاپ در دو جلدی غزلهای بیدل نوشته شده : از هوای سایهء دست کرم دُربار او
که به نظر بنده کردم دَربار درست تر می اید لطفا شما هم به این قضیه بیاندیشید

علیرضا شیرخدائی در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۱۴ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:

آیا کسی از دوستان معنی دقیق این دو بیت را می داند؟

ناشناس در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۶ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۲۲:۰۳ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد چهارم » شکوه ناتمام:

با درود وسپاس فراوان
در بخش پایانی غزلیات "رهی"، جای این غزل خالیست:
دردا که نیست جزغم واندوه،یارمن ای غافل از حکایت اندوه بار من

گرشکوه ای سرایم از احداث روزگار رحم آوری،به روز من و روزگار من

رنج است بارخاطرو زاری است کاردل این است ازجفای فلک،کاروبارمن

رفت آن زمان،که نغمه طرازان عشق را آتش به جان زدی،غزل آبدار من

شیرین ز میوه،سخنم بود کام خلق دردا که ریخت بادفنا ،برگ وبار من

عمری چو شمع درتب وتابم،عجب مدار گرشعله خیزد از جگر داغدار من

ور زآنکه همدمی است مرادلنشین غمی است پاینده باد غم،که بود غمگسار من

پیک مراد، نامه جان پرور ترا آوردو ریخت خرمن گل،در کنار من

یک آسمان ستاره و یک کاروان گهر افشاند بر یمین من و بر یسار من

شعری به تابناکی ونظمی به روشنی مانند اشک دیده شب زنده دار من

دیگر به سیر باغ وبهارم نیاز نیست ای بوستان طبع تو،باغ وبهار من

بردی گمان،که شاهدمعنی است ناشکیب در انتظار خامه صورت نگار من

غافل،که باشکنجه این درد جانگذار غیر از اجل،کسی نکشد انتظار من

فرداست ای رفیق،که از پاره های دل افشان کنی شکوفه وگل برمزارمن

فرداست،که از تطاول گردون رود به باد تنها نه جان خسته،که مشت غبارمن

واین شکوه هاکه کلک من ازخون دل نگاشت بر لوح روزگار بود یادگار من


این غزل زیبا،آخرین غزل این شاعر بزرگوار است که در شهریور 1347 و در بستر بیماری سروده است.
---
پاسخ:
با تشکر، بعد از همین غزل به عنوان «آخرین غزل» اضافه شد. دوستان لطفاً در بازبینی در صورتی که نشانی منبع آن را می‌دانند ذکر کنند.

sohrab در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۶ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۲۰:۰۵ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۸۶ - در ستایش شاهزادهٔ آزاد شجاع السلطنه مرحوم حسنعلی میرزا طاب‌ لله ثراه فرماید:

بسیار زیبا

ناشناس در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۶ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۱۹:۳۸ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۹ - نامه نوشتن موبد نزد شهرو و فریفتن به مال:

خواهشمند است ابیات زیر را با توجه به شمارهٔ ابیات اصلاح فرمایید:
در بیت 3، صفراوان به فراوان و فریباص به فریبا
در بیت 20، کظورت به کشورت
در بیتهای 51 و 52، دذ به دز
در بیت 60، از رق به ازرق
در بیت 62، معضوق به معشوق
در بیت 80، ننودی به نمودی
در بیت 86، امدرش به اندرش
در بیت 88، هنواره به همواره
در بیت 91، ننود به نمود
در بیت 98، سیب به سیم
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

الهام شریف در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۶ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۵۱ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » خیال‌انگیز:

با سلام .
در مصرع دوم بیت 3 " افرو.زی " به " افروزی " اصلاح شود .
در مصرع دوم بیت 4 " م یمیرم " به " میمیرم " یا " می میرم " اصلاح شود .
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

الهام شریف در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۶ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۴۱ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » ترک خودپرستی کن:

با سلام و تشکر از سایت فوق العاده تان .
در بیت 8 بین "تا"و " بد" فاصله گذاشته شده است . اگر فاصله را بردارید کلمه " تابد " راحت تر خوانده می شود .
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

حسین فرج منیر در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۲۱:۴۳ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دل‌آزار:

سلام
زیباست
با هر زبانی از معشوقش طلب نیاز کرده
خواهش،تهدید،کنایه،گلایه....
در بیت (صد دعا گویم...)به نظر میرسد کلمه صد با سین تایپ شده است
دوران دبیرستان نصفی از این شعر را توی دفتر انشایم نوشته بودم
جای تقدیر و تشکر است که شما عزیز با اینهمه زحمت این مجموعه را یکجا گردآوری کرده اید
ازتون ممنونم
---
پاسخ: با تشکر، «سد» با «صد» جایگزین شد.

علی لطفیان در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۱۶:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲:

آیا در مصرع آخر لغت "درک" صحیح نمی باشد؟
اصولا کاربرد "درد" در این بیت چه معنی می دهد؟؟
---
پاسخ: در تصحیح قزوینی-غنی «درد» آورده.

مهدی در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۱۵ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

با سلام فکر میکنم در بیت دوم صحیح این باشد:
آه اگر عشوه گری های زلیخا سازد.
---
پاسخ: با تشکر، مطابق پیشنهاد شما تصحیح شد. هر چند در نسخهٔ چاپی (انتشارات نگاه) هم همین خطا وجود دارد و احتمالاً این خطا از نسخ چاپی سرایت کرده است.

بهمن بنی هاشمی در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۱۱ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۴ - در مدح شاه دوندی:

این سه مصرع را
"زهی پادشاهی از هی کامرانی"
"فلک می‌رود در در پی عذر خواهی"
"بهار بقای سرت سبز باد"
به این صورت تصحیح کنید:
"زهی پادشاهی زهی کامرانی"
"فلک می‌رود در پی عذر خواهی"
"بهار بقای سرت سبز بادا"
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

محمد علی محسن زاده در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳:

ضمنا ترجمه عربی این شعر را که از یکی از سایت‌های عربی یافته‌ام جهت استفاده کاربران عزیز اینجا قرار می دهم:
إذا کنت تعشق المحبوب وباحثا عـــن الحب
خــ،ذ خنجرا حادا واقطع به بــــلعوم الحیاء
لتعرف أن الصیت عائق کبیر فی هذا السبیل
هـذا الکلام غیر مریح ، فخذه بــــعقل صاف
لتدرک أن ما فعله المجنون ، هو جنون بالآلاف الأشکال
اختار أشدها لیبین آلاف الخدع
والآن وقد شق ثوبا وطار فوق الجبال
والآن ارتشف سما والآن اختار أن یموت
منذ أن قبض العنکبوت علی فریسة کبیرة
لیشاهد ماذا یفعل فخ صغیر بنا من الله العلی
منذ أن کان الحب لوجه لیلی له ذلک القدر
فکیف سیکون حین " أسری بعبده لیلا "
ألم تقرأ دواوین ویسا ورامن
ألم تقرأ قصص المحب "الوامق" والعذراء "أدری"
کما لو أنک تجمع ثوبک لکی لا یبلله الماء
بینما أنت تحتاج إلی الغرق الآلاف المرات فی ذلک البحر
طریق العشق کله تواضع وثمل
لأن السیل یتدفق نحو الأسفل
فکیف تریده أن یتدفق نحو الأعلی
ولکی تکون موضع الفص من خاتم العاشقین
فیجب أن تکون موضع العبد , یا سیدی
حتی الأرض للسماء جاریة
وحتی الجسد للروح عبد
تعال وقل , ما لذی خسرته الأرض بهذا الرباط
وأیة ألطاف لم تکن سببا للأطراف
انه من غیر المناسب یا بنی أن تضرب الطبل تحت اللحاف
فاغرس – کالرجال الشجعان – رایتک فی وسط الصحراء
وأصغ بإذن الروح إلی الأصوات التی لا تعد ولا تحصی
فی فضاء القبة الخضراء ، تنهض من شکوی دموع العاشقین
حــــــینما تتحلل خیوط ثوبک من ثمل العشق
ستشاهد فـــــرحة السماء ، وذهول الجوزاء
کــــیف یکون العالم مرتفعا ومنخفضا ، متألما
مــن الحب الذی یطهر من الارتفاع والانخفاض
حینما تشرق الشمس ، أین کانت طـوال اللیل ؟
وحینما تأتی فرحة المحصول , فأین حزن التباطؤ
أنــا صامت ، فتکلمی أنت یا روح روح الروح
من شوق الـــــذی وجهه کل ذرة تبدأ الکلام .



ترجمة .. عمار کاظم محمد

محمد علی محسن زاده در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳:

سلام علیکم
با احترام، یکی از مصرع‌ها بدین شکل اصلاح می شود:
حالت غلط: «چگونه باشد اسری به عبده لیلا»
حالت صحیح: «چگونه باشد اسری بعبده لیلا»
که برگرفته از آیه قرآنی سوره مبارکه اسری است و اشاره به داستان معراج پیامبر گرامی اسلام «ص» دارد.
با تشکر
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

ستاره سادات . پیغمبری در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۷:

در ادامه نظر بلند آقا یا خانم میگونی ،
اشاره به " قوس نزول " و " قوس صعود "

ستاره سادات . پیغمبری در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۰:

شرح و توصیفی بر این غزل حضرت مولانا نگاشته ام . به این نشانی :
پیوند به وبگاه بیرونی
نقد و نور نظر شما روشنی بخش است .

منصور محمدزاده در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۰۷:۳۴ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۹:

خواهشمند است بیت نخست و دهم به صورت زیر تصحیح گردد:
ای خنک آن نیستی کو دعوی هستی کند
با کمال عجز اظهار زبر دستی کند
میروم با پای دل تا دست در زلفش زنم
این دل من بهر من پایی کند دستی کند
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

میگونی در ‫۱۴ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۹، ساعت ۰۷:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۷:

به نظر حقیر بیت :
شبی بربود ناگه شمس تبریز
ز من یکتا دو تایی من چه دانم
از دیدگاه متصوفه و عرفا اشاره به شناخت خداوند از کل به جزء و سلوک به سوی خداوند از جزء به کل دارد. با همراهی انسان کاملی چون شمس تبریز طی مراحل سلوک میسر خواهد شد.
با تشکر

۱
۵۳۳۵
۵۳۳۶
۵۳۳۷
۵۳۳۸
۵۳۳۹
۵۴۷۴